+نوشته شده در دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۳ ب.ظ توسط اشرفی
یکی از اشعار درخشان اقبال این است که میگوید:
بگذر از فقری که عریانی دهد/ واطلب فقری که سلطانی دهد
در اینجا فقر به معنای تصوف است. صوفیان خودشان را فقرا مینامیدند. میگوید: از فقر و تصوفی که عریانی به بار میآورد بگذر اما فقری بطلب و دنبال تصوفی برو که تو را سلطانی دهد و تو را مقتدر کند. یکی از دیدگاههای اساسی اقبال اقتدار پیامبر بود. اقتدار و قدرت دنیوی از نظر اقبال جزء لایتجزای پیامبری است. در جایی میگوید اگر آدمی بتواند دیگران را تسخیر کند اما اقتدار نداشته باشد آن از جنس ساحری است.
سروش، اقبال و نبوت، دقیقه۱۴:۰۰ برداشت آزاد
چو بر دشمنی باشدت دسترسغره مشوشنیدستم که هر کوکب جهانی استفی عینی صغیرا
+نوشته شده در دوشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۵ ساعت ۲:۱۵ ب.ظ توسط اشرفی
وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ ... (
انفال ۶۰)
زمانی بود که چهار تا آهنگر میتوانستند آن وسائل را با همان معلومات تجربی زمان خودشان تهیه کنند، ولی یک زمان دیگر انجام این وظیفه معلومات بسیاری میخواهد. علمِ ساختنِ بمب اتمی هم لازم است. البته فتواها فرق میکند. مجتهد باید در مورد علم زمان خودش فتوا بدهد.
مرتضی مطهری، اسلام و مقتضیات زمان، صفحه ۸۰، برداشت آزاد [
اینجا]
سلاح هستهایفناوری هستهای
+نوشته شده در دوشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۶:۵۷ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۷:۴۰ ب.ظ توسط اشرفی
موسولینی گفته است انسان بايد آهن داشته باشد تا نان داشته باشد، يعنی اگر میخواهی نان داشته باشی زور داشته باش! ولی اقبال می گويد اين حرف درست نيست، اگر میخواهی نان داشته باشی آهن باش! يعنی شخصيت تو شخصيتی محكم به صلابت آهن باشد. چرا به زور متوسل میشوی ؟
حماسۀ حسینی، مرتضی مطهری، جلد اول، صفحه ۱۶۵، برداشت آزاد
دلایل قوی باید و معنویهُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ اللَّهِ
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۹:۴۶ ب.ظ توسط اشرفی