نویسندۀ دایرة المعارف قرن بیستم، در جلد چهارم کتاب خود از میان هزاران دانشمندی که در رشتۀ علم اسپریتیسم کار کردهاند، نام ۴۷ نفر از دانشمندان بزرگ، از جمله ویکتورهوگو را انتخاب کرده و میگوید: «این ۴۰ نفر به وجود علم اسپریتیسم به صراحت گواهی میدهند» ما تأکید میکنیم که مسئلۀ ارتباط با ارواح، در حدود خاص و معیّنی قابل مطالعه است. ولی عود ارواح و تناسخ غلط و نادرست و غیرمنطقی است و آمیختن این دو با هم سفسطهای برای حقیقت است.
ارتباط با ارواح، ناصر مکارم شیرازی، صفحه ۳۳، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۱۲ ب.ظ توسط اشرفی
به واسطهی تمرکز فکری و توجه خاص به مطلبی و تمایل به یک نوع پاسخ، نیروی درون ناخودآگاه آن ها روی اعصاب دستشان فشار وارد کرده و میز را به یک طرف میچرخاند. او هم خیال میکند میز خودش چرخیده است. لذا غالباً حرکت میز یا قلم یا زبان معلول همین موضوع است و چون در کودکان زودتر صورت میگیرد بسیاری ارتباطات را به وسیلهی آنها انجام میدهند. همهی این آقایان معترفند تا دست روی میز نگذارند میز تکان نمیخورد. در صورتی که مرتاضان و اسپریتیسم، نه تنها میز را بدون دست میچرخانند بلکه میتوانند مدیوم را دستبسته در قفس زندانی کنند. من خودم آزمایش کردم و دیدم به وسیلهی فشار دست میتوان پایهها را از زمین بلند کرد.
ارتباط با ارواح، ناصر مکارم شیرازی، صفحه ۳۳، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۱۰ ب.ظ توسط اشرفی
من همچنان اصرار داشتم با روح مرحوم آیتالله بروجردی رابطه برقرار کنند و نشانه بگیرند. میز تکان سختی خورد معلوم شد روح تازهای ارتباط گرفته و پیام مفصّلی دارد که میخواهد به طریق القا ادا کند نه به طریق حرکت میز! بلافاصله مدیوم کاغذ و قلمی خواست. به نقطهی نامعلومی چشم دوخت و گفت «خواهش میکنم بفرمایید... بفرمایید» سپس شروع به نوشتن کرد گویا کسی به او دیکته میکرد. پیام این بود «چگونه میاندیشی در بارهی ما ناصر شیرازی؟ در حالی که خود ملبّس به لباس روحانیت هستی! آیا انکار میکنی وجود روح را؟ و یا ارتباط با ارواح را ؟... اشتباه نکنید که این، تنها وسیلهی ارتباط است نه احضار» من از گفتار ضد و نقیض این روح جسور تعجب کردم. دیدم از طرفی میگوید « آنچه را نمیدانید تحقیق کنید» و از طرفی میگوید « به فکر آزمایش مباش» وانگهی من که نه منکر روح بودم و نه منکر ارتباط با ارواح بلکه در صدد تحقیق در بارهی بساط میزهایی بودم که ادعا میکردند. باز هم اصرار کردم نشانهای از آیت الله بروجردی بگیرد.
ارتباط با ارواح، ناصر مکارم شیرازی، صفحه ۲۸، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۹ ب.ظ توسط اشرفی
مدیوم که شاید تا آنوقت آدم سمجی مثل من ندیده بود، کوشش کرد با روح مرحوم آیتالله بروجردی ارتباط بگیرد. میز تکان خورد. مدیوم خطاب به روح پرسید آیا پیامی دارید؟ میز حرکت کرد. یعنی آری! پیام به روش حروف الفبا این بود «چ گ و ن ه ا س ت خ و د ر ا ب ن م ا ی ا ن م» چگونه است خود را بنمایانم؟ با شنیدن این پیام حالت عجیبی به حضار دست داد. چقدر خوب است که چنین شود. اما ناگهان دیدیم حال مدیوم به هم خورد. به گوشهی اتاق، نزدیک سقف خیره شد. مثل این که نور خیره کنندهای دیده باشد چشم خود را جمع کرد و سپس روی هم گذاشت و سر خود را روی میز گذاشت و بعد از مدتی مانند اینکه از خواب عمیقی بیدار شده باشد سر برداشت. از پشت میز پایین آمد و روی زمین نشست. پرسیدیم چه دیدی؟ گفت: سید محترمی با چشم سرخ! پرسیدیم به قیافهی آیت الله بروجردی نبود؟ گفت نه! پرسیدیم مثلاً فکر میکنید کی بود؟ گفت: نمیدانم. به این ترتیب جلسه پایان یافت در حالی که ساعت ۱۲ شب بود و ما نتوانستیم نشانهای از آیت الله بروجردی بگیریم.
