نکات

از اللهم تا یا الله

با یاد او شروع کرد و گفت: اللهم
به همین نام پایان داد و گفت: یا الله
شرح دعای سحر، امام خمینی، صفحه ۱۴۹، برداشت آزاد [اینجا]
اللهم همان یاالله است
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۳۶ ب.ظ توسط اشرفی  

اللهم انی اسئلک من قولک بأرضاه

گاهی محبوب به نحو کثرت در وحدت، بر قلب سالک تجلی می‏‏‏‌کند؛ آنگاه بر زبان سالک، کلامی متناسب حالش جاری می‌‏شود که بر وحدت دلالت دارد. می‏‌گوید «اللهم انی اسئلک من قولک» قول به لفظ مفرد می‌آید. گاهی خداوند به نحو وحدت در کثرت بر قلب سالک تجلی می‏‌کند آنگاه بر زبان سالک کلامی متناسب با کثرت جاری می‏‏‌شود. می‏‌گوید «اللهم انی اسئلک من کلماتک» کلمات به لفظ جمع می‌آید.
شرح دعای سحر، امام خمینی، صفحه ۱۲۴، برداشت آزاد [اینجا]
ما چه باشد در لغت؟ اثبات و نفی
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۳۶ ب.ظ توسط اشرفی  

اللهم انی اسئلک من علمک بأنفذه

نفوذ علم خداوند به این است که او باطن اشیاء را نیز مانند ظاهر آن‏ها، و عالم ملک را مانند عالم ملکوت، و عالم اسفل را مانند عالم اعلی، بدون واسطه می‌بیند.
شرح دعای سحر، امام خمینی، صفحه ۱۲۱، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۳۵ ب.ظ توسط اشرفی  

بالقدرة التی استطلت بها علی کل شئ

استطاله، یعنی گسترۀ قدرت و بسط حاکمیت بر اشیاء؛ و خدای متعال به واسطۀ ظهور و قدرتش، همه چیز را فرا گرفته است "ما من دابة الا هو آخذ بناصیتها" هیچ جنبنده‏‌ای نیست مگر این که زمامش را او گرفته است.
شرح دعای سحر، امام خمینی، صفحه ۱۱۳، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۳۵ ب.ظ توسط اشرفی  

اللهم انی اسئلک من قدرتک

قدرت در بیان حکیمان، این است که فاعل در مقام ذات، به گونه‌ای باشد که اگر خواست انجام دهد و اگر نخواست انجام ندهد. خدای متعال خواست تا سایۀ وجود را بگستراند و رحمت خود را در عوالم غیب و شهود بسط دهد ولی اگر می‏‌خواست که فیض خویش را مقبوض و سایۀ وجود را ساکن قرار دهد، چنین می‏ کرد اما نخواست و محال است که بخواهد.
شرح دعای سحر، امام خمینی، صفحه ۱۰۰، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۳۳ ب.ظ توسط اشرفی  

اللهم انی اسئلک من مشیتک بأمضاها

در اصول کافی آمده است: خلق الله المشیئة بنفسها ثم خلق الاشیاء بالمشیئة؛ مضمون روایت از نظر بزرگان سلوک این است که در مراتب خلقت هیچ موجودی جز مشیّت مطلقۀ الهی وجود ندارد. پس این کاغذی که روی آن می‏‌نویسم و قلمی که سطرها را با آن می‏‌نگارم و عضله‏‌ای که این دو را تحت کنترل دارد و نیرویی که در عضله هست و اراده‌‏ای که از شوق سرچشمه می‏‌گیرد و شوقی که از علم سرچشمه گرفته، همه از شئون مشیت الهی است.
شرح دعای سحر، امام خمینی، صفحه ۹۸، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۳۲ ب.ظ توسط اشرفی  

اسم اعظم هفتاد و سه حرف دارد

در کتاب کافی آمده است: اسم اعظم هفتاد و سه حرف دارد. یک حرف آن نزد آصف بن برخیا بود، او به آن حرف تکلم کرد؛ در نتیجه زمین میان او و تخت بلقیس شکافته شد. به عیسی بن مریم دو حرف، به حضرت موسی چهار حرف، به حضرت ابراهیم هشت حرف، به حضرت نوح پانزده حرف، به حضرت آدم بیست و پنج حرف و به حضرت محمد هفتاد و دو حرف اعطا شد. و یک حرف را خداوند به خود اختصاص داده است.
شرح دعای سحر، امام خمینی، صفحه ۷۵، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۳۱ ب.ظ توسط اشرفی  

