نکات

انا بالامس صاحبکم

امیرالمؤمنین (ع) در بستر شهادت است. می‌فرماید: ديروز همراه شما بودم، امروز موجب عبرت شما هستم و فردا از شما جدا مى‌شوم. از بی‌وفایی دنیا عبرت بگیرید که چگونه مرد میدان‌های نبرد در بستر شهادت قرارد می‌گیرد و از دنیا می‌رود! علی اوج می‌گیرد!
أَنَا بِالْأَمْسِ صَاحِبُکُمْ وَ الْیَوْمَ عِبْرَهٌ لَکُمْ وَ غَداً مُفَارِقُکُمْ [اینجا]


برچسب‌ها: پادکست

+نوشته شده در شنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۳:۲۴ ق.ظ توسط اشرفی  

مالک و ما مالک

هنگامى كه خبر مرگ مالك اشتر را به امیرالمؤمنین دادند حضرت فرمود: مالك، چه مالكى! اگر كوه بود، کوه بلندی بود؛ اگر صخره بود، صخرۀ محكمی بود. هيچ رونده‌اى نمی‌توانست به اوج آن قلّه برسد و هيچ پرنده‌اى نمی‌توانست بر فراز آن پرواز کند.
مَالِكٌ وَ مَا مَالِكٌ! وَ اللهِ لَوْ كَانَ جَبَلًا لَكَانَ فِنْداً، وَ لَوْ كَانَ حَجَراً لَكَانَ صَلْداً لَا يَرْتَقِيهِ الْحَافِرُ، وَ لَا يُوفِي عَلَيْهِ الطَّائِرُ ...


برچسب‌ها: پادکست

+نوشته شده در سه شنبه ۱ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۴:۳ ق.ظ توسط اشرفی  

ثم ضرب بيده على لحيته

امیرالمؤمنین علیه السلام در مسجد کوفه خطبه می‌خواند. تعدادی از یارانش در جنگ صفین شهید شده‌اند. حضرت می‌فرماید: کجايند برادرانم؟ کجاست عمار بن ياسر؟ کجاست ذو الشّهادتين؟ کجاست ابن‌ تَيِّهان؟ آنگاه دست به محاسن شریف خود می‌زند و ممتد گریه می‌کند. این همان روایتی است که در ترجمه‌اش گفته‌اند: علی سیلی به صورت خود می‌زد!!
ثُمَّ ضَرَبَ بِيَدِهِ عَلى لِحْيَتِهِ الشَّريفَةِ الْکَريمَةِ، فَأَطالَ الْبُکاءَ [خطبه ۱۸۲]


برچسب‌ها: پادکست

+نوشته شده در شنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۶:۴۱ ب.ظ توسط اشرفی  

علی شاهد ندارد

زره امام در کوفه گم می‌شود. آن را در دست مردی ذمّی می‌بیند. مسیحی یا یهودی! حضرت شکایت می‌کند اما شاهد ندارد. قاضی به نفع مرد ذمی حکم می‌کند. وجدان مرد بیدار می‌شود. می‌گوید: این زره علی‌بن ابیطالب است که در صِفّین از دست مبارکش افتاد. اسلام می‌آورد و امام زره را به او می‌بخشد. علی جان وجدان‌های خفته را بیدار کن!
الکامل فی التاریخ، ابن عثیر، جلد ۳، صفحه ۴۰۳، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۷ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۲:۲۱ ق.ظ توسط اشرفی  

خطبه شقشقیه

امیرالمؤمنین علی علیه السلام با کلماتی آتشین خطبۀ شِقشِقیَّة می‌خواند و از خلفای سه‌گانه شکایت می‌کرد. ناگهان فردی سؤال نامربوطی پرسید تا سخن امام را قطع کند. امام به آرامی به او پاسخ داد و خاموش ماند. ابن عباس عرض کرد علی جان بخوان! فرمود آتشی بود که از دل زبانه کشید و فرو نشست.
تِلْكَ شِقْشِقَةٌ هَدَرَتْ ثُمَّ قَرَّتْ


برچسب‌ها: پادکست

+نوشته شده در چهارشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۴:۱۱ ق.ظ توسط اشرفی  

سی سال پس از عام الفیل

بیست و سه سال پیش از هجرت؛ دیوار کعبه شکافته شد تا امیرالمؤمنین به‌دنیا بیاید و برای رسیدن به ماه رمضان سال چهل هجری قمری، شصت و سه سال رنج ببرد.
دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد
ابری که در بیابان بر تشنه‌ای ببارد


برچسب‌ها: پادکست

+نوشته شده در سه شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ ساعت ۲:۲۱ ق.ظ توسط اشرفی  

یا من بدنیا اشتغل

يا من بدنياه اشتغل/ و غره طول الأمل ...
الموت يأتي بغتة/ و القبر صندوق العمل
این شعر به امام علی علیه السلام منسوب است.
دیوان امام علی علیه السلام [اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۵:۳۳ ق.ظ توسط اشرفی  

ابوالاسود دوئلی

تلفظ دو کسرۀ همزه و لام، بعد از حرف مضموم ثقیل است. همزه را به فتح خواندند. [اینجا]
از یاران امام علی علیه السلام بود. فرزندش روز عاشوا شهید شد. بَلاذُری می‌گوید: ابوالاسود همه را در شهادت امام حسین مقصر می‌دانست. هرگاه از واقعه عاشورا یاد می‌شد ربنا ظلمنا انفسنا را قرائت می‌کرد. آخر عمر فقیر شد و از دنیا رفت.
+نوشته شده در یکشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱:۴۳ ب.ظ توسط اشرفی  

خوارج را نکشید

امام علی علیه السلام فرمود:
بعد از من خوارج را نکشید. کسی که حق را بجوید و اشتباه کند مانند کسی نیست که باطل را بجوید و بیابد. یعنی معاویه! [خطبه ۶۰]
اصلاح فتوای شيخ مفيد
+نوشته شده در شنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۴۶ ق.ظ توسط اشرفی  

الیوم یئس الذین کفروا من دینکم

فلاتخشوهم واخشون (مائده ۳)
قضیۀ رهبری جامعۀ اسلامی است.
+نوشته شده در سه شنبه ۵ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۵:۶ ب.ظ توسط اشرفی  

الدهر انزلنی ثم انزلنی ثم انزلنی

امام علی(ع) به زبان الهام فرمود: الدهر انزلنى ثم انزلنى ثم انزلنى حتى قيل معاوية و على!‏
این روایت ظاهرا تا قرن دهم در هیچ‌یک از کتب روایی شیعه وجود ندارد. فقط مقدس اردبیلی و شبیه آن را ابن ابی الحدید نقل کرده‌ است.
حدیقة الشیعه، مقدس اردبیلی، جلد ۱ از ۲، صفحه ۲۰۸، برداشت آزاد [اینجا]
شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحديد، جلد ۲۰ از ۲۰، صفحه ۳۲۶، برداشت آزاد [اینجا]
مجموعه آثار مقدس اردبیلی از نورشاپ قابل دریافت است.
+نوشته شده در یکشنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۳:۳۳ ق.ظ توسط اشرفی  

امام علی دنیا را سه‌طلاقه کرد

يَا دُنْيَا يَا دُنْيَا إِلَيْكِ عَنِّي... غُرِّي غَيْرِي... قَدْ طَلَّقْتُكِ ثَلاَثاً [اینجا]
طنز طلاق دنیا
+نوشته شده در شنبه ۲ دی ۱۴۰۲ ساعت ۵:۴۹ ب.ظ توسط اشرفی  

