نکات

قضاوت حضرت داوود در محراب

آنچه از قرآن مجید استفاده مى‌شود بیش از این نیست که افرادى به عنوان دادخواهى از محراب حضرت داوود بالا رفتند و نزد او حاضر شدند، حضرت نخست وحشت کرد، سپس به شکایت شاکى گوش فرا داد. شاکی گفت: من یک گوسفند دارم، برادرم ۹۹ گوسفند دارد؛ اما می‌خواهد همین یک گوسفند را هم به او بدهم. حضرت بدون اینکه از متشاکی توضیح بخواهد، حق را به شاکى داد، سپس از کار خود پشیمان شد، و از خداوند تقاضاى عفو کرد و خدا او را بخشید. حضرت مهارت فراوانى در امر قضا داشت؛ اما خدا مى‌خواست او را آزمایش کند. لذا شرائط غیرعادى وارد شدن بر حضرت را که از بالاى محراب بود، براى او پیش آورد. او گرفتار دست پاچگى و عجله شد و پیش از آنکه از طرف مقابل توضیحى بخواهد داورى کرد. هر چند داورى عادلانه بود. [اینجا]
گناه حضرت داوود (ع)
+نوشته شده در سه شنبه ۳ دی ۱۳۹۸ ساعت ۸:۵۸ ق.ظ توسط اشرفی  

وکالت بغیر علم

پيش از آنكه بداند حق با كدام طرف است، از طرف يكى وكيل مى‌‏شود و از جانب او گفت‌وگو مى ‌كند. به اين در و آن در مى‏‎زند و مال مسلمانان را ضايع مى‏‌كند. چنين كسی، زيانكارترين و احمق‌‏ترين مردم‌اند. در دنیا فاسق و محروم، و در قيامت معذب و ملوم! [اینجا]
ملا احمد نراقی، معراج السعاده، صفحه ۵۳۱، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۳۱ ب.ظ توسط اشرفی  

قضاوت صالح‌ بن احمد

برای احمدبن حنبل نانی پختند که خمیرمایه‌اش را از فرزندش صالح‌ گرفته بودند. صالح یک سال در اصفهان قاضی بود، خانه‌ای بی‌در داشت، شب دو ساعت بیشتر نمی‌خوابید، صائم الدهر و قائم اللیل. احمد گفت چون خمیرمایه از آنِ صالح است، و صالح یک سال قضاوت کرده است، این نان حلق ما را نشاید. چون سائلی بیاید بگویید خمیرمایه‌اش از آن صالح است اگر خواست بستاند. چهل روز گذشت. پرسید نان را چه کردید؟ گفتند بوی گرفت در دجله انداختیم. بعد از آن احمد هرگز از ماهی دجله نخورد.
تذکرﺓالاولیاء، عطار نیشابوری، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۲:۴۱ ب.ظ توسط اشرفی