هر چند صباحی یکبار مسئله تغییر خط مطرح میشود که این خط به درد نمیخورد و باید خط لاتینی بهکار ببریم و کلمات خودمان را با حروف لاتین بنویسیم. حالا در اثر این تغییر چه به سر معارف و فرهنگ و تمدن و شخصیت و حماسه ملی ما میآید، این حسابها دیگر در کار نیست. ما آثار نفیسی داریم که در دنیا نظیر ندارد. مگر دنیا کتابی مثل مثنوی مولوی دارد؟ مگر دنیا کتابی مثل کتاب سعدی دارد؟ اینها در قالب همین خطوط گفته و نوشته شده است. صاد با سین فرق دارد. اگر شما این قالب را بردارید، صد سال دیگر اصلاً مثنوی را نمیشود خواند! ولی من نمیدانم چرا ما اینطور هستیم!؟
مرتضی مطهری، مجموعه آثار، جلد ۱۷، صفحه ۵۶، برداشت آزاد [
اینجا]
مولوی در بیان آیت الله خامنهایزبان فارسی در بیان آیت الله مدرّسزبان فارسی در بیان علّامه تهرانی
+نوشته شده در یکشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۹:۱۵ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۱۹ ق.ظ توسط اشرفی
فقیهی میگوید: ابوریحان در مرض موت بود. من به عیادتش رفتم. در همان حال چشم باز کرد و یک مسئلۀ فقهی پرسید. من تعجب کردم که وقت مرگ چه جای سوال کردن است؟ ابوریحان گفت: ندانم و بمیرم بهتر است یا بدانم و بمیرم؟ من جواب مسئله را گفتم. هنوز به خانه نرسیده بودم که صدای شیون بلند شد و ابوریحان از دنیا رفت.
مرتضی مطهری، مجموعه آثار، جلد ۲۲، صفحه ۷۲۷، برداشت آزاد [
اینجا]
قاضی کثیربن یعقوب نحوی بغدادی در الستور از فقیه ابوالحسن علی بن عیسی الْ
وَلْوالِجی حکایت میکند که گفت: بر ابوریحان داخل شدم و او نفسهای آخر را برمیآورد. در آن حال مرا گفت: روزی در بارۀ حساب جذرهای فاسد با من سخن میگفتی؛ اکنون بازگوی که چگونه بود. من از روی دلسوزی گفتم: در این حال؟ گفت: ای مرد! آیا بهتر است که این مسئله را بدانم و از دنیا بروم یا بدان جاهل باشم؟ گفتم و او از حفظ کرد. از نزد او بیرون آمدم؛ هنوز گامی چند نرفته بودم که بانگ عزا از خانهاش شنیدم.
معجم الادباء، یاقوت حموی، جلد ۵ از ۷، صفحه ۲۳۳۱، برداشت آزاد [
اینجا]
شیخ عبدالجواد ادیب نیشابوریفرخی یزدی شاعر لب دوختهای خواجه مكن تا بتوانی طلب علمرهایم کن که من رنجور درد دانش خویشملال شوم کور شوم کر شومروح کوچک و روح بزرگ
+نوشته شده در دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۹:۴۱ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۲۹ ب.ظ توسط اشرفی