ارکان زندگی امام علی علیه السلام

پیغمبر فرمود: علی جان! به زودی دو رکن زندگی‌ات را از دست خواهی داد. وقتی پیغمبر از دنیا رفت، علی فرمود: هذا رکن الاول! وقتی فاطمه از دنیا رفت، فرمود: هذا رکن الثانی!
تنهایی شیخ عباس هاتف قوچانی


برچسب‌ها: پادکست

+نوشته شده در جمعه ۱۰ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۸:۲۶ ب.ظ توسط اشرفی  

ابن عباس در شقشقه

علی(ع) با هیجان خطبه می‌خواند. در همین حال شیعه‌ای عوضی، سؤالی عوضی پرسید. امام به آرامی جوابش را داد و خاموش ماند. ابن عباس عرض کرد علی جان ادامه بدهید. فرمود: شقشقه‌ای بود که بیرون پرید و فرونشست. یعنی سوز درونى بود که زبانه کشید و فرو نشست.
شقشقه، چیزی مانند شش است که هنگام هیجان یا غضب از دهان شتر بیرون می‌آید. [ویدئو]
شقشقه
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۶:۱۱ ب.ظ توسط اشرفی  

اهانت به مالک اشتر

پسربچه‌ای به مالک اشتر اهانت کرد. مالک رفت مسجد تا نماز بخواند و برایش دعا کند.
تحمّل جفای زیردست
توهین به میرزا مهدی آشتیانی
+نوشته شده در شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱:۱ ق.ظ توسط اشرفی  

سلونی قبل ان تفقدونی

امام علی(ع) این جمله را بارها بر زبان جاری کرده است. از جمله در ضمن خطبه‌ای بود که با واکنش سعد بن ابی وَقّاص مواجه شد و از علی(ع) پرسید که تعداد موهای سر و محاسنش به چه میزان است. امام علی در پاسخ او گفت در سر تو مویی نیست، جز اینکه در بیخ آن شیطانی ساکن است. همچنین از شهادت امام حسین(ع) به‌دست عمر بن سعد فرزند وی خبر داد. [اینجا]
شقشقه
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۹:۵۲ ب.ظ توسط اشرفی  

تکرار حکمت در نهج البلاغه

إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ، فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ
مرحوم سید رضی کلمات قصار را با فواصل زمانی جمع‌آوری می‌کرد به‌گونه‌ای که هنگام نوشتن حکمت ۱۹۷ فراموش کرده که آن را در حکمت ۹۱ آورده است. [اینجا]
رعایت حال روح
انتقاد به بزرگان قساوت قلب می‌آورد
+نوشته شده در یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۳۰ ق.ظ توسط اشرفی  

علی(ع) مسلمان است

مرحوم علامه امينى فرمود: براى تأليف الغدير، صدهزار جلد از كتاب‏‌هاى اهل سنت را مطالعه كردم. وقتى با آن همه مظلوميت اميرالمؤمنين(ع) در كتاب‏‌ها روبه‌رو شدم، سى سال زحمت كشيدم تا ثابت كنم على(ع) مسلمان است!
سید على تهرانی، ز مهر افروخته، صفحه ۵۸، برداشت آزاد [اینجا]
نورشاپ، مجموعه آثار علامه طباطبایی
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱:۴۶ ق.ظ توسط اشرفی  

زهد امام علی (ع)

امیرالمؤمنین زهد را بر عیال خودش تحمیل نمی‌کرد. حتّی نه امام حسن، حتّی نه امام حسین، حتّی نه همسران بزرگوارش. خوراک شخص امیرالمؤمنین، در یک کیسه‌ی سربه‌مهر پیچیده بود؛ می‌آوردند، باز می‌کرد، می‌ریخت، می‌خورد، بعد سرش را مهر می‌زد و در جایی می‌گذاشت؛ مگر کسی می‌تواند این‌طور زندگی کند؟ من از خود مرحوم علامه‌ی طباطبایی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) شنیدم؛ ایشان می‌فرمود: امام که به ما می‌گوید به طرف من بیایید، مثل آن کسی است که در قله‌ی کوهی ایستاده و به مردمی که در دامنه هستند، می‌گوید به این طرف بیایید. معنایش آن نیست که هر یک از این راهروان و کوهنوردان می‌توانند به آن قله برسند. نه، می‌گوید راه این طرف است، باید این طرف بیایید، کسی پایین نرود، کسی طرف سقوط نرود. [اینجا]
+نوشته شده در شنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۲:۲۳ ب.ظ توسط اشرفی  

سیلی به صورت

حسین فرمود: یارانی باوفاتر از یاران خود ندیدم.
مقایسه کنید با پدر بزرگوارش که در میان مسجد کوفه، از شدت تنهایی، سیلی به صورت خود می‌زد. [اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۲:۴ ق.ظ توسط اشرفی  

سند ولادت امام علی در کعبه

ثم ان ما دل على وقوع ولادته الشريفة في بيت الله (الكعبة) و ان كان غير معتبر سنداً لكنها مشهورة أو مسلمة عند الشيعة
مَشرَعة بحار الأنوار، شیخ محمد آصف محسنی، جلد ۲، صفحه ۸۴، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در سه شنبه ۹ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۱۳ ق.ظ توسط اشرفی  

شکر امام علی بر شهادت

پیامبر از امام پرسیدند: صبر تو بر شهادت چگونه خواهد بود؟ فَکَیفَ صَبرُکَ اِذاً؟
امام فرمودند: یا رَسولَ اللهِ لَیسَ هٰذا مِن مَواطِنِ الصَّبر؛ وَ لٰکِن مِن مَواطِنِ البُشریٰ وَ الشُّکر [اینجا]
بیانات آیت‌الله خامنه‌ای، ۱۴۰۰/۱۲/۰۲، دقیقه ۵۲:۰۴ برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۱۸ ق.ظ توسط اشرفی  

زیارت امام علی (ع)

زیارت‌های روایت شده براى آن حضرت بر دو بخش است:
۱- عمومی، که مقیّد به وقتى از اوقات نیست.
۲- ویژه، که مقیّد به وقت معیّن است.
عمومی: [اول] [دوم ] [سوم] [چهارم] [پنجم] [ششم] [هفتم] [زیارت وداع]
ویژه: [روز غدیر] [زیارت دیگر روز غدیر] [روز میلاد پیغمبر] [شب و روز مبعث]
+نوشته شده در سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱:۲۳ ق.ظ توسط اشرفی  

امامت از ریاست برتر است

امامت به معنای ریاست دین و دنیا و این حرف‌هایی که ما می‌زنیم مورد نظر نیست؛ بلکه آن امامتی است که خدای متعال به حضرت ابراهیم فرمود: اِنّی جاعِلُک لِلنّاسِ ‌اِماما؛ این امامت مربوط به اواخر دوران زندگی حضرت ابراهیم است؛ در حالی که ابراهیم ده‌ها سال قبل از آن، پیغمبر بود و پیغمبرها رئیس دین و دنیا هستند؛ پس امامت یک مرحلۀ بالاتری است. یک امر معنوی است.
بیانات رهبر انقلاب، ۱۴۰۰/۰۲/۱۲، دقیقه ۰۳:۱۲، برداشت آزاد [اینجا]
امام خامنه‌ای
+نوشته شده در دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۴:۲ ق.ظ توسط اشرفی  

