سر تا پای این زیارت که به زیارت عاشورا مشهور است، وقتی خوانده می‌شود گواهی می‌دهد که در دوران عباسیان پدید آمده است. روایات شیعه هم که می‌گویند املاء امام پنجم است، باز هم متعلق به قرن دوم و دوران عباسیان است. خواه املاء امام معصومی باشد یا نباشد، محتوای آن نشان‌دهنده‌ی طرز فکر و توقعات و انتظارات یک جامعه‌ی مظلومی است که می‌خواهد دوباره به پا خیزد و ظالمان و قاتلان را به جای خود بنشاند. روز نیک ببیند و به قول مولوی آب نیک از جویبار روزگار بنوشد.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۴، برداشت آزاد
+نوشته شده در پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۱۸ ب.ظ توسط اشرفی
اگر خداوند به مكه احترام می‌گذارد، به خاطر كعبه نیست. زيرا به فرمایش علی(ع) كعبه سنگی است که «لا تضرّ و لا تنفع» هیچ نفع و ضرری ندارد. ارزش کعبه به وحی الهی است. فرمود: پیغمبرم! اگر من حرمتی برای مكه قائلم، «و أنت حل بهذا البلد» برای اين است كه تو در مكه‌ای
./برداشت آزاد
تبعید ابوذر به ربذه
+نوشته شده در سه شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۴۳ ب.ظ توسط اشرفی
اختلاف، سه قسم است. یک اختلاف قبل از علم است که نظریه‌پردازها، انظار علمی و آرای علمی خودشان را طرح می‌کنند تا حق روشن بشود. این اختلاف محمