اینکه برای کثرت بیتابی میکنیم نشانۀ آن است که استعدادهای ما به فعلیت نرسیده است. در ما قابلیت وصال به خدا وجود دارد. هرگاه به فعلیت برسد، از زن و فرزند و خانه و کاشانه دل میکَنیم و هنگام مرگ شادان و خندان از این عالم میرویم. از عالم ضیق به عالم وسیع، از عالم ظلمت به عالم نور، از عالم دیو به عالم فرشتگان!
آیین رستگاری، علامه حسینی تهرانی، جلسه اول، دقیقه ۵۷، صفحه ۳۳، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۲:۴۷ ق.ظ توسط اشرفی
در جهان مؤثری جز خداوند وجود ندارد. او یگانه قادر عالم است و چون محدود نیست، برایش فرقی نمیکند که پشه بیافریند یا جبرئیل! ذرّه بیافریند یا کهکشان! این تنبّه، این اقرار، این اعتراف، و این یقظهای که در سالک به وجود میآید از کیست؟ مگر عنایت خداوند نیست؟ پس بر سالک است که از همۀ عالم بِبُرد و به درگاه خداوند گدایی کند، تا این بیداری را برایش نگه دارد.
آیین رستگاری، علامه حسینی تهرانی، جلسه اول، دقیقه ۵۱، صفحه ۲۸، برداشت آزاد [
اینجا]
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَ هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً ۚ إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ (
آل عمران ۸)
+نوشته شده در پنجشنبه ۶ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۹:۵۰ ق.ظ توسط اشرفی
این راه باید با اختیار طی شود. فرق هم نمیكند، پیغمبر باشد، امام باشد یا مردمان عادی؛ پیغمبر هم با اینکه زحمت کشید و به مقام پیامبری رسید، باز خداوند فرمود برخیز و عبادت کن! يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ (۱) قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا (
۲) شب باید بیدار باشی از خدا بگیری تا بتوانی روز مصرف کنی!
آیین رستگاری، علامه حسینی تهرانی، جلسه اول، دقیقه ۴۲، صفحه ۲۴، برداشت آزاد [
اینجا]
چون شدی بر بامهای آسمان
+نوشته شده در چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۸:۳ ب.ظ توسط اشرفی
پیغمبر دارد مردم را از جهنّم خارج میكند و به بهشت میكشد ولو به سیم و سَلاسِل، این مقام رحمت واسعه رسول اللَه است. مردم باید به بهشت بروند. برای جهنّم آفریده نشدهاند. خُلِقتُم لِلبَقاءِ لا لِلفَناءِ؛ اگر فكر انسان پایین باشد، همینجا گم میشود؛ لفی ضلال؛ مؤمن گم نمیشود. با نوری كه دارد بالا میرود. هركه نورش بیشتر، جایش بهتر!
آیین رستگاری، علامه حسینی تهرانی، جلسه اول، دقیقه ۴۱، صفحه ۲۳، برداشت آزاد [
اینجا]
ما ز بالاییم و بالا میرویمتاجر ترسنده طبع شيشه جان
+نوشته شده در چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۵۷ ق.ظ توسط اشرفی
هر پیغمبری مأموریتی دارد. خداوند به یكی میگوید برو تبلیغ كن، گوش كردند، كردند؛ نكردند، نكردند! به یكی میگوید برو تبلیغ كن، پا فشاری هم بكن! به یكی میگوید برو تبلیغ كن، پا فشاری هم بكن، ضربهای هم بزن! به یكی میگویند برو در جنگ بدر!