از علی آموز اخلاص عمل

از علی آموز اخلاص عمل/شیر حق را دان منزّه از دغل
در غزا بر پهلوانی دست یافت/زود شمشیری بر آورد و شتافت
او خدو انداخت بر روی علی/افتخار هر نبی و هر ولی...
در زمان انداخت شمشیر آن علی/کرد او اندر غزایش کاهلی...
گفت بر من تیغ تیز افراشتی/از چه افکندی مرا بگذاشتی...
ای علی که جمله عقل و دیده‌ای/شمه‌ای واگو از آنچ دیده‌ای
تیغ حلمت جان ما را چاک کرد/آب علمت خاک ما را پاک کرد...
راز بگشا ای علی مرتضی/ای پس سوء القضا حسن القضا [مولوی]
گفت من تیغ از پی حق می‌زنم/بندهٔ حقم نه مامور تنم...
چون در آمد علتی اندر غزا/تیغ را دیدم نهان کردن سزا [مولوی]
تمام اسلام در مقابل تمام کفر
دیالوگ امام علی و عمرو بن عبدِوَد
+نوشته شده در دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۲۳ ق.ظ توسط اشرفی  

درآمد امام علی(ع)

امیرالمؤمنین یکی از پردرآمدترین آدم‌های زمان خودش بوده است. اما این انسان پردرآمد، زندگی‌اش جزو فقیرانه‌ترین زندگی‌ها بود. همه را در خدا می‌داد. رفت در زیر زمین چاه را حفر کرد، راوی گفت که دیدم آب مثل گلوی شتر از چاه بیرون زد و جاری شد. امیرالمؤمنین، گل‌آلود از چاه بالا آمد، همان لب چاه نشست، یک کاغذ خواست، نوشت این وقف است از طرف علی بن ابی‌طالب برای کی و کی و کی! این که شما در دوران حکومتش ملاحظه می‌کنید، ادامۀ زندگی شخصی و خصوصی امیرالمؤمنین است. [اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۳:۴۵ ب.ظ توسط اشرفی  

عتاب علی (ع)

عثمان بن حنیف انصاری، فرماندار بصره بود. هنگامی که به امیر مؤمنان علیه السلام خبر دادند عثمان دعوت حضور در مهمانی گروهی را پذیرفته است که ثروتمندان بر آن سفره دعوت و فقیران منع شده‌اند، امام نامه‌ای عتاب آمیز به وی نوشت.
سید هاشم میلانی، عتاب یار، صفحه ۲، برداشت آزاد [اینجا]
گویند به حشر گفت‌و‌گو خواهد بود
پیرمرد رفتم و امرد برگشتم
العتاب حياة المودّة
عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۵۸ ق.ظ توسط اشرفی  

اجتهاد طلحه و زبیر

طلحه و زبیر مردمان کوچکی نبودند. جناب زبیر سوابقی درخشان دارد که نظیر آن را کمتر کسی از اصحاب امیرالمؤمنین داشت. بعد از به خلافت رسیدن جناب ابی‌بکر، در همان روزهای اول، پای منبر ابی‌بکر چند نفر از صحابه بلند شدند، اظهار مخالفت کردند، گفتند: حق با شما نیست؛ حق با علی بن ‌ابی طالب است. یکی از آن اشخاصی که پای منبر جناب ابی‌بکر بلند شد و از حق امیرالمؤمنین دفاع کرد، زبیر است. بین آن روز و روزی که زبیر روی امیرالمؤمنین شمشیر کشید، بیست و پنج سال فاصله است. حالا برادران اهل سنّت از طرف طلحه و زبیر اعتذار می‌کنند، می‌گویند آنها اجتهادشان به اینجا منتهی شد؛ خیلی خوب، حالا هر چی؛ ما الان در مقام این نیستیم که آنها در مقابل خدای متعال چه وضعی دارند اما امیرالمؤمنین با اینها چه کرد؟ جنگید! یعنی آن سوابق درخشان محو شد. [اینجا]
صراط‌ های مستقیم
نصیحت امام باقر به عمر بن عبدالعزیز
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱:۲۶ ق.ظ توسط اشرفی  

شقشقه

این شقشه‌ای بود که بیرون پرید، سپس فرو نشست [نهج البلاغه]
شُش مانندی که شتر در وقت بانگ و مستی از دهان بیرون آرد [دهخدا] [ویدیو]
روزی امام علی(ع) با کلماتی آتشین و پرشور خطبه می‌خواند که ناگهان، یکی از آن آدمهای پرت که هیچگاه تحت تاثیر هیچ احساسی قرار نمی‌گیرند و هیچ جاذبه‌ای و حادثه‌ای تکانشان نمی‌دهد و جنساً آمپر مابل‌اند! با خاطر جمعی مطلق، یک سوال بی ربطی مطرح می‌کند. علی(ع) سوالش را به آرامی جواب می‌گوید. مردم که از این شیعۀ عوضی و سوال بی‌ربطش عصبانی شده بودند، با التهاب از علی خواستند که سخنش را دنبال کند. امام فرمود: تِلْكَ شِقْشِقَةٌ هَدَرَتْ ثُمَّ قَرَّتْ!
کویر، دکترعلی شریعتی، پاورقی صفحه سیزده، برداشت آزاد
ابن عباس در شقشقه
شهید مطهری در نگاه علامه طباطبایی
گر شوم مشغول اشکال و جواب
تو خود چه آدمیی کز عشق بی‌خبری
+نوشته شده در پنجشنبه ۵ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۷:۱۴ ب.ظ توسط اشرفی  

ازدواج امام علی با امامه

فرزندان پیامبر هفت تن بودند. سه پسر و چهار دختر؛ پسران پیامبر فبل از سن بلوغ و ازدواج از دنیا رفتند. اما دختران پیامبر به نام‌های اُمامه! [زینب]، ام کلثوم، رقیه و فاطمه بودند که دو تن از آنها نصیب عثمان شدند. به همین دلیل به عثمان، ذوالنّورین لقب دادند. فاطمه(س) نصیب امام علی شد و دختر دیگر پیامبر که اُمامه! [زینب] بود به توصیۀ فاطمه به علی پس از وفات فاطمه علی با اُمامه! [زینب] هم ازدواج کرد. فاطمه(س) به امام(ع) توصیه کرده بود که برای نگهداری فرزندانش خالۀ! [دخترخالۀ] آنها را به ازدواج خود درآورد.
سروش، امام علی در نهج البلاغه، دقیقه ۰۸:۴۵، برداشت آزاد [اینجا]
من: اُمامه دختر زینب و زینب دختر پیامبر بود.
+نوشته شده در سه شنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۵۲ ب.ظ توسط اشرفی  

خشم و شرمندگی باعث جدایی می‌شود

وَ قَالَ عليه السلام:
إِذَا احْتَشَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ فَقَدْ فَارَقَهُ [حکمت ۴۷۲]
تو مپندار که مهر از دل محزون نرود
+نوشته شده در شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۵:۵۸ ب.ظ توسط اشرفی  

عندالامتحان یکرم الرجل او یهان

علی بن ابیطالب(ع): عِنْدَ اَلاِمْتِحَانِ يُكْرَمُ اَلرَّجُلُ أَوْ يُهَان
هنگام آزمایش مرد گرامی یا خار می‌شود
غُرَرُالحِکَم و دُرَرُالکَلِم، صفحه ۴۵۴، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۵:۲۴ ب.ظ توسط اشرفی  