جز او کسی نیست

از عبدالرزاق کاشانی در بارۀ حلول و اتحاد پرسیدند، گفت: هر دو باطلند. در سرای هستی جز او کسی وجود ندارد.
شرح دعای سحر، امام خمینی، پاورقی صفحه ۶۹، برداشت آزاد [اینجا]
ذوعین و ذوعینین
بنده را با اختیار چه کار؟
آن یکی آمد در یاری بزد
ارید وصاله و یرید هجری
ترسم ای فصاد اگر فصدم کنی
ما چه باشد در لغت؟ اثبات و نفی
این ما و منی‌ جمله ز عقل است و عقال است
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۳۱ ب.ظ توسط اشرفی  

ترتیب فرازهای ادعیه

همانطور که رهروان، حال‏‌ها و وقت‏‌ها و ظهورها و لطف‏‌ها و مشاهدات و خطورات و اتصالاتی دارند. محبوبشان نیز تجلی‏‌ها و ظهورها و لطف‌‏ها و کرامت‏‌ها و اشارت‏‌ها و جذبه‏‌ها و جذوه‏‌هایی دارد و در هر زمانی به فراخور حالشان بر آن‏ها تجلّی می‌‏کند. از آنجا که گاهی این تجلّیات بر خلاف ترتیب و نظم است، مثلاً تجلّی اول لطف، و تجلی دوم قهر، و تجلی سوم لطف است، گاه کلمات و فرازهای ادعیه برخلاف ترتیب واقع می‏‌شوند.
شرح دعای سحر، امام خمینی، صفحه ۲۷، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۳۰ ب.ظ توسط اشرفی  

اللهم انی اسئلک من اسمائک بأکبرها

ای دوست، بدان که نام‌های نیکوی الهی، حجاب‌های نورانی ذات احدیّت‌اند. پس غیب هویّت و ذات احدیّت بر کسی ظاهر نمی‌‏شود مگر در پس حجاب تعیّنات اسمی و در هیچ‌‏جا تجلّی نمی‏‌کند مگر در پس تجلیّات صفاتی. او از این که با اسمی محدود شود منزه است. عالم خیال اندر خیال است. پس تمام مفاهیم اسمائی کاشف از مقام ظهور و تجلّی او هستند.
شرح دعای سحر، امام خمینی، صفحه ۶۹، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۳۰ ب.ظ توسط اشرفی  

باطن فقط از طریق ظاهر قابل حصول است

مبادا شیطان نور عقلت را برباید و بگوبد علوم ظاهری ارزش ندارد و بیرون رفتن از دایرۀ حقیقت است. و بگوید این الفاظ و عبادات ظاهری برای عوام وضع شده است که مانند چهارپایاند، ولی برای اهل دل، ذکرهای قلبی لازم است که باطن مناسک و روح عبادات است. و شاید برای فریب دادن تو بخواند:
علم رسمی سر به‏ سر قیل است و قال/ نی از او کیفیتی حاصل نه حال
علم نبود غیر علم عاشقی/ مابقی تلبیس ابلیس شقی
بگو ای ملعون این که تو می‏‏‌گویی برای ظاهری است که از باطن جدا شده باشد. اگر این اعمال ظاهری نباشد هرگز سالک به کمال نمی‌‏رسد. عارف کامل کسی است که دارای هر دو چشم باشد و ظاهر و باطن کتاب را بخواند. زیرا همان‌طور که ظاهر بدون باطن ماند جسد بدون روح است، باطن هم فقط از طریق ظاهر قابل حصول است.
شرح دعای سحر، امام خمینی، صفحه ۶۲، برداشت آزاد [اینجا]
گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ
شعار و عمل
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۲۹ ب.ظ توسط اشرفی  

