+نوشته شده در شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۹:۴۷ ب.ظ توسط اشرفی
خیاطی پرسید: من برای سلطان لباس میدوزم، آیا یاور ستمگرم؟
پاسخ دادند: یاور ستمگر کسی است که به تو نخ و سوزن میفروشد؛ تو خود ستمگری!
مکاسب، جلد ۱ از ۶، صفحه ۱۳۵، برداشت آزاد [
اینجا]
سیاهی لشکر در سپاه عمر سعد
+نوشته شده در شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۷:۱ ب.ظ توسط اشرفی
فاطمه بنت حسین بن علی بن ابیطالب(ع) بزرگترین دختر امام حسین(ع). مادرش امّاسحاق دختر طلحة بن عبیدالله است. فاطمه در واقعه کربلا حضور داشت و اسیر شد. [
اینجا]
شايد آوردن قيد صغرى به خاطر حضور فاطمه بنت علی(ع) در كربلا و جمع اسيران بود، نه اينكه امام حسين(ع) دو فاطمه صغری و کبری داشته باشد. [
اینجا]
خطبه فاطمه صغری در کوفه [
اینجا]
خطبه حضرت فاطمه صغری(س)عبدالله محض فرزند حسن مثنی
+نوشته شده در شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۶:۴ ب.ظ توسط اشرفی
پرسیدند: آیا گریه نماز را باطل میکند؟ جواب داد: گریه آبِ دیده است. تا نمازگزار در نماز چه دیده باشد؟ اگر دنیا دیده باشد باطل است، اگر عقبی دیده باشد کمال!
مثنوی مولوی، دفتر پنجم، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۵:۱۵ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۱:۱۳ ب.ظ توسط اشرفی
پیر طریقت گفت: شمار با مزدور است. با عارف چه شمار است؟ عارف خود مهمان است. مزدِ مزدور و
نُزُل مهمان در خور میزبان است. مایۀ مزدور حیرت و مایۀ عارف عیان است.
محمدمهدی رکنی، لطایفی از قرآن کریم، صفحه ۲۷۰، برداشت آزاد
رفتگری نوعی مجازات استمزدوری مکروه است
+نوشته شده در شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۵:۴۱ ق.ظ توسط اشرفی
بعد از مرحوم شیخ طوسی، کسی جرأت نمیکرد خلاف نظر آن بزرگوار فتوی دهد. صد سال گذشت تا اینکه ابن ادریس حلّی پیدا شد و گفت: نظر مبارک شیخ در زمان خود محفوظ است اما الان ما باید اجتهاد کنیم.
هم رجال و نحن رجال
+نوشته شده در شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۴:۱۹ ق.ظ توسط اشرفی
آیت الله خامنهای [
اینجا]
+نوشته شده در شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۳:۱۳ ق.ظ توسط اشرفی
فرمود: همانطور که قبر جسد مرده را بیرون نمیاندازد، سینهی من هم راز کسی را فاش نمیکند.
+نوشته شده در شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۲:۲۹ ق.ظ توسط اشرفی
مراجع تقلید معمولاً منبر نمیروند اما معظمله مرجع بود و منبر میرفت تا اتمام حجتی باشد برای مرجعی که اگر بگوید مرجع بودم، بگویند فلانی هم مرجع بود؛ اگر بگوید صدا نداشتم، بگویند فلانی هم صدا نداشت و اگر بگوید بلد نبودم، بگویند فلانی هم بلد نبود!
استاد پایانی، مکاسب، نوار شماره ۱۲۲، دقیقه ۴۳، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۳۰ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۵:۱۴ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۵:۱۹ ق.ظ توسط اشرفی
يكی از سفارتخانههای خارجی در مشهد تعداد يكهزار قمه را با هدف متهم كردن مسلمانان به خودزنی و خشونت، در ميان عزاداران توزیع كرده است
آيتالله مكارم شيرازی، شهریور۸۷، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۹:۴۷ ب.ظ توسط اشرفی
اين رويارویی در ۳۰ سال گذشته دمار از روزگار منافع ملی ما در آورده است. فايده آن را بايد از همان کسانی پرسيد که در اين ۳۰ سال میگويند بين ما و استکبار جهانی تضاد است... من که حرفم روشن است؛ هيچ جای حرف من اين نيست که ما پرچم سفيد دست بگيريم و برويم نوکر آمريکا شويم. من میگويم در اين ۳۰ سال، اين ضديت، صدمه زيادی به منافع ملی ما وارد کرده است... من قبول ندارم که آمريکاییها صدام را تحريک کردهاند که به ايران حمله بکند و حتی نمیپذيرم که در جريان جنگ، آمريکا به عراق کمک میکرد. حالا من سؤال دارم که مگر شما نمیگوييد جنگ بد است؟ پس چرا بعد از فتح خرمشهر ما بر ادامه جنگ اصرار کرديم؟
زيباکلام، روزنامه قدس، ۱۳۸۸/۰۲/۲۰، صفحه ۱۵، برداشت آزاد
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۸:۵۹ ب.ظ توسط اشرفی
زيباکلام: ما اصلاً اموالی در آمريکا نداريم! و اينها چيزهايی است که ما ۳ دهه است به مردم گفتهايم! طبق توافقنامه الجزاير، بايد دادگاهی متشکل از ۳ قاضی آمريکايی، ايراني و هلندی تشکيل میشد و به شکايات دو طرف رسيدگی میکرد. از اواخر سال ۵۹، هر ايرانی که بعد از انقلاب به آمريکا رفته و حالا طاغوتی نام گرفته، فراری به حساب آمده است و هر چه که بوده (با لحن تمسخر)، چون شهروند آمريکا شدهاند، رفتهاند به آن دادگاه شکايت کردهاند و گفتهاند که دولت ايران اموال ما را مصادره کرده و بايد غرامت ما را بپردازد و آن دادگاه هم به نفع آنها حکم صادر کرده و ديگر چيزی به اسم ۱۱ ميليارد دلار وجود خارجی ندارد.