الحقّ ثقیل مریئ

قال علی (ع): إِنَّ الْحَقَّ ثَقِیلٌ مَرِیءٌ وَ إِنَّ الْبَاطِلَ خَفِیفٌ وَبِیءٌ [اینجا]
فرمود حق سنگین است اما گوارا! اینکه وقتی آب می‌نوشید می‌گویند هنیئا مریئا، یعنی دستگاه گوارش به آسانی جذب کند. باطل سبک است اما وباخیز! وبا آبروبر است. گاهی انسان ایست قلبی می‌گیرد و می‌میرد، دیگر آبرویش نرفته است اما وقتی به وبا مبتلا شد تاس و لگن آبرویش را می‌برد. [اینجا]
حق و باطل
+نوشته شده در سه شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۷:۳۹ ب.ظ توسط اشرفی  

مثل الدّنیا کمثل الحیّة

مَثَلُ الدُّنْيَا كَمَثَلِ الْحَيَّةِ لَيِّنٌ مَسُّهَا وَ السُّمُّ النَّاقِعُ فِي جَوْفِهَا [اینجا]
+نوشته شده در سه شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۹:۵۷ ق.ظ توسط اشرفی  

یا دنیا یا دنیا الیک عنّی

يَا دُنْيَا يَا دُنْيَا إِلَيْكِ عَنِّي... غُرِّي غَيْرِي... آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُولِ الطَّرِيقِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ عَظِيمِ الْمَوْرِدِ
اى دنيا اى دنياى حرام از من دور شو... غير مرا بفريب... آه از توشه اندك، و درازى راه، و دورى منزل، و عظمت روز قيامت! [اینجا]
یا من بدنیاه اشتغل
مثل الدّنیا کمثل الحیّة
هر چه دل را مشغول کند حجاب است
+نوشته شده در سه شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۹:۵۱ ق.ظ توسط اشرفی  

یا من بدنیاه اشتغل

یا مَنْ بِدُنْیاهُ اشْتَغَلَ/ قَدْ غَرَّهُ طُولُ الاَْمَلِ
اَلْمَوْتُ یَأْتِی بَغْتَةً/ وَ الْقَبْرُ صُنْدُوقُ الْعَمَلِ
دیوان منسوب به امام علی(ع) [اینجا]
مثل الدّنیا کمثل الحیّة
یا دنیا یا دنیا إلیک عنّی
هر چه دل را مشغول کند حجاب است
+نوشته شده در دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۵۵ ب.ظ توسط اشرفی  

دعاک الی مأدبة فأسرعت الیها

أَمَّا بَعْدُ، یا ابْنَ حُنَیفٍ فَقَدْ بَلَغَنِی أَنَّ رَجُلًا مِنْ فِتْیةِ أَهْلِ الْبَصْرَةِ دَعَاكَ إِلَی مَأْدُبَةٍ فَأَسْرَعْتَ إِلَیهَا [اینجا]
جان مولا حرف حق را گوش کن
هزار گونه بلنگم به هر ره‌ام که برند
+نوشته شده در یکشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۸:۱۲ ق.ظ توسط اشرفی  

معنای انزع البطین

اللّٰهُمَّ إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ يَا أَسْمَعَ السَّامِعِينَ وَ يَا أَبْصَرَ النَّاظِرِينَ وَ يَا أَسْرَعَ الْحاسِبِينَ وَ يَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِينَ، بِمُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِيِّينَ، رَسُولِكَ إِلَى الْعالَمِينَ وَ بِأَخِيهِ وَ ابْنِ عَمِّهِ الْأَ نْزَعِ الْبَطِينِ ... [اینجا]
این زیارت ۸۰۰ سال است که در کتاب‌های دعا و حدیث ذکر می‌شود و اگر معنای بدی داشت فرهیختگان شیعه و حتی مردم عرب‌زبان آن را درک می‌کردند و امام را با این الفاظ زیارت نمی‌کردند [اینجا]
سید بن طاووس ۸۰۰ سال و شیخ عباس قمی ۸۰ سال با ما فاصله دارد [اینجا]
انتقاد سروش به انزع البطین
+نوشته شده در شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۳:۵۲ ق.ظ توسط اشرفی  

مالک و ما مالک

مَالِكٌ وَ مَا مَالِكٌ! وَ اللَّهِ لَوْ كَانَ جَبَلًا لَكَانَ فِنْداً، وَ لَوْ كَانَ حَجَراً لَكَانَ صَلْداً، لَايَرْتَقِيهِ الْحَافِرُ وَ لَايُوفِي عَلَيْهِ الطَّائِرُ
هنگامى كه خبر شهادت «مالك اشتر» رحمةاللّه عليه به امام عليه السلام رسيد، فرمود:
مالك، امّا چه مالكى! به خدا سوگند اگر كوه بود، يكتا بود و اگر سنگ بود، سرسخت و محكم بود، هيچ مركبى نمى‌توانست از كوهسار وجودش بالا رود و هيچ پرنده‌اى به اوج آن راه نمى‌يافت.
نهج البلاغه، حکمت ۴۴۳، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۴۹ ق.ظ توسط اشرفی  

فاطمه بنت اسد

فاطمه بنت اسد (۵۵ سال قبل هجرت ـ ۴ق)، مادر امام علی(ع)، همسر ابوطالب و از زنانی که جزء اصحاب پیامبر(ص) به شمار می‌روند. اولین زنی که با پیامبر(ص) بیعت کرد و دومین زنی که مسلمان شد. [اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۲۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۲ ق.ظ توسط اشرفی  

ما أضمر أحد شيئا إلّا ظهر

مَا أَضْمَرَ أَحَدٌ شَيْئاً إِلَّا ظَهَرَ فِي فَلَتَاتِ لِسَانِهِ وَ صَفَحَاتِ وَجْهِهِ
هيچ كس، چيزی را در درون خود مخفی نكرد، مگر اين‌كه در زبان و صورت او آشكار شد. [حکمت ۲۶]
بدزبانی در فیلم توبه نصوح
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۸ ساعت ۸:۵۰ ق.ظ توسط اشرفی  

افراط و تفریط جاهل

وَ قَالَ (علیه السلام): لَا [يُرَى الْجَاهِلُ] تَرَى الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً [اینجا]
زهد خیالی
+نوشته شده در سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۹ ق.ظ توسط اشرفی  

غذای جسم و غذای روح

قالَ علىٌّ عليه السلام: قُوتُ الأَجْسادِ اَلطَّعامُ وَ قُوتُ الأرْواحِ اَلإِطْعامُ
بحارالأنوار، جلد ۷۵، صفحه ۴۵۶، برداشت آزاد [اینجا]
لذت کریم و لئیم
+نوشته شده در یکشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۸ ساعت ۶:۱۲ ق.ظ توسط اشرفی  

امام علی(ع) دست مردی را برید

اصبغ بن نباته می‌گوید: امام علی(ع) فرمان داد دست راست مرد سیاه چهره‌ای را به علت دزدى بریدند. او دست بریده‌اش را به دست چپ گرفت. در راه یکی از خوارج به نام  ابن کوّاء از او پرسید: چه کسى دستت را بریده است؟ گفت: امیرمؤمنان، على بن ابى طالب! همسر فاطمۀ زهرا، دختر محمد مصطفى! و پدر حسین و حسن مجتبى!
ابن کواء دیگر نتوانست تحمل کند و با اعتراض به او گفت: دستت را جدا کرده و تو این همه، او را ستایش مى کنى؟!
گفت: چگونه او را نستایم در حالى که محبت او با گوشت و خونم آمیخته است؟
خبر به امام(ع) رسید. امام او را فرا خواند و دست بریده‌اش را سر جایش گذاشت و با ردایش آن را پیچید. آن‌گاه برخاست و نماز گزارد و دعا کرد و آمین گفت. سپس ردایش را برداشت و فرمود: اى رگ ها! به هم متصل شوید! [اینجا]
گفت مجنون گر همه روی زمین
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
هله نومید نباشی که تو را یار براند
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۵۹ ب.ظ توسط اشرفی  

