نکات

بانو خدیجه میردامادی

عوام‌گریز بود. حشر و نشری گزیده داشت. ترجیح می‌داد با زنانی معاشرت کند که شبیه او باشند. به دیوان حافظ تسلط داشت. وقتی به خانۀ سید جواد خامنه‎ای آمد، در میان جهیزیۀ خود یک دیوان حافظ، چاپ بمبئی آورد. پای سخنرانی پسرش سید علی خامنه‌ای می‌نشست. درسال ۱۳۶۸ بر اثر سکته قلبی در گذشت. پیکرش در حرم مطهر امام رضا(ع) و در کنار همسرش آرام گرفت. [اینجا]
سید جلال آشتیانی با همه رفیق بود
+نوشته شده در جمعه ۲۰ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۲:۶ ب.ظ توسط اشرفی  

زهد آیت الله سیدجواد خامنه‌ای

آیت‌الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی ـ اولین شهید محراب ـ در سال ۱۳۵۱ به مشهد رفت. هنگام ملاقات با آیت الله سید جواد خامنه‌ای، به فرزندانش گفت: من و پدرم ۴۰ سال پیش به دیدن آقا آمدیم؛ آقا همان جایی نشسته بودند که الان نشسته‌اند و من همان جایی نشسته‌ام که پدرم نشسته بود. این اتاق و این خانه کمترین تغییری نکرده است. [اینجا]
فرق تمدن و تجدد
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۵:۳۹ ب.ظ توسط اشرفی  

تو لیلة القبری برو تا لیلة القدری شوی

اگر درباره فاطمه زهرا(س) آمده است که او لیلۀ قدر است، این سخن از سنخ تمثیل است نه تعیین! یعنی چهارده انسان کامل هر کدام لیلۀ قدرند. و اگر آنها لیلۀ قدرند، پس شاگردان آنها هم می‌توانند در حوزۀ ایمانی خود لیلۀ قدر بشوند. همۀ بزرگان به ما فرموده‌ اند: اگر از لیلة‌ القبری به در آمدی، لیلة‌ القدر می‌شوی! اینکه در درونش گورستان فتنه هاست، لیلة‌ القبر است، نه لیلة‌ القدر! اگر از لیلة‌ القبری به در آمد، لیلة‌ القدر و خیر من الف شهر می‌شود.
آیت الله جوادی آملی، برداشت آزاد [اینجا]
قرآن به سر گرفتن در شب قدر
جایی که ماه رمضان نباشد شب قدر هم نیست
هزار ماه هشتاد و سه سال است
تشبیه شب قدر به فارغ التحصیلی
شب قدر هم‏چنان ادامه دارد
شب قدر نه به خاطر شهادت است نه نزول قرآن
زندگانیم و زمین زندان ماست
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۵۶ ق.ظ توسط اشرفی  

آدم های تنبل برای کارهای سخت

بیل گیتس می گوید: من آدم های تنبل را برای کارهای سخت انتخاب می کنم. چون راحت ترین راه را برای انجامش پیدا می کنند.
+نوشته شده در یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۳:۲۶ ب.ظ توسط اشرفی  

خندیدیم و اشک ریختیم

خدیجه‌ای در روستای غار بود که جوانی عاشقش شدم اما چهل سال او را ندیدم. این اواخر که از غار می‌گذشتم به خانه‌اش رفتم. پیر و زمین‌گیر شده بود. با هم نشستیم و چای خوردیم. از آن روزها گفتیم و گریه کردیم و خندیدیم.
دیوان حیدریغما، صفحه ۲۷، برداشت آزاد
خنده از لطفت حكايت مى‌كند
عاشق و شاعر و شوریده زیادند ولی
نفسی بیا و بنشین سخنی بگوی و بشنو
+نوشته شده در جمعه ۱۳ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۴۴ ب.ظ توسط اشرفی  

مبارک و مُرسی

حسنی مبارک به محمد مُرسی گفت مبارکِ ، محمد مُرسی در جواب گفت مرسی
محافظان مُرسی
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱:۲۰ ب.ظ توسط اشرفی  

چرا دعا کنم؟

گفت: خدایا اگرسرنوشت مرا تو نوشته‌ای پس چرا دعا کنم؟
شنید: شاید نوشته باشم هر چه بخواهد.
دعا هم يكى از علل و اسباب است
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۲:۳۴ ب.ظ توسط اشرفی  

شوماخر

مايكل شوماخر چند سال متوالی در مسابقات اتومبیلرانی دنيا اول شد. وقتي رمز موفقيتش را پرسيدند گفت: زمانی كه ديگران ترمز می‌گيرند، من گاز می‌دهم.
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱:۱ ب.ظ توسط اشرفی  

و ما کان المؤمنون لینفروا کافة

وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً... (توبه ۱۲۲)
وقتی کسی حکیم شد، فقیه شد، فیلسوف شد، مفسر شد، این هنوز بین راه است. وظیفه‌ی بعدی او این است که برگردد و مردم را از عاقبت تلخ گناه بترساند. بگوید گناه واقعاً آتش است، واقعاً سم است. البته ممکن است کسی مایه‌ی علمی داشته باشد اما چون طهارت روح در او نیست توان آن را ندارد. اما از ما تعهد گرفته‌اند که برویم. نگوید حالا که وضع ما خوب است همینجا می‌مانیم. حوزه برای این نبود که مشکل مالی کسی حل شود. حوزه هم نظیر عالم ذریه یک پیمانی دارد، یک قبولی دارد، یک انشایی دارد، یک پذیرشی دارد، یک الست بربکمی دارد، یه قالو بلایی دارد. نمی‌شود که ما سالیان متمادی مهمان ولی عصر باشیم، این درس ها را بخوانیم، آنگاه ماه مبارک رمضان بگوییم همینجا پژوهش می‌کنیم./برداشت آزاد
ضرورت مسئولیت اجتماعی
سنت شکنی پدرم
هم مباحث میرزای شیرازی
عقد مادرش را هم بخوان
اعزام مبلّغ به ژاپن
معراج عبدالقدّوس گانگهی
فرق عابد و عالم
خضر شدن محال نیست
+نوشته شده در شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۳:۳۱ ب.ظ توسط اشرفی