اللهم انی اسئلک من کمالک بأکمله

کمال هر چیز به تمامیت و بی نقص بودن آن است. پس صورت، کمال هیولاست. به همین مناسبت، ولایت علوی کمال دین، و اتمام نعمت است. چنانکه خداوند فرموده است: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی؛ پس هر که بمیرد و امام نداشته باشد، به مرگ جاهلیت و نفاق و ضلالت مرده است. چرا که هیولا، جز با داشتن صورت به وجود نمی آید.
شرح دعای سحر، امام خمینی، صفحه ۶۵، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۲۹ ب.ظ توسط اشرفی  

اللهم انی اسئلک من نورک بأنوره

گرامی‌‏‏ترین چیزی که از عالم ملکوت بر سالک راه حق وارد می‌‏شود، گشایش سینه‌‏ای برای پذیرش روح معانی و بطون آن، و سرّ حقایق مکنون در آن‏هاست. پس وقتی سینۀ سالک بر هدایت نوری از پروردگارش قرار گرفت، می‌‏فهمد که نور در این مصداق‏‌های عرفی منحصر نشده که فقط سطوح اجسام تاریک با آن روشن می‏‌شود و در دو لحظه نمی‏‌تواند خود را نگه دارد؛ بل‏که علم نیز نوری است که خداوند بر قلب هر که بخواهد می‌‏افکند. العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء؛ و این علم، نوری است که به عمق زمین و آسمان‏‌های دوردست نفوذ می‏‌کند.
شرح دعای سحر، امام خمینی، صفحه ۳۷، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۲۷ ب.ظ توسط اشرفی  

اللهم انی اسئلک من کلماتک باتمها

عوالم وجود، به مثابه کتاب و آیات و کلام و کلمات هستند. هر سرآغازی برای خود ابوابی و هر بابی فصولی و هر فصلی آیاتی و هر آیه‌‏ای کلماتی و هر کلمه‌‏ای حرفی و هر حرفی زُبُری و هر زُبُری بیّناتی دارد.
تمام بودن هر چیز، متناسب با خود آن است. مثلاً تمام بودن علم به این است که حقایق را به طور تام کشف کند، آن‏گونه که دیگر جهل و جهالتی با آن نیامیزد. تمام بودن نور به آن است که از تاریکی پالوده باشد. کلمات موجود در کتاب الهی برخی تام و برخی اتم و برخی ناقص و برخی انقص‏‌اند. البته سبب تام و ناقص بودنشان آینه بودن آن‏ها برای عالم غیب است. در نتیجه عالم‌های عقول مجرده و نفوس اسپهبدیه که از ظلمت ماده و کدورت هیولا و تعیّن ماهیت برکنارند، کلمات تامّۀ الهی هستند. با این حال چون هر یک صفت یا اسم الهی‌‏اند ناقصند. اما انسان کامل، چون هستی جامع و آینۀ تام همۀ اسماء و صفات الهی است، تام‌ترین کلمات الهی است.
شرح دعای سحر، امام خمینی، صفحه ۵۱، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۲۷ ب.ظ توسط اشرفی  

اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ عَظَمَتِکَ بِاَعْظَمِها

در عظمت فعل خداوند همین بس که ثابت شده عالم‌‏های اشباح و اجساد و آن ‏چه در آن‏هاست، نسبت به عالم ملکوت مانند یک لحظه در کل زمان است. و عالم ملکوت نیز در مقایسه با علم جبروت همین وضع را دارد. به عنوان مثال تعداد منظومه‌‏های موجود در آسمان که تا کنون کشف شده به چهارده میلیون می‌رسد. وقتی چنین محاسباتی در پست‌‏ترین و ننگ‏‌ترین عالم برقرار است، وضعیت عالم‌های گسترده چگونه است؟
شرح دعای سحر، امام خمینی، صفحه ۳۲، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۲۶ ب.ظ توسط اشرفی  

یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ

وقتی حضرت یحیی(ع) حضرت عیسی(ع) را خندان دید، با عتاب به او اعتراض کرد: کأنک قد آمنتَ مکرالله و عذابه؛ عیسی(ع) پاسخ داد: کأنک قد آسیتَ من فضل الله و رحمته؛ آنگاه به دو بزرگوار وحی شد: أحبکما الیّ أحسنکما ظناً بی...
شرح دعای سحر، امام خمینی، صفحه ۲۹، برداشت آزاد [اینجا]
غرّنی بک کرمک
نقد اسلام رحمانی
يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۲۶ ب.ظ توسط اشرفی  