کیست مولا آنک آزادت کند

بند رقّیت ز پایت بر کَند [مولوی]
کلمۀ مولا به معنای معتِق و معتَق نیز آمده است.
آزادی معنوی، مرتضی مطهری، صفحه ۱۱، برداشت آزاد [اینجا]
مروجی می‌خواند بند رقیت ز پایت وا کند. دقیقه ۰۲:۵۱ [اینجا]
آزاده نباشد آنکه آزاد تو نیست
قاتل مسلم بن عقیل
چو دشمن خر روستایی برد
گمان کردم کریم بیدار است
+نوشته شده در سه شنبه ۷ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۰ ق.ظ توسط اشرفی  

نظریه علی(ع) و فرضیه پاسکال

پاسکال، ریاضی‌دان فرانسوی با استفاده از مبحث احتمالات می‌گوید: اگر به معاد اعتقاد داشته باشید و وجود داشته باشد، خواهید برد و اگر وجود نداشته باشد نخواهید باخت. پس فرض است که معاد را باور کنید. ریشۀ این استدلال به امام علی(ع) برمی‌گردد. ابوحامد غزالی در میزان العمل آورده است، علی(ع) با مردی که در بارۀ وجود دنیایی دیگر مجادله می‌کرد، فرمود: اگر حقیقت آن است که تو می‌گویی، همگی رهایی خواهیم یافت اما اگر حقیقت این است که من می‌گویم، من رها می‌شوم و تو گرفتار خواهی شد.
نظریه علی(ع) و فرضیه پاسکال، دکتر عبدالرحمان بدوی، ترجمه محمدحسین ساکت، صفحه ۲۸، برداشت آزاد [اینجا]
اعتماد فیلسوف به مخبر صادق
روی ماه خداوند را ببوس
+نوشته شده در جمعه ۲۸ دی ۱۳۹۷ ساعت ۹:۶ ب.ظ توسط اشرفی  

شجاعت امام علی(ع)

آن حضرت در جنگ‌ها بین ۲۴ تا ۳۰ سال بیشتر نداشت اما هرگز به هیچ دشمنی پشت نکرد.
البته شجاعت او در میدان زندگی به مراتب از میدان جنگ بالاتر بود.
هنگامی که پیامبر، مشعل اسلام را بر سر دست بلند کرد، دیگران بی اعتنایی کردند، اهانت کردند، تحقیر کردند، مسخره کردند اما علی که نوجوانی بیش نبود، به پا خاست و گفت: پسرعمو! من ایمان می‌آورم!
آداب روزه داری، آیت الله خامنه ای، صفحه ۱۲۲، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۱۱ ق.ظ توسط اشرفی  

مصحف علی(ع)

شهرستانی متوفای ۵۴۸ هجری قمری، در تفسیر خود می‌گوید: حضرت علی(ع) آیات قرآن را که به اندازه یک بار شتر بود جمع‌آوری کرد. آنگاه با کمک غلامش قنبر به برخی از صحابه نشان داد. گفتند: ما به این مصحف نیاز نداریم. امام(ع) در حالی که این آیه را می‌خواند به خانه بازگشت.
وَ قَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِ اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا [فرقان ۳۰]
انگیزه نوشتن کتاب فصل الخطاب
+نوشته شده در شنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۶:۲۹ ق.ظ توسط اشرفی  

خطاب امام علی به فجر

نزدیک طلوع صبح بود که بالای مأذن رفت و اذان گفت، آنگاه با سپیده دم‌ خداحافظی کرد و گفت: ای صبح! ای سپیده دم! ای فجر! از روزی که علی‌ چشم به این دنیا گشود، آیا روزی بوده است که تو طلوع کرده باشی و چشم علی خواب بوده باشد؟
مرتضی مطهری، انسان کامل، صفحه ۶۵، برداشت آزاد [اینجا]
فجر تا سینه آفاق شکافت
+نوشته شده در دوشنبه ۵ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۲:۳۱ ق.ظ توسط اشرفی  

فجر تا سینه آفاق شکافت

چشم بیدار علی خفته نیافت
خطاب امام علی به فجر
+نوشته شده در دوشنبه ۵ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱:۱۴ ق.ظ توسط اشرفی  

زره امام علی(ع)

زره امام پشت نداشت چون هرگز به دشمن پشت نمی‌کرد.
جمعی از نویسندگان، فرار از جنگ، صفحه ۹، برداشت آزاد [اینجا]
یکی را که دیدی تو در جنگ پشت
+نوشته شده در یکشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۹:۵۳ ق.ظ توسط اشرفی  

نخلستان امام علی(ع)

آن بزرگوار با دست خودش نخلستان آباد می‌كرد، زمین احیا می‌كرد، درخت می‌كاشت، چاه می‌كند و آبیاری می‌كرد. دنیا طلبی كاری است كه عبیدالله بن زیاد و یزید می‌كردند. چه وقت آنها چیزی را به وجود می آوردند؟ آن‏ها فانی می‌‏كردند، می‌خوردند و تجملات زیاد می‌كردند.
آیت الله خامنه‌ای، برداشت آزاد
+نوشته شده در سه شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۳:۳۱ ب.ظ توسط اشرفی  

ذکر مصیبت امام علی(ع)

چون امروز روز عزای امیرالمؤمنین است من چند جمله‌ای در مصیبت آن بزرگوار عرض کنم.
بعد از اینکه امام حسن(ع) نماز را در مسجد خواندند و امیرالمؤمنین هم نماز را نشسته خواندند، حضرت گاهی متمایل می‌شد به یک طرف که بیفتد اما خودش را نگاه می‌داشت تا نماز تمام شد. حضرت را بلند کردند به طرف منزل بردند اصحاب شنیدند آن صدایی را که تهدّمت والله ارکان الهدی، قتل علی المرتضی، راوی می‌گوید مثل روز وفات پیغمبر در شهر بزگ کوفه مردم به طرف مسجد آمدند و گریه کردند. وقتی حضرت را می‌آوردند امام حسین(ع) نزدیک آمد. در این روایت است که پلک‌های حضرت بر اثر گریه مجروح شده بود. امیرالمؤمنین که چشمشان به امام حسین افتاد حضرت را تسلی داد فرمود: حسین من گریه نکن؛ صبر کنید این‌ها چیزی نیست این حوادث می‌گذرد. حضرت را داخل منزل آوردند، بردند در آن مصلای حضرت که در آنجا نماز می‌خواندند فرمود مرا آنجا ببرید برایش بستری گستردند و حضرت را آنجا گذاشتند. اینجا دختران امیرالمؤمنین آمدند زینب و ام کلثوم آمدند نشستند پهلوی حضرت و بنا کردند اشک ریختن. حضرت آنحایی که امام حسن گریه کرد امام حسن را نصیحت کردند و تسلی دادند آنجایی که امام حسین گریه کرد حضرت تسلی دادند و گفتند صبر کن. اما اینجا اشک دخترها را تحمل نکردند می‌گوید حضرت هم شروع کرد گریه کردن. یا امیرالؤمنین گریه زینبت را اینجا نتوانستی تحمل کنی ...[اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۱۵ ب.ظ توسط اشرفی  

خلوت علی (ع)

وَ لا تُعاجِلْنِی بِالْعُقُوبَةِ عَلى‌ ما عَمِلْتُهُ فِی خَلَواتِی ...
+نوشته شده در جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۶:۴۶ ق.ظ توسط اشرفی  

ازدواج با امامه

علی جان! مرد به زن نیاز دارد. بعد از من با دختر خواهرم اُمامَه ازدواج کن که به فرزندانم مهربان است.