ارتباط با ارواح، ناصر مکارم شیرازی، صفحه ۳۰، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۹ ب.ظ توسط اشرفی
میز تکان خورد معلوم شد با روح سرگردانی ارتباط برقرار شده است. مدیوم از روح سؤال کرد و روح در جواب گفت «م ی س و ز م» میسوزم. پرسید تو کی هستی؟ جواب داد «ج ی ن ک» جینک. پرسید اهل کجایی؟ جواب داد «ا ه ل ت ب ت» اهل تبّت. در این جا از حضار خواست که طلب آمرزشی برای او کنند. این قسمت هم گذشت. اما من همچنان اصرار داشتم با روح مرحوم آیتالله بروجردی رابطه برقرار کنند و نشانه بگیرند.
ارتباط با ارواح، ناصر مکارم شیرازی، صفحه ۲۸، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۸ ب.ظ توسط اشرفی
میز تکان خورد. معلوم شد روح دیگری با ما ارتباط گرفته است. مدیوم از او خواست خود را معرفی کند. پیام داد «ژرژ هاکوپیان» میگفتند این مرد در ارتباطهای قبلی هم کراراً آمده است و طبق گواهی خودش یک کشیش مسیحی بود که مسلمان از دنیا رفته است. پیام داد «مسیحیت عاقبت شکست میخورد» این هم کلیگویی بود. مجدداً اصرار کردم از آیتالله بروجردی نشانهای بگیرد اما باز هم ارتباط برقرار نشد.
ارتباط با ارواح، ناصر مکارم شیرازی، صفحه ۲۷، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۸ ب.ظ توسط اشرفی
میز تکان خورد مدیوم پرسید آیا شما حضرت آیتالله بروجردی هستید؟ اما میز حرکت نکرد. گفت پس خود را معرفی کنید. پیام آمد«ف ق ی ه» معلوم شد با روح مرحوم فقیه سبزواری ارتباط برقرار شده است. آن فقید بدون اینکه ما سؤالی کرده باشیم پیام داد« خوب بود مجلهتان طوری پخش میشد که جوانان تشنه دسترسی به خواندن آن داشته باشند.» این هم یک پیام کلی بود. من اصرار کردم که از مرحوم آیتالله بروجردی نشانه بخواهد اما باز هم ارتباط برقرار نشد.
ارتباط با ارواح، ناصر مکارم شیرازی، صفحه ۲۷، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۷ ب.ظ توسط اشرفی
تقریباً ساعت 11 شب بود. فقط چند تن از دوستان حضور داشتند. مدیوم ترجیح داد با میز کوچک چهارپایۀ مستطیل شکلی با ارواح تماس بگیرد. روی صندلی در پشت میز نشست. دو کف دست خود را روی میز گذاشت و به اتفاق حضار حمد و سورهای هدیه به روح اموات خواندند. چشم خود را به روی میز دوخت و با لحن جدی و آهسته گفت«خواهش میکنیم ارتباط بگیرید... خواهش میکنیم» میز صدای مختصری کرد. جوان گفت: خواهش میکنم قویتر ارتباط بگیرید. آنگاه دو پایهی جلوی میز به اندازهی 20 سانتیمتر از زمین بلند شد. مدیوم الفبا را از اول میشمرد در هر حرفی که پایهی میز بلند میشد، همان حرف به وسیلهی دو نفر از حضار ثبت میشد. و سپس پایهی میز به زمین برمیگشت. و حروف الفبا دوباره از اول خوانده میشد. از«ب ر و ج ر د ی» معلوم شد روحی که با ما ارتباط گرفته مرحوم آیتالله بروجردی است. پیام داد«ق ا ل ا ل ل ه ت ع ا ل ی ق و ل و ل ا ا ل ل ه ا ل ی ا ل ل ه ت ف ل ه و» یعنی«قال الله تعالی قولوا لا اله الا الله تفلحوا» اشکالات موجود در عبارت قابل اغماض است، جز اینکه این جمله از پیامبر اکرم است چرا گفت قال الله؟ من خواهش کردم نشانهای از ایشان بخواهند که بین ما و آن مرحوم وجود داشته اما به دلیل نامعلومی ارتباط قطع شد.
