گرگی استخوانی در گلویش گیر کرده بود. از لک لک خواست در مقابل اجرتی که به او میدهد استخوان را از گلویش بیرون بیاورد. لک لک سر در دهان گرگ کرد و استخوان را بیرون آورد، سپس طلب اجرت کرد. گرگ گفت: همینکه سرت را سالم از دهانم بیرون آوردی کافی نیست؟ اجرت دیگری میخواهی؟
خواجه نصیر الدین طوسی، اخلاق محتشمی، صفحه ۴۳۴، برداشت آزاد [
اینجا]
هدیه به گربه
+نوشته شده در دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۴ ساعت ۴:۳۳ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در جمعه ۲۰ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۴۷ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در سه شنبه ۵ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۴۴ ق.ظ توسط اشرفی
مراد از منزل در این موضع، نه خانهای است که از خشت و گل و سنگ و چوب کنند؛ بلکه مراد تألیفی مخصوص است که میان زن و شوهر و والد و مولود و خادم و مخدوم و متموّل و مال افتد. مسکن ایشان، چه از چوب و سنگ بوَد، چه از خیمه و خرگاه و چه از سایۀ درخت و غار و کوه!
خواجه نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، به تصحیح سیاوش خوشدل، صفحه ۲۰۹، برداشت آزاد
مدینه چیست؟
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۷:۴۸ ق.ظ توسط اشرفی
در تربیت فرزند باید از اشعار سخیف که بر ذکر غزل و عشق و شرب خمر مشتمل بوَد، مانند اشعار امرؤالقیس و ابونواس احتراز نمایند. و به جماعتى که حفظ آن را از ظرافت پندارند و گويند رقت طبع بدان اكتساب بايد كرد التفات ننمايند. چه امثال اين اشعار مفسد اجداث بود.
خواجه نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، صفحه ۱۸۳، برداشت آزاد [
اینجا]
امروز روز خمر است و فردا روز امرشیخ عبدالجواد ادیب نیشابوری
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۵۷ ق.ظ توسط اشرفی
هرچه دوران ائمه به دوره امام عصر نزدیکتر میشد کار بر آنها سختتر میشد.
معتصم، محل زندگی امام عسکری و امام هادی علیهما السلام را در سامرا، محلی به نام العسکر که در واقع پادگان بود، انتخاب کرد تا تحت نظر باشند.
امام هادی در ۴۲ سالگی و امام عسکری در ۲۸ سالگی از دنیا رفتند. دوره امامت امام عسکری فقط ۶ سال طول کشید. تمام این مدت ۶ سال یا در حبس بودند یا ممنوع الملاقات؛ خواجه نصیر در آن دوازده بند خود هر یک از ائمه را با یک صفتی توصیف میکند که بیشتر در او ظهور داشته است. وجود مقدس امام عسکری علیه السلام به جلالت و هیبت و رُواء ممتاز بودند یعنی اساسا عظمت و هیبت و جلالت در قیافۀ ایشان بهنحوی بود که هرکس ایشان را ملاقات میکرد تحت تأثیر آن سیما قرار میگرفت. حتی دشمنان وقتی با حضرت روبهرو میشدند، نمیتوانستند در مقابل ایشان خضوع نکنند. محدث قمی در کتاب
انوارالبهیه داستانی در این زمینه نقل کرده است.
مرتضی مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار، صفحه ۲۴۷، برداشت آزاد [
اینجا]
دیو ددزاده اگر با تو ملکخو بنشیند
+نوشته شده در شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۲۵ ب.ظ توسط اشرفی
جواهرالکلام، ۴۰ جلد کتاب در فقه است. وقتی فرزند صاحب جواهر را غسل دادند هوا رو به تاریکی بود. قرار شد بدنش را در یکی از بقعههای حرم امیرالمؤمنین بگذارند تا فردا دفن کنند. همان شب هم مرحوم صاحب جواهر دست از مطالعه نکشید. کنار بدن فرزندش نشست مقداری قرآن خواند و جواهر نوشت.
ابن خلدون «مقدمه بر تاریخ» را در زندان نوشت.
خواجه نصیر «شرح اشارات» را در زندان نوشت.
شهید اول «لمعه» را در زندان نوشت.
پیامبر اکرم دست پینه بستۀ کارگر را ستود.
امیرالمؤمنین «رجال الحق» را به سگان کوفه تشبیه کرد و دستور داد متفرق شوند.
رمز پیروزی مردان بزرگ، جعفر سبحانی، صفحه ۴، برداشت آزاد
تشبیه رجال الحق به سگان کوفه
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱:۵۰ ق.ظ توسط اشرفی
حديثی را ابو هريره، همان كذاب معروف به پیامبر اکرم نسبت داده است که "ان الله يبعث لهذه الامة علی رأس كل مأة سنة من يجدد لها دينها" متأسفانه بعضی از علماء شيعه هم برای آن مصادیقی گفتهاند که در اول قرن دوم امام باقر، در اول قرن سوم امام رضا، در اول قرن چهارم كلينی، در اول قرن پنجم سيد مرتضی يا شيخ مفيد، در اول قرن ششم شيخ طبرسی صاحب مجمع البيان، در اول قرن هفتم خواجه نصيرالدين طوسی، در اول قرن هشتم علامه حلی، در اول قرن نهم شهيد اول، در اول قرن دهم محقق كركی، در اول قرن يازدهم شيخ بهائی، در اول قرن دوازدهم مجلسی، در اول قرن سيزدهم وحيد بهبهانی، در اول قرن چهاردهم ميرزای شيرازی است. اولاً خواجه نصیرالدین طوسی تولدش در اوائل قرن هفتم است و ظهور و نبوغش در نيمه قرن هفتم! ثانیاً چرا امام صادق و امام حسین و شیخ طوسی و شیخ مرتضی انصاری و دیگران از قلم افتادهاند؟ آیا علت، جز این است که با حساب ساختگی جور درنیامده است؟
ده گفتار، مرتضی مطهری، صفحه ۱۳۵، برداشت آزاد [
اینجا]
به هر الفی الف قدی برآیومعنای سکولار
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۵۷ ب.ظ توسط اشرفی