                      فاطمۀ زهرا (س)
محمد (ص)...
                      زینب... اُمامَه

+نوشته شده در دوشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۲:۲۰ ق.ظ توسط اشرفی  

اتمام حجت بر امام علی(ع)

فرمود: نمی‌خواستم حکومت را قبول کنم، ولی مردم چنان هجوم آوردند که نزدیک بود حسن(ع) و حسين(ع) زير دست و پا بمانند. لباس من از دوطرف پاره شد. پیرمردها عصایشان را و دختران جوان حجابشان را از شوق فراموش کردند. حجت بر من تمام شد. قبول کردم، اما می‌دانستم بعداً چه اتفاقی خواهد افتاد./برداشت آزاد
آن روز دیده بودم این فتنه ها که برخاست


+نوشته شده در پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۷:۴۱ ب.ظ توسط اشرفی  

تقیّه کنید

پس از شهادت علی(ع) حجّاج بن یوسف ثقفی شیعیان حضرت را در کوفه دستگیر می‌کرد و به شهادت می‌رساند. نقل است که حجّاج، صد و بیست هزار نفر از شیعیان حضرت را کشته است. بر همین اساس حضرت دستور دادند اگر شما را ناچار به فحاشی علیه من کردند، قبول کنید و برای حفظ جان خودتان به من ناسزا بگویید. فانه لی زکاة و لکم نجاة برای من رشد و برای شما نجات است.
جلوه‌های ماندگار، صفحه ۲۶۵، برداشت آزاد [اینجا]
تقیه در امامت
زندگی امام جواد (ع)
دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز
فرق مصلحت با منفعت
سهل باشد خون‌خوری حجاج را
ده زکات روی خوب ای خوب‌ رو
دفاع ابن سکیت از خاندان علی(ع)
+نوشته شده در شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۶:۲۹ ب.ظ توسط اشرفی  

لذّت کرام و لئام

+نوشته شده در یکشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۰ ساعت ۷:۲۰ ق.ظ توسط اشرفی  

کشته‌های جنگ بدر

شيخ مفيد: از ۷۰ نفری که مسلمانان در جنگ بدر كشتند ۳۶ نفر را على(ع) به تنهايى كشت.
کم کشتم
+نوشته شده در سه شنبه ۱ شهریور ۱۳۹۰ ساعت ۳:۴۴ ق.ظ توسط اشرفی  

صعصعه بر سر قبر علی(ع)

وقتی علی(ع) را دفن کردند «صعصعه» یک مشت خاک از قبر حضرت برداشت و بر سر خود ریخت. بعد دستش را روی قلبش گذاشت و شروع کرد به سخن گفتن با علی(ع): «السَّلامُ عَلَیکَ یا اَمیرَالمؤمِنینَ، لَقَد عِشتَ سعیداً وَ مِتَّ سَعیداً» علی جان چه سعادتمند زندگی کردی و چه سعادتمند از دنیا رفتی! علی جان تو در خانه خدا متولد شدی و در خانۀ خدا شهید شدی! علی جان تو چقدر بزرگ بودی و این مردم چقدر کوچک بودند! به خدا قسم اگر مردم برنامۀ تو را اجرا کرده بودند «لاکَلُوا مِن فَوقِهِم وَ مِن تَحتِ اَرجُلِهِم» نعمتهای خدا از زمین و آسمان می جوشید. ولی افسوس که قدر تو را ندانستند و فرقت را شکافتند.
مرتضی مطهری، انسان کامل، صفحه ۱۴۶، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در دوشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱:۲۳ ب.ظ توسط اشرفی  

فرق مارقین با قاسطین

فرمود: بعد از من، مارقین(خوارج) را نکشید. اینها با قاسطین (اصحاب معاویه) فرق دارند، مارقین حق را می خواهند ولی احمقند و اشتباه کرده اند، ولی قاسطین حق را می شناسند و با آن مبارزه می کنند.
انسان کامل، مرتضی مطهری، صفحه ۱۴۴، برداشت آزاد [اینجا]
مرگ انسایت در عاشورا
+نوشته شده در دوشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱:۷ ب.ظ توسط اشرفی  

تشییع جنازۀ علی(ع)

شب بیست و یکم است و علی بعد از نیمه شب از دنیا رفته است. تا علی از دنیا می‌رود فوراً امام حسن، امام حسین، محمد بن حنفیّه، جناب ابوالفضل و شش هفت نفر از خواص محرمانه علی را غسل دادند و کفن کردند و در نقطه‌ای که ظاهراً خود علی(ع) قبلاً معین کرده بود دفن کردند. صبح بیست و یکم امام حسن(ع) صورت جنازه‌ای را تشکیل داد و به مدینه فرستاد تا مردم خیال کنند علی(ع) را بردند مدینه دفن کنند. چون اگر خوارج می‌دانستند به مدفن علی جسارت می‌کردند.
سیری در سیرۀ ائمۀ اطهار، مرتضی مطهری، صفحه ۵۲، برداشت آزاد [اینجا]
هلی‌کوپتر خالی آیت الله خامنه‌ای
تابوت خالی دکتر علی شریعتی
+نوشته شده در یکشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۳۵ ب.ظ توسط اشرفی  

دفاع ابن عباس از علی (ع)

ابن عباس رد می‌شد شنید به علی(ع) ناسزا گفتند. پرسید کی به خدا بد گفت؟ گفتند ما نبودیم. پرسید کی به پیغمبر بد گفت؟ گفتند ما نبودیم. پرسید کی به علی بد گفت؟ یکی گفت من! ابن عباس گفت: شنیدم پیامبر خدا فرمود: هر کس به علی ناسزا بگوید به من گفته و هر کس به من بگوید به خدا گفته است. بعد که رفتند عصاکش به ابن عباس گفت: نگاهت می‌کردند مثل بز که به کارد نگاه می‌کند. ابن عباس گفت:
احیاهم عار علی امواتهم/و المیّتون فضیحة للغابر
زندگان آنها ننگ مردگان و مردگان آنها موجب رسوائی باز ماندگانند. [اینجا]
الغدير، علامه امینی، جلد ۲، صفحه ۲۹۹، برداشت آزاد [اینجا]
مروج الذهب، ترجمه، جلد ۱، صفحه ۷۸۳، برداشت آزاد [اینجا]
کمیت و دِعبِل خُزاعی
دفاع ابن سکیت از خاندان علی(ع)
دفاع از علی و فاطمه آسان نبود
ایمان ابوطالب
موریانه نباشیم
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۶:۴۷ ب.ظ توسط اشرفی  

وصیت بیست ماده ‏ای امام علی(ع)