من جمالک... من جلالک

هر نوع انس و خلوت و صحبتی از جمال است و هر نوع سرگشتگی و هیبت و وحشتی از جلال. از این رو اگر پروردگار بر قلب سالک  با لطف و مؤانست تجلی کند، او باید صفت جمال را متذکر شود و بگوید: اللهم انی اسئلک من جمالک بأجمله؛ و اگر با قهر و عظمت و کبریا و سلطنت بر او تجلّی کند، باید صفت جلال را یادآور شود و عرضه بدارد: اللهم انی اسئلک من جلالک بأجله...
شرح دعای سحر، امام خمینی، صفحه ۲۷، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۲۵ ب.ظ توسط اشرفی  

و کل بهائک بهی

سالک در صحو اول بعضی از صفات را بهی و کامل، و بعضی دیگر را ابهی و اکمل(زیباتر و کامل‏‌تر) می‌‏بیند. اما بعد از این که‏ از مرحلۀ هیمان و دهشت در صحو اول عبور کرد و به صحو ثانی رسید، دیگر هیچ اشرفیتی در صفات و اسماء نمی‌‏بیند. لذا می‏‌گوید و کل بهائک بهی...
شرح دعای سحر، امام خمینی، صفحه ۱۵، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۲۴ ب.ظ توسط اشرفی  

ن وَالْقَلَمِ وَ مَا يَسْطُرُونَ

بنابر سخن استاد عارف ما، مراد از "ن" ملائکۀ مهیمه‌اند که در ذات الهی مستغرق شده‌اند و به واسطۀ مشاهدۀ جلال و تجلیات الهی، شیفته و سرگشته‌اند. به همین خاطر، شکل نوشتاری "ن" نزدیک‌تر از سایر حروف به دایره است و دو لبۀ آن به سمت آسمان است و مثل این است که در اطراف نقطۀ مرکزی حیران است.
شرح دعای سحر، امام خمینی، پاورقی صفحه ۱۴، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۲۴ ب.ظ توسط اشرفی  

دعایی که جایز نیست

بدان که خواندن پروردگار به این اسماء و صفات، رنگ حقیقت به خود نمی‏‌گیرد، مگر هنگامی که خداوند متعال با این نام‏‌ها و صفات، بر بندۀ خود تجلّی کند. بعد از تجلّی، سالک به وسیلۀ آن اسم از خداوند متعال درخواست رسیدن به مقام آن اسم را بکند. و این ممکن نیست مگر برای انبیاء و اولیاء علیهم السلام والصلوة؛ پس بر دعاکننده لازم است زبانش را نازل‌منزلۀ زبان انبیاء و اولیاء قرار دهد و خداوند را از جانب آنان بخواند. قطعاً دعا کردن به بعضی از فقرات ادعیه برای ما جایز نیست، مگر به زبان آنان و از جانب آنان.
شرح دعای سحر، امام خمینی، پاورقی صفحه ۱۱، برداشت آزاد [اینجا]
اهمیّت دعای مأثوره
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۲۳ ب.ظ توسط اشرفی  

اللهم انی اسئلک من بهائک بأبهاه

از نظر نحوی، منِ بهائکَ به أبهاهُ تعلق دارد و  أبهاهُ به أسئلک؛ یعنی أسئلکَ بأبها من بهائک...
شرح دعای سحر، امام خمینی، پاورقی صفحه ۱۱، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۲۳ ب.ظ توسط اشرفی  

أسئلک

درخواست اگر از زبان استعداد باشد رد نمی‏‌شود. بنابر این سزاوار است دعا کننده در پالایش قلب خود از پلیدی‏‌ها بکاهد تا دعایش از زبان گفتار به زبان حال، و از زبان حال به زبان استعداد سرایت کند. تا خواسته‏‌اش برآورده شود. بنابراین عارف کامل کسی است که قلب خود را هیولا برای صورت هایی قرار دهد که محبوب آن‌ها را بر قلب او وارد می‌کند و نباید هیچ صورت و فعلیّتی از جانب خود مطالبه کند. هردو عالم را به دشمن ده ما را دوست بس.
شرح دعای سحر، امام خمینی، صفحه ۹، برداشت آزاد [اینجا]
بنده را با اختیار چکار؟
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۲۲ ب.ظ توسط اشرفی  

