اگر برابر علم غيب عمل میکردند، ديگر بشر آزاد نبود و امتحان نمیداد! آيا زيد حق دارد؟ عمرو حق دارد؟ يا فلان حق دارد يا فلان حق ندارد؟ اينها مأمور نيستند، مگر در صورتی که معجزهای بخواهند اظهار کنند و خطر کسی را برطرف کنند. مثلاً در شأن وجود مبارک امام باقر (ع) آمده است که کسی وارد محضر امام شد، کنيز رفت دمِ در، او يک نگاه نامحرمانهای کرد، همين که وارد صحن حياط شد و اجازه خواست، حضرت از اندرون خانه فرمود: أدْخُلْ لَا أُمَ لَكَ! اين شخص دستپاچه شد! آمد حضور حضرت و عرض کرد من اين کار را کردم تا ببينم شما متوجّه میشويد يا نه!! فرمود: لَئِنْ ظَنَنْتُمْ أَنَّ هَذِهِ الْجُدْرَانَ تَحْجُبُ أَبْصَارَنَا تو خيال کردی که اين ديوار نمیگذارد که ما پشت آن را بفهميم؟!
آیت الله جوادی آملی، تفسیر سورۀ احقاف، جلسۀ ۷، آیات ۹ تا ۱۱، دقیقه ۳۷:۱۵، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۳۸ ق.ظ توسط اشرفی
ما اگر مسئله بدن خود را حلّ کنيم، مسئلۀ جانمان هم حلّ میشود. ما از نظر بدن يک متولّی داريم که مسئول انديشه و فهم است، يک مسئول انگيزه داريم که متولّی کار است. ما چشم و گوش داريم که ببينيم (اندیشه)، دست و پا داریم که حرکت کنيم (انگیزه) اين اصل مطلب است. زير اين مَقْسَم چهار گروه قرار دارد:
بعضیها هم انديشه آنها خوب است، هم انگيزهشان خوب است؛ یعنی هم چشم و گوش آنها سالم است، هم دست و پايشان سالم است؛ اينها مار و عقرب را میبينند و فرار هم میکنند.
گروه دوم کسانی هستند که مسئلهانديشی آنها خوب است؛ چشمشان سالم است، گوششان سالم است و مار و عقرب را میبينند، اما ويلچرياند! فلجاند! شما به اين کسی که نيش خورده عينک بدهيد، تلسکوپ بدهيد، ميکروسکوپ بدهيد، ذرّهبين بدهيد، او که مشکل علم ندارد، او مار و عقرب را دارد میبيند! اما علم مشکل را حلّ نمیکند، مگر چشم فرار میکند؟ مگر گوش فرار میکند؟ مگر حوزه آدم را از گناه نجات میدهد؟ مگر دانشگاه نجات میدهد؟ آن دعا و نالهٴ شبانه است که انسان را نجات میدهد! درحالی که آن فلج است. اخلاق برای همين است. علم فرار نمیکند، دست و پا فرار ميکند که فلج است.
گروه سوم کسانی هستند که دست و پايشان خيلی قوی است؛ اما چشم و گوش آنها بسته است؛ مثل متَنسّک و مقدّس بیادراک!
گروه چهارم فاقد طهورين هستند؛ نه خوب میفهمند و نه خوب عمل میکنند، جاهلِ متَهتّک!
آیت الله جوادی آملی، تفسیر سورۀ احقاف، جلسۀ ۷، آیات ۹ تا ۱۱، دقیقه ۳۱:۳۳، برداشت آزاد [
اینجا]
راه شکوفایی اندیشه و انگیزه
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۹:۷ ق.ظ توسط اشرفی
پنج طايفه از آيات به صورت شفّاف دلالت دارد که کلُّ مُوجُودٍ مُسَبِّحٌ لِلّه پس دليلي نداريم که اينها را تأويل بکنيم و از طرفي هم اينها در قيامت شهادت ميدهند. الآن اين زمين شهادت ميدهد، اين مسجد شکايت ميکند که کدام يک از همسايهها آمدند و کدام يک از همسايهها نيامدند! اگر امروز نفهمند کدام همسايه آمده و کدام همسايه نيامده، فردا که نميتواند شکايت بکند. منتها آن شعوري که موجودات برتر مثل فرشتهها يا انسانها دارند اينها ندارند.
آیت الله جوادی آملی، تفسیر سورۀ احقاف، جلسۀ ۷، آیات ۹ تا ۱۱، دقیقه ۰۳:۱۷، برداشت آزاد [
اینجا]
آیات پنجگانه شعور موجوداتتوحیدگوی او نه بنی آدماند و بس
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۵:۴۹ ق.ظ توسط اشرفی