زيباکلام، روزنامه قدس، ۱۳۸۸/۰۲/۲۰، صفحه ۱۵، برداشت آزاد
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۸:۵۵ ب.ظ توسط اشرفی
زيباکلام: به نظر میرسد دولت آمريکا اگر سند شش دانگ کره زمين را هم به نام ايران کند، باز هم جمهوری اسلامی میگويد تغييری ايجاد نشده است. به هر حال دستور بستن زندان گوانتانامو، توجه ويژه به افغانستان و تأييد اين موضوع که اسرائيل سلاح هستهای دارد، از اين شاخصها است.... آنها چه کار بايد بکنند که شما بگوييد تغيير کردهاند؟
زيباکلام، روزنامه قدس، ۱۳۸۸/۰۲/۲۰، صفحه ۱۵، برداشت آزاد
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۸:۴۲ ب.ظ توسط اشرفی
علی جان! مرد به زن نیاز دارد. بعد از من با دختر خواهرم اُمامَه ازدواج کن که به فرزندانم مهربان است.
فاطمۀ زهرا (س)
محمد (ص)...
زینب... اُمامَه
+نوشته شده در دوشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۲:۲۰ ق.ظ توسط اشرفی
فرمود: خوابیده بودم، رسول خدا تکانم داد و فرمود دخترم! برخیز و ببین که خداوند روزی مردم را بین طلوع فجر و آفتاب تقسیم میکند.
ایام فاطمیه
+نوشته شده در یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۳۴ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۲۹ ب.ظ توسط اشرفی
خبرنگار پرسید: شما مردترين عضو خانواده هستيد؟
جواب داد: من يک زن هستم و به زنبودن خود افتخار میکنم. چرا برای تعريف از يک زنِ شجاع به او مرد میگويند؟ مگر نمیشود شيرزن بود؟ [
اینجا]
فرمودند(ع): بهترین صفات زن بدترین صفات مرد است. بخل، ترس، کبر
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۷:۵۳ ب.ظ توسط اشرفی
خبرنگار پرسید: فرآيند وکيل بند شدنتان دموکراتيک بود يا خودتان تمايل داشتید؟
جواب داد: آنجا کسی نامزد نمیشود و زندانیها به هرکس که میخواهند رای میدهند
./برداشت آزاد
من: این نوع انتخاب را قبلاً اجرا کردیم.
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۶:۳۰ ب.ظ توسط اشرفی
خبرنگار پرسید: پدر در ملاقات با شما چه نصایحی داشتند؟ جواب داد: به ندرت پیش میآید که دستوری صحبت کرده باشد. در واقع روششان متقاعد کردن است. گِله کردند که چرا به مجاهدین، منافقین نمیگویم. و چرا روابط خوبی مثلا با مجاهدين و بهايیها دارم [
اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۵:۴۰ ب.ظ توسط اشرفی
خبرنگار پرسيد: چرا اصرار داشتيد در زندان بمانيد؟
جواب داد يک دليلش اين است که در جمع دوستان زندانیام باشم.
پرسيد: چه کسانی با شما همبند بودند؟
جواب داد: تعدادی از خانمهای بهايی، سازمان مجاهدين، مسيحی، بچههای سبز، لاييک و چپ
./برداشت آزاد
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۵:۴۲ ق.ظ توسط اشرفی
من چشم گریان خودم را میخواهم نه لب خندان تو را! چشمانم را بده لبانت را بگیر!
+نوشته شده در دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۵:۴۱ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در شنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۶:۲۲ ب.ظ توسط اشرفی
تعطیلات نوروزی هم تمام شد. در این مدت علی جان! تو هزار تست زدی، من هزار کامنت!
+نوشته شده در شنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۲:۱۴ ق.ظ توسط اشرفی
از صحن خانه تا لب بام از آن من
از بام خانه تا ثریا از آن تو [
وحشی]
تقسیم صمون
+نوشته شده در سه شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۶:۱ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۸:۳ ب.ظ توسط اشرفی
سبب هدیۀ دو دختر جوانِ ترکمن، زیست ثانی بود.
+نوشته شده در جمعه ۹ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۵:۱۰ ق.ظ توسط اشرفی
نمازگزاران، خاموش کردن آتش جنگل را بر نماز جماعت مغرب و عشا مقدّم داشتند.
+نوشته شده در جمعه ۹ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۴:۲۱ ق.ظ توسط اشرفی
دعوایت که کردند چرا رفتی زبر آبشار ناودان گریه کردی؟
+نوشته شده در جمعه ۹ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۳:۱ ق.ظ توسط اشرفی
هفده - هجده سال پیش من به آقایانی که بر سر کار بودند، گفتم باید کاری کنید که بتوانیم هر وقت اراده کردیم، درِ چاههای نفت را ببندیم، اما آقایان که به زعم خودشان تکنوکرات هم بودند، گفتند مگر میشود؟ [
اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۷ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۵۷ ب.ظ توسط اشرفی
امروز از قوچان گذشته بودیم که هلیکوپتر امداد، آرام به زمین نشست [
1/
2/
3/
4/
5/
6/
7]
اما جنگل گلستان منظرهای متفاوت بود [
1/
2/
3/
4/
5/
6/
7]
+نوشته شده در یکشنبه ۴ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۱۳ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در شنبه ۳ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۱:۳۸ ب.ظ توسط اشرفی