آیین رستگاری، علامه حسینی تهرانی، جلسه اول، دقیقه ۳۵، صفحه ۲۰، برداشت آزاد [
اینجا]
نوح نهصد سال دعوت مینمودهر کسی را سیرتی بنهادهام
+نوشته شده در چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۴:۲۸ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۲:۴۰ ق.ظ توسط اشرفی
در هیچجای قرآن اعتماد به نفس نیست. من نمیدانم این لفظ اعتماد به نفس از كجا آمده؟! چرا اعتماد انسان به نفس باشد؟ قرآن میگوید: به خدا اعتماد كن! نفس را زیر پا بگذار! اعتماد به نفس در مقابل اعتماد به خدا، اعتماد به بُت است در مقابل حقیقت؛ آن نفسی كه نورانی باشد و آیت خدا باشد اگر به او اعتماد كند، اعتماد به خداست؛ اما آن نفسی كه هنوز از مراحل اخلاص نگذشته، در پشت هزار تا سنگر محجوب است، اگر به این نفس اعتماد كند به هزار تا جهنّم اعتماد كرده! و این اعتماد چه فایدهای برای او دارد؟ وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَه!
آیین رستگاری، علامه حسینی تهرانی، جلسه اول، دقیقه ۲۵، صفحه ۱۶، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۴ ق.ظ توسط اشرفی
انسان هر راهی میخواهد طی كند برای آسایش خیال است. وقتی میبیند آن راه خیالش را به هم میزند، شب با ناراحتی میخوابد، صبح با ناراحتی بلند میشود، هزار تا نقشه تزویرانه میكشد برای اینكه طرف را بكوبد؛ این چه زندگی است؟! این چه دنیایی است؟! اگر انسان یك كاسه چوبین داشته باشد كه در آن آب سرد گوارا بخورد بهتر است یا یك كاسه زرّین داشته باشد و در آن خون قی كند؟ به خدا قسم دنیا پرستها همه اشتباه كردهاند! همه!
آیین رستگاری، علامه حسینی تهرانی، جلسه اول، دقیقه ۱۸، صفحه ۱۱، برداشت آزاد [
اینجا]
غم دنیای دنی چند خوری باده بخور
+نوشته شده در سه شنبه ۴ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۴۴ ب.ظ توسط اشرفی
کار سالک به جایی میرسد كه به همه اهل عالم حتّی كفّار و اشقیاء به نظر محبّت و عطوفت نگاه كرده و برای آنها دلسوزی میكند. میگوید: خدایا این کافر را هدایت كن! زحمت میكشد آنها را هدایت كند، زحمت میكشد آنها را مسلمان كند. پیغمبر صلَّی اللَه علیه و آله و سلّم حتی جنگ میكردند تا کفار را هدایت کند.
آیین رستگاری، علامه حسینی تهرانی، جلسه اول، دقیقه ۱۵، صفحه ۹، برداشت آزاد [
اینجا]
لقد جائکم رسول من انفسکمگوسفندی از کلیمالله گریختدر بیابان طلب گمشدگان را شفقت کن
+نوشته شده در سه شنبه ۴ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۳۱ ب.ظ توسط اشرفی
دیگران رفتهاند ما هم میرویم. انسان نباید بگوید من قابلیت ندارم. دیگران قابلیت را از کجا آوردهاند؟ از عنایت خدا! خدا كه با ما دشمنی ندارد.
آیین رستگاری، علامه حسینی تهرانی، جلسه اول، دقیقه ۱۳، صفحه ۸، برداشت آزاد [
اینجا]
گر شیطان وسوسه کندخضر شدن محال نیست
+نوشته شده در سه شنبه ۴ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۱۰ ب.ظ توسط اشرفی
ما مسافریم، مقصد داریم؛ مسافر بودنِ ما نفس ماست، مقصد خداست؛ راهی را كه حركت میكنیم راه عبور از صفات نفس است. حجابها از بین برود، روز به روز نور و ادراك بیشتر بشود، از تقید و تحدید و این محدودیت عالم مادّه و تعلّقات، خودمان را به عالم مجرّدات و عالم نور برسانیم. مسافر زاد میخواهد، راحله میخواهد؛ زادمان توكّل بر خدا و راحلهمان استعانت از پروردگار و عمل به قرآن و سنّت پیغمبر و منهاج ائمّه علیهمالسّلام است.
این راه، رفتنی است. راهی است كه رفتهاند و انسان هم نباید بگوید من چنین و چنانم و قابلیت ندارم.
آیین رستگاری، علامه حسینی تهرانی، جلسه اول، دقیقه ۱۲، صفحه ۶، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۵:۳۹ ب.ظ توسط اشرفی