نکات

عمر بن عبدالعزیز در بارۀ علی(ع)

گفت: علی(ع) خلفای قبلی را فراموشاند و بعدی را به زحمت انداخت. مردم سیره و روش او را وسیله ملامت خلفا قرار می‌دادند.
مرتضی مطهری، بیست گفتار، صفحه ۸۲، برداشت آزاد [اینجا]
نصیحت امام باقر به عمر بن عبدالعزیز
+نوشته شده در دوشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۲:۱۰ ب.ظ توسط اشرفی  

خام بدم پخته شدم سوختم

حديث معروفی است كه علم سه مرحله دارد:
در مرحله اول معلومات انسان در نظرش جلوه می‌کند و انسان مغرور می‏‌شود.
در مرحله دوم معلومات خود را در برابر دستگاه عظيم آفرينش كوچك‏ می‏‌بيند و متواضع می‌شود.
در مرحله سوم می‌فهمد که علم او نارساتر از آن است که بتواند جهان را اندازه بگیرد.
این مرحله، مرحلۀ بهت و حیرت است.
مولوی در دیوان شمس می‌گوید:
حاصل عمرم سه سخن بيش نيست/ خام بدم، پخته شدم، سوختم
مرتضی مطهری، بیست گفتار، صفحه ۳۷۸، برداشت آزاد [اینجا]
حیرت چیست؟
بیرون رفتن از خرّیت
به خدا قاتل من دیدۀ بینای من است
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۶:۱۲ ب.ظ توسط اشرفی  

عقل و دل

در روح انسان دو مركز و دو كانون وجود دارد. نام يكی عقل‏ يا خرد و نام ديگری قلب يا دل است. فكر و انديشه و دورانديشی و حسابگری و منطق و استدلال و علم و فلسفه از تجليات عقل است و خواستن و شيفته شدن و آرزو كردن و به حركت‏ درآوردن از تجلیات دل. از كانون دل حرارت و حركت بر می‏ خيزد و از كانون عقل هدايت و روشنايی‏. گاهی عقل‏ خوبی چيزی را تصديق می‏كند ولی برای دل ناپسند و دشوار است‏. اينجاست كه كشمكش و تنازع بين قلب و عقل در می‏گيرد و ‏ افراد با يكديگر مختلف می‏شوند بعضی فرمان عقل را و بعضی ديگر فرمان دل را می‌پذیرند
بیست گفتار، مرتضی مطهری، صفحه ۲۸۷، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۶:۸ ب.ظ توسط اشرفی  

تنوع طلبی

بعضی گمان می‏‌كنند بشر هميشه مشتاق چيزی است كه ندارد. داشتن، مدفن عشق است‏. اما بعضی ديگر نظر دقيق‌تری دارند می‏ گويند بشر دنبال هر محبوبی كه می‏‌رود در حقيقت نشانی از محبوب اصلی ‏خود را در او می‏‌بيند اما پس از وصال چون خاصيت آن محبوب اصلی را در او نمی‌بيند و احساس می‏‌كند كه اين‏ موجود قادر نيست خلأ وجودی او را پر كند سراغ محبوبی ديگر می‏‌رود تا روزی که به محبوب حقيقی خود برسد آن ‏وقت به دور از خستگی و کسالت و افسردگی برای هميشه آرام می‏‌گيرد.
بیست گفتار، مرتضی مطهری، صفحه ۲۹۴، برداشت آزاد [اینجا]
صورتگر نقّاشم
بعضی می‌گویند انسان تنوع طلب است. همیشه دنبال چیزی است که ندارد. وقتی به خواسته‌اش رسید خسته می‌شود. اما بعضی دیگر نظر دقیق‌تری دارند. می‌گویند انسان به هرچه نگاه می‌کند نشانی از محبوب اصلی را در او می‌بیند پس از وصال چون خاصیت محبوب اصلی را نمی‌بیند سراغ دیگری می‌رود.
صورتگر نقّاشم هر لحظه بتی سازم
وانگه همه بت‌ها را در پیش تو بُگدازم
صد نقش برانگیزم با روح درآمیزم
چون نقش تو را بینم در آتشش اندازم
صورتگر نقّاشم
آیا وصال مدفن عشق است؟
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۶:۴ ب.ظ توسط اشرفی