ارتباط با ارواح، ناصر مکارم شیرازی، صفحه ۲۵، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۶ ب.ظ توسط اشرفی
گفت: «با میز مشغول ارتباط با ارواح بودیم که دیدم روحی، خود را شمر معرفی کرد. پرسیدیم همان شمر قاتل امام حسین(ع)؟ میز به علامت قبول، حرکت کرد. پرسیدیم در چه حالی هستی؟ با همان روش حروفی پاسخ داد: حالم خیلی خوب است. پرسیدیم چطور؟ جواب داد: محمد(ص) از من گذشت» آیا چنین چیزی ممکن است؟
ارتباط با ارواح، ناصر مکارم شیرازی، صفحه ۲۳، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۶ ب.ظ توسط اشرفی
امکان ارتباط با ارواح، از طریق صحیح علمی، وجود دارد. از سخنان پیشوایان بزرگ اسلام نیز این امکان مسلّم است. ولی تنزّل دادن این مسئله تا آنجا که هر کس برای سرگرمی و تفریح میزگرد چرخانی درست کند و مشتی مرد و زن و کوچک و بزرگ را دور آن جمع کند، یک شب روح بوعلی سینا را حاضر کند و شب دیگر مزاحم زکریای رازی شود، با هیچ منطقی سازگار نیست.
ارتباط با ارواح، ناصر مکارم شیرازی، صفحه۲۱، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۵ ب.ظ توسط اشرفی
تناسخ به این معناست که روح انسانی به بدن انسان دیگری برود. بعضی از فلاسفه گفته اند. اگر روح به بدن انسان دیگری برود(نسخ) به بدن حیوانی برود(مسخ) به گیاه تعلق گیرد(فسخ) به جامدی تعلق گیرد(رسخ)است. زادگاه اصلی این عقیده هند و چین بوده و احترامی هم که اکنون هندوها برای حیوانات قائلند تا حدودی مربوط به همین عقیده است. البته هیچ یک از فرق اسلامی به تناسخ اعتقاد ندارند و با آیات قرآن ابداً سازگار نیست.
ارتباط با ارواح، ناصر مکارم شیرازی، صفحه ۵، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۴ ب.ظ توسط اشرفی
داستان احضار روح در سال 1848 در شهر روچستر آمریکای شمالی بر سر زبان ها افتاد. در آن سال شخصی به نام مستر فوکس با همسر و سه دخترش پشت میز مدوری قرار می گرفتند و دست های خود را روی میز باز و معلق نگه می داشتند، در این موقع صدایی از میز بلند می شد و آن ها ادعا می کردند که ارواح دارند به سؤالات آن ها پاسخ می دهند. به زودی اشخاصی پیدا شدند که ادعا می کردند با ارواح ارتباط برقرار کرده اند. کم کم مسئله به صورت سرگرمی یا چیزی شبیه رمالی و جن گیری درآمد. کار به جایی رسید که روح شمر را هم احضار کردند و سند آزادی از دوزخ را کف دستش گذاشتند. بعد از 120 سال به کشور ما هم سرایت کرد که ما آن را در نطفه خفه کردیم و امکان ارتباط علمی را یادآور شدیم
ارتباط با ارواح، ناصر مکارم شیرازی، صفحه ۲، برداشت آزاد
احضار ارواح در کاخ نیاوران
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۲ ب.ظ توسط اشرفی