روز نوزدهم رمضان، اندكی بعد از طلوع فجر، ضربت خورد و در نيمه‏‏‌های شب بيست و يكم، روح مقدسش به عالم بالا پرواز كرد. در لحظات آخر همه دور بستر علی(ع) جمع بودند. زهر به بدن مباركش‏ خيلی اثر كرده بود و گاهی وجود مقدسش از حال می‌‏رفت و به حال اغما درمی‏‌آمد، ولی همين‌كه به هوش می‏‌آمد سخن می‌گفت. آخرين موعظه علی(ع) همان موعظه‌ی بيست ماده‌ای است. حسنم! حسينم! همۀ‏ فرزندانم و همۀ مردمی كه تا قيامت سخن من به آن‌ها می‏‌رسد، با شما هستم!
الله الله فی الايتام
الله الله فی القرآن
الله الله فی جيرانكم
الله الله فی بيت ‏ربكم
الله الله‏ فی الصلوة
الله الله فی الزكوة
يك يك بيان می‏‌كند. وقتی آن مطالبی را كه در نظر داشت بگويد گفت، آن‌ها كه چشمشان به لب‌های علی بود، ديدند كه حال‏ مولا بيشتر منقلب شد و عرقی به پيشانی مقدسش نشست و علی(ع) توجهش را از مخاطبين سلب كرد. همه متوجه لب‌های علی بودند تا ببينند ديگر چه می‏‌خواهد بگويد. ديدند صدای علی(ع) بلند شد: اشهد ان لااله الا الله، و اشهد ان محمدا عبده و رسوله...
مرتضی مطهری، انسان کامل، صفحه ۱۱۷، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۱۸ ب.ظ توسط اشرفی  

ما كنت الّا كقارب ورد و طالب وجد

در بستر افتاده و ساعت به ساعت سموم روی بدن‏ مقدسش بيشتر اثر می‌گذارد. اصحاب ناراحتند، گريه می‌کنند، ناله می‌کنند ولی امام می‌فرماید: ما كنت الا كقارب ورد و طالب وجد! مثل من، مثل عاشقی است كه به معشوق خود رسيده و مثل ‏كسی است كه در يك شب ظلمانی آب پيدا كرده باشد.
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند/ واندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند
چه مبارك سحری بود و چه فرخنده شبی/ آن شب قدر كه اين تازه براتم‏ دادند
اين بيت، همان فزت و رب الكعبة را می‌گوید. از غصه‏ نجاتم دادند، يعنی فزت و رب الكعبة!
انسان کامل، مرتضی مطهری، صفحه116 برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۱۷ ب.ظ توسط اشرفی  

وصیت امام علی(ع)

فرمود: يا بنی‏ عبدالمطلب! لا الفينكم تخوضون دماء المسلمين خوضا، تقولون قتل اميرالمؤمنين قتل اميرالمؤمنين، ألا لا تقتلن بی إلا قاتلی! اولاد عبدالمطلب! نكند وقتی كه من از دنيا رفتم، بين مردم بيفتيد و بگویيد اميرالمؤمنين شهيد شد، فلان كس محرك بود، فلان كس دخالت داشت و اين‏ و آن را متهم كنيد، نمی‌‏خواهم دنبال اين حرف‌‌ها برويد، قاتل من يك نفر است. به امام حسن(ع) فرمود: فرزندم حسن! بعد از من اختيار او با توست‏، اگر می‌‏خواهی آزادش كنی، آزاد كن و اگر می‏‌خواهی قصاص كنی، او فقط يك ضربه به من زده است، به او يك ضربه بزن، اگر کشته شد، شد و اگر کشته نشد، نشد. باز هم سراغ اسيرش را می‌‏گيرد. آيا به اسيرتان غذا داده‏‌ايد؟ آب داده‌‏ايد؟ كاسه‌‏ای شير برایش می‌‏آورند، مقداری می‌‏نوشد، می‏‌گويد بقیه را به او بدهيد تا گرسنه نماند.
در شجاعت شير ربانی‌استی/ در مروت خود كه داند كيستی
مرتضی مطهری، انسان کامل، صفحه ۱۱۵، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۱۶ ب.ظ توسط اشرفی  

گفت و گوی ام کلثوم با ابن ملجم

وقتی ام کلثوم به ابن ملجم می‌گوید: پدر من با تو چه کرده بود که چنین کاری کردی‌؟ امیدوارم پدرم سلامتی خود را باز یابد و روسیاهی‌ برای تو بماند، آن لعین ازل و ابد گفت: من سمی به این شمشیر خورانیده‌ام که اگر بر سر همه مردم کوفه هم یکجا وارد می‌شد، همه را از بین می‌برد. مطمئن باش پدرت زنده نمی‌ماند. اما شگفتی‌‌های علی(ع) را ببینید که وصیت می‌کند با اسیرتان مدارا کنید.
مرتضی مطهری، انسان کامل، صفحه ۱۱۴، برداشت آزاد [اینجا]
تاريخ الطبري: ج 5 ص 146، المعجم الكبير: ج 1 ص 99 ح 168، الكامل في التاريخ: ج 2 ص 436، مقاتل الطالبيّين: ص 49 عن عبد اللّه بن محمّد الأزدي؛ الإرشاد: ج 1 ص 21 كلاهما نحوه وراجع الطبقات الكبرى: ج 3 ص 37 واسد الغابة: ج 4 ص 113 الرقم 3789 [وجود ندارد حتی نسخه چاپی] و الكامل للمبرّد: ج 3 ص 1119 و تاريخ دمشق: ج 42 ص 559.
علی ای همای رحمت
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۱۶ ب.ظ توسط اشرفی  

امام علی(ع) در بستر شهادت

علی(ع) را آوردند و در بستر خواباندند. طبيبی به نام اثيربن ‏عمرو را كه از تحصيل كرده‌های جندی شاپور بود و در كوفه می‌‏زيست برای‏ معاينه ‌ی زخم امام آوردند. حضرت را با وسایل آن زمان معاينه كرد. نوشته ‏اند رگی از شش گوسفند را كه گرم بود لای زخم گذاشت و با اين آزمايش فهميد كه زهر وارد خون حضرت شده است. لذا نسبت به درمان اظهار عجز كرد. معمولاً احوال مريض لاعلاج را به خود مريض نمی‌‏گويند ولی او می ‏دانست كه علی‏(ع) كسی نيست كه لازم باشد احوالش را به كسان او بگويد. لذا عرض‏ كرد: يا اميرالمؤمنين! اگر وصيتی داريد بفرمایید.
انسان کامل، مرتضی مطهری، صفحه ۱۱۴، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۱۴ ب.ظ توسط اشرفی  

اول علی(ع) بعد محمد(ص)

مردى وارد مسجدالنبى شد اول به اميرالمومنين(ع) سلام کرد، بعد به پيامبر(ص)! حاضران خنديدند. گفت: من از پيامبر(ص) شنيدم كه فرمود: أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا؛ من هم از در وارد شدم.
الصراط المستقيم إلى مستحق التقديم، العاملى النباظى، جلد ۲، صفحه ۱۹، برداشت آزاد [اینجا]
علی(ع) را گرفته ایم تا محمد(ص) را گم نکنیم
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۳:۳۱ ب.ظ توسط اشرفی  

تربت امام علی(ع)

وصيت كرد قبرش‏ مخفی باشد و جز فرزندانش ديگران ندانند، تا آنكه حدود يك قرن گذشت و دولت امويان‏ منقرض شد، خوارج هم منقرض و يا سخت ناتوان شدند، كينه ‏ها و كينه‏ توزيها كم شد و به دست امام صادق(ع) تربت مقدسش اعلان شد.
جاذبه و دافعه، مرتضی مطهری، صفحه ۱۰۰، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۲:۳۱ ب.ظ توسط اشرفی  

دفاع میثم تمار از علی(ع)

بيست سال‏ پس از شهادت علی از بالای دار فرياد بر می‏‏ آورد كه بيائيد از علی برايتان بگويم. مردم از اطراف برای شنيدن سخنان ميثم‏ هجوم آوردند. حكومت دستور می‏ دهد كه بر دهانش لجام زدند و پس از چند روزی هم به حياتش خاتمه‏ دادند
جاذبه و دافعه، مرتضی مطهری، صفحه ۳۲، برداشت آزاد
دفاع ابن عباس از علی(ع)
دفاع از علی و فاطمه آسان نبود
دفاع ابن سکیت از خاندان علی(ع)
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۴۴ ق.ظ توسط اشرفی  

علی(ع) در دامان محمد(ص) بزرگ شد

محمد(ص) عموى خود عباس را گفت «برادرت ابوطالب نانخور فراوان دارد و چنين كه می بينى مردم در سختى به سر می برند، بيا نزد او برويم من از پسران او يكى را برمی ‏دارم تو هم يكى را، و سرپرست آنها می ‏شويم» عباس پذيرفت نزد ابوطالب رفتند. ابوطالب گفت «عقيل را برايم بگذاريد و هر چه خواهيد بكنيد» محمد(ص) على را و عباس جعفر را گرفت. از اين رو على در خانه محمد(ص) و در دامان او بزرگ شد.
علی از زبان علی، دکتر جعفر شهیدی، بخش ۲، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۳۶ ق.ظ توسط اشرفی  

نفوذ کلام امام علی در خطبه متّقین

همّام[همّت] بن شريح از علی(ع) خواست تا سيمای‏ كاملی از متّقین را برایش ترسيم كند.
صِفْ لِيَ الْمُتَّقِينَ حَتَّى كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ
امام از طرفی نمی‏‌خواهد او را نا امید کند، از طرفی می‌ترسد همام تاب شنيدن صفات متقین را نداشته باشد.
فَتَثَاقَلَ(ع) عَنْ جَوَابِهِ...
لذا با چند جملۀ مختصر سخن را كوتاه کرد.
ثُمَّ قَالَ يَا هَمَّامُ اتَّقِ اللَّهَ وَ أَحْسِنْ فَإِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ
فَلَمْ يَقْنَعْ هَمَّامٌ بِهَذَا الْقَوْلِ حَتَّى عَزَمَ عَلَيْهِ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ وَ صَلَّى عَلَى النَّبِيِّ (صلى الله عليه وآله) ثُمَّ قَالَ (ع): أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى خَلَقَ الْخَلْقَ حِينَ خَلَقَهُمْ غَنِيّاً عَنْ طَاعَتِهِمْ آمِناً مِنْ مَعْصِيَتِهِمْ لِأَنَّهُ لَا تَضُرُّهُ مَعْصِيَةُ مَنْ عَصَاهُ وَ لَا تَنْفَعُهُ طَاعَةُ مَنْ أَطَاعَهُ فَقَسَمَ بَيْنَهُمْ مَعَايِشَهُمْ وَ وَضَعَهُمْ مِنَ الدُّنْيَا مَوَاضِعَهُمْ فَالْمُتَّقُونَ فِيهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِلِ مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ وَ مَلْبَسُهُمُ الِاقْتِصَادُ وَ مَشْيُهُمُ التَّوَاضُعُ...
هر چه سخن امام بیشتر اوج می‌گرفت ضربان قلب او بيشتر می‏‌شد. ناگهان ‏فرياد هولناكی کشید و قالب تهی کرد. امام فرمود: من از همين می‌ترسيدم!
سیری در نهج البلاغه، مرتضی مطهری، صفحه ۹، برداشت آزاد [اینجا] [اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۶:۸ ق.ظ توسط اشرفی  

شب بیست و یکم

شب بیست و یکم ، مردم هنوز نمی‌دانند که بر علی چه دارد می‌گذرد و علی بعد از نیمه شب از دنیا رفته‌ است . تا علی از دنیا می‌رود فورا همان شبانه ، فرزندان علی ، امام حسن ، امام حسین ، محمد ابن حنفیه ، جناب ابوالفضل العباس و عده‌ای از شیعیان‌ خاص - که شاید از شش هفت نفر تجاوز نمی‌کرد ند - محرمانه علی را غسل‌ دادند و کفن کردند و در نقطه‌ای که ظاهرا خود علی علیه السلام قبلا معین‌ فرموده بود - که همین مدفن شریف آن حضرت است و طبق روایات ، بعضی از انبیای عظام نیز در همین سرزمین مدفون هستند در همان تاریکی شب دفن‌ کردند و احدی نفهمید . بعد محل قبر را هم مخفی کردند و به کسی نگفتند . فردا مردم فهمیدند که دیشب علی دفن شده . محل دفن علی کجاست ؟ گفتند لازم نیست کسی بداند ، و حتی بعضی نوشته‌اند امام حسن علیه السلام صورت‌ جنازه‌ای را تشکیل دادند و فرستادند به مدینه که مردم خیال کنند که علی ( ع ) را بردند مدینه دفن کنند . چرا ؟ به خاطر همین خوارج . برای اینکه‌ اگر اینها می‌دانستند علی را کجا دفن کرده‌اند ، به مدفن علی جسارت‌ می‌کردند ، می‌رفتند نبش قبر می‌کردند و جنازه علی را از قبر خودش بیرون‌ می‌کشیدند . تا خوارج در دنیا بودند و حکومت می‌کردند ، غیر از فرزندان‌ علی و فرزندان فرزندان علی ( ائمه اطهار ) کسی نمی‌دانست علی کجا دفن شده‌ است . تا اینکه آنها بعد از حدود صد سال منقرض شدند ، بنی امیه هم‌ رفتند ، دوره بنی العباس رسید ، دیگر مزاحم این جریان نمی‌شدند ، امام‌ صادق علیه السلام برای اولین بار [ محل قبر علی علیه‌السلام را ] آشکار فرمود . همین صفوان معروفی که شما در زیارت عاشورا یک دعائی می‌خوانید که در سند آن نام او آمده است ، می‌گوید من خدمت امام صادق در کوفه بودم‌ ، ایشان ما را آورد سر قبر علی ( ع ) و فرمود قبر علی اینجاست و دستور داد - ظاهرا برای اولین بار - یک سایبانی برای قبر علی ( ع ) تهیه کنیم‌ ، و از آنوقت قبر علی علیه السلام آشکار شد.
سیری در سیرۀ ائمۀ اطهار، مرتضی مطهری، صفحه ۵۲، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۶:۰ ق.ظ توسط اشرفی  

سیاست معاویه

معاویه گفت: اگر میان من و مردم تار مویی باشد پاره نخواهد شد. بکِشند، شل می‌کنم؛ شل کنند، می‌کشم!
حماسه پیروز، آذرسا، صفحه ۱۱، برداشت آزاد
گاه کشد مهار من گاه شود سوار من
تحمّل مردم
جالینوس ابلهی دید
شعار انیشتن بر سردر ساختمان سازمان ملل
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۵۵ ق.ظ توسط اشرفی