کثرت در وحدت و وحدت در کثرت

در سخنی از پیامبر اکرم روایت شده که برادرم موسی چشم راستش و برادرم عیسی چشم چپش نابینا بود ولی من دارای دو چشم بینا هستم. پس مقام کثرت در وحدت و وحدت در کثرت برای هیچ یک از پیامبران الهی میسّر نشده مگر برای خاتم پیامبران به اصالت، و برای جانشینان آن حضرت به تبعیت؛ که درود خدا بر او و جانشینانش باد.
شرح دعای سحر، امام خمینی، صفحه ۸، برداشت آزاد [اینجا]
ذوعین و ذوعینین
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۱۹ ب.ظ توسط اشرفی  

شرح انّی در انی اسئلک

واضح است که انی برای منیت نیست زیرا منیت با در خواست نمی سازد. بلکه مانند انتم الفراء الی الله است. چرا که جدایی آدمیان از ذات حق نشانۀ بی نیازی از خداست. پس چون اثبات منیت از باب انتم القراء الی الله است، نه تنها نکوهیده نیست، بلکه اگر موجب حفظ مقام بندگی و توجه به فقر و نیاز در بیداری دوم(صحو ثانی) باشد از بالاترین مراتب انسانیت است.
شرح دعای سحر، امام خمینی، صفحه ۸، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۲ ب.ظ توسط اشرفی  

دو دست خدا

عارف کامل جناب کمال ‏الدین عبدالرزاق کاشانی در تأویلات می‏ گوید: خدای تعالی به ابلیس فرمود: چه چیز تو را بازداشت از این که بر آن چه به دو دست خویش آفریدم سجده کنی؟ که منظور از دو دست، صفات متقابل مانند لطف و قهر و جمال و جلال الهی است که شامل همۀ اسماء است.
شرح دعای سحر، امام خمینی، صفحه ۶، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۱ ب.ظ توسط اشرفی  

اللهم همان یا الله است

اللهم همان یا الله است. ای عزیز لازم است بدانی، انسان تنها موجودی است که دارای همۀ مراتب عقلی و مثالی و حسی است و عوالم غیب و شهادت در او نهفته است. أتزعم انک جرم صغیر و فیک انطوی العالم الأکبر. انسان با مُلک مُلک است، با ملکوت ملکوت است و با جبروت جبروت. ظاهر او نسخۀ ملک و ملکوت، و باطن او گنجینۀ حی لایموت است. و چون حضرت الهی پرورندۀ انسان است، سزاوار است انسان هم پروردگارش را به نامی بخواند که مناسب مقام پروردگار باشد. و در عین حال انسان را از آن چه با او سازگار نیست حفظ کند. برای همین است که از شیطان رجیم به الله پناه برده می‌شود که جامع همۀ اسماء است. اللهم انی اسئلک من بهائک بأبهاه...
شرح دعای سحر، امام خمینی، صفحه ۵، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۰ ب.ظ توسط اشرفی  

انّ ‏الهدایا بمقدار مهدیها

اما بعد، این فقیر درگاه پروردگار عظیم، سید روح الله بن سید مصطفی خمینی هندی می‏‌گوید: من دعای مشهور مباهله را به منظور توسل در سحرگاهان، از دعاهایی یافتم که قدرش بسی جلیل است. لذا خواستم آن را از بعض جهات، با توانی اندک و دانشی ناچیز، به مقدار استعداد خویش شرح دهم اما آفتاب پرست را به توصیف خورشید و خفاش را به نور چه کار؟ با این حال به قول شاعر استناد کرده و می‏‌گویم:
جائت سلیمان یوم العید قبرة/ أتت بفخذ جراد کان فی فمها
ترنمت بفصیح القول واعتذرت/ انّ ‏الهدایا بمقدار مهدیها
شرح دعای سحر، امام خمینی، صفحه ۳، برداشت آزاد [اینجا]
انتقاد به شعر وفدت علی الکریم
بر کفن سلمان فارسی نوشتند
نوشتن پیرامون امیرالمؤمنین
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۳:۵۸ ب.ظ توسط اشرفی