عبدالکریم سروش، در کتاب
صراط های مستقیم، انسان را موجودی معذور معرفی میکند. آنجا که دینداری را معلول علت میداند نه دلیل[
اینجا] یا آنجا که از فِرَق مختلف میخواهد تا هر فرقه بر طریقۀ خود بماند[
اینجا] یا آنجا که هدایتگری خداوند را دلیل بر نجات انسان میداند[
اینجا] تا جایی که دگراندیشان را نه تهیدستان معذور بل توانگران مشکور میخواند[
اینجا] اگرچه همۀ اینها از جهتی درست است اما مرحوم دکتر شریعتی در کتاب
چهار زندان انسان چنین انسانی را زندانی چهار زندانِ تاریخ، طبیعت، جامعه و خویشتن میداند و از او میخواهد به جای اینکه خود را در این زندان معذور ببیند، تلاش کند و خویشتن را نجات دهد تا از بشریت که شبه حیوانیت است به انسانیت برسد. یعنی خودآگاه و انتخابگر و آفریننده شود که این هر سه از صفات خداوندی است.
+نوشته شده در جمعه ۱۶ دی ۱۳۹۰ ساعت ۷:۵۶ ق.ظ توسط اشرفی
پلورالیسم فهم متون، مدلول روشنی که دارد این است که هیچ تفسیر رسمی و واحد از آن وجود ندارد. قول هیچ کس حجت تعبدی برای کس دیگر نیست. هیچ فهمی مقدس و فوق چون و چرا نیست. هر کس بار مسئولیتش را خود به دوش می کشد و در مقابل خداوند تنها محشور می شود. حاکم سیاسی داریم، اما حاکم فکری و دینی نه!
صراط های مستقیم، عبدالکریم سروش، صفحه ۶، برداشت آزاد
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۷:۲۰ ب.ظ توسط اشرفی
به کثرت رضایت دادهایم و دگراندیشان را نه تهیدستان معذور، بل توانگران مشکور میشناسیم.
صراط های مستقیم، عبدالکریم سروش، صفحه ۲۸، برداشت آزاد
ارتداد دگراندیشان
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۷:۱۹ ب.ظ توسط اشرفی
چون دستمان پر است پلورالیست شدهایم. چون متون و تجارب دینی بالطّبع تفسیرهای عدیده برمیدارد و چون واقعیّت توبرتو و پر راز و کثیرالاضلاع است و چون غیرت و قضای الهی تعدد و تخاصم را ایجاب میکند، به کثرت رضایت دادهایم و آن را پذیرفتهایم و راهی جز این نمیبینیم.
صراط های مستقیم، عبدالکریم سروش، صفحه ۲۸، برداشت آزاد
کید پلورالیزم فرهنگیدفع فتنه
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۷:۱۶ ب.ظ توسط اشرفی
مولوی از این داستان استفادههای پلورالیستیک میکند. میگوید شبان یک مشبِّه بود که خدا را به یک انسان تشبیه کرد، موسی یک متکلم تنزیهگر است و لذا بر شبان عتاب کرد تا چنین مشبهانه در وصف خدا سخن نگوید! خداوند هم در میان آن شبان مشبِّه و این موسای منزِّه داوری کرد. مولوی سپس توضیح میدهد که هر کدام از ما در هر مرتبهای از تنزیه که باشیم باز هم مبتلا به تشبیه هستیم. به تو رخصت ذکر تشبیهآلود دادهاند چون میدانند که نمیتوانی از تشبیه رهایی کامل یابی؛ هر کس به نسبت، هم چوپان است هم موسی؛ از نظر عارفان و صوفیان این مطلب حتی در حق انبیای عظام الهی هم صادق است.
عبدالکریم سروش، صراط های مستقیم، صفحه ۱۶، برداشت آزاد
کاشکی هستی زبانی داشتیمکتب تشبیه و تنزیهدید موسی یک شبانی را به راههر کسی را سیرتی بنهادهامهو اللّهُ الْخالقُ الْبارئُ الْمصوِّرُ
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۷:۷ ب.ظ توسط اشرفی
دیدگاه یا نقطۀ دید یا نقطه نظر، ترجمۀ حرامزادهای از point of viev فرنگیهاست. به جای آن کلمۀ منظر را میتوان نهاد که هم در علم هیأت و نجوم ما و هم در عرفان ما سابقه دارد.
صراط های مستقیم، عبدالکریم سروش، صفحه ۱۳، برداشت آزاد
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۷:۵ ب.ظ توسط اشرفی
داستانی که مولوی در بارۀ فیل آورده است در حقیقت این است که همۀ ما در تاریکخانهای قرار داریم و لذا هیچگاه همۀ واقعیت را آنچنان که باید در چنگ نمیگیریم.
صراط های مستقیم، عبدالکریم سروش، صفحه ۱۵، برداشت آزاد
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۷:۱ ب.ظ توسط اشرفی
اختلاف مؤمن و گبر و جهود
مولوی میگوید: حقیقت یکی بوده که سه پیامبر از سه زاویه به آن نگاه کردهاند. بنابراین سرّ اختلاف ادیان فقط تفاوت شرایط اجتماعی یا تحریف نبوده بلکه تجلّیهای گوناگون خداوند در عالم همچنان که طبیعت را متنوع کرده شریعت را متنوع کرده است.
صراط های مستقیم، عبدالکریم سروش، صفحه ۱۳، برداشت آزاد
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۷:۰ ب.ظ توسط اشرفی
بیشتر دینداران، دینداریشان علّت دارد نه دلیل! و این حکم علی السّواء در باب زرتشتیان و مسلمانان و یهودیان و ... صادق است. نه فقط عامیان که عموم روحانیان دینی هم، چنیناند. بیشتر معذورند تا مسئول!
صراط های مستقیم، عبدالکریم سروش، صفحه ۴۵، برداشت آزاد
من: فرزند چه وظیفهای در مقابل پدر دارد؟
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۶:۵۷ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۶:۵۶ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۶:۵۲ ب.ظ توسط اشرفی
در این جهان نه نژاد خالص داریم، نه زبان خالص داریم، نه دین خالص. نه تشیع اسلام خالص و حق محض است، نه تسنن نه اشعریت نه اعتزالیت نه فقه مالکی نه فقه جعفری! اصحاب هر فرقه مجازند که همچنان بر طریقه خود بمانند و پا بفشارند.
صراط های مستقیم، عبدالکریم سروش، صفحه ۳۷، برداشت آزاد
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۶:۴۸ ب.ظ توسط اشرفی
به جای آن که جهان را واجد یک خط راست و صدها خط کج و شکسته ببینیم، باید آن را مجموعهای از خطوط راست دید که تقاطع و توازیها و تطابقهایی با هم پیدا میکنند. و آیا این که قرآن پیامبران را بر صراط مستقیم، نه الصراط المستقیم میداند به همین معنا نیست؟
صراط های مستقیم، عبدالکریم سروش، صفحه ۲۷، برداشت آزاد
ثم افیضوا من حیث افاض الناس
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۶:۴۳ ب.ظ توسط اشرفی
اگر تنها اقلیت شیعیان اثناعشری هدایت یافتهاند؛ یا اگر تنها اقلیت یهودیان مهتدیاند؛ در آن صورت هدایتگری خداوند از چه کسی دستگیری کرده است؟ چگونه میتوان باور کرد که پیامبر اسلام همین که سر بر بالین مرگ نهاد غاصبانی چند موفق شدند تا دین او را بربایند و همۀ زحمات پیامبر را بر باد دهند؟ به فرض هم که کسانی معدود، حق ستیزی و جاه طلبی کردند، میلیونها میلیون مسلمان را چه شده است که طاعتشان مقبول نیفتد؟ و آیا این، اعتراف به شکست برنامۀ الهی نیست؟ آیا در آمدن عیسی(ع) فقط برای آن بود که جمعی عظیم مشرک شوند و آیین تثلیث برگیرند و از جادۀ هدایت دور افتند؟ او هادی بود یا مضلّ ؟
صراط های مستقیم، عبدالکریم سروش، صفحه ۳۳، برداشت آزاد
و اهدنی لما اختلف فیه من الحق باذنکو رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجامعبد مرد کریم اکرمتهگام آخر را امام زمان برمیدارد
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۶:۲۴ ب.ظ توسط اشرفی
اسلام سنّی فهمی از اسلام است و اسلام شیعی فهمی دیگر؛ اینها و توابع و اجزایشان همه رسمیت دارند. میدانم کسانی بلافاصله خواهند گفت آخرش چه؟ آیا میگویید ما دست از حق خودمان بکشیم؟ یا اهل باطل را حق بشماریم؟ یا حق و باطل را مساوی بدانیم؟ منظور من این است که همین سؤال ها را نکنیم و توجه کنیم که فهم دینی صحنۀ یک مسابقه است و بازی به این کثرت قائم است. اولین شرطش این است که این کثرت را ببینیم؛ نه اینکه در پی بیرون کردن دیگران از این مسابقه باشیم.
صراط های مستقیم، عبدالکریم سروش، صفحه ۶، برداشت آزاد
اجتهاد طلحه و زبیرخود را از گذشته قیچی کنیم
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۶:۲۲ ب.ظ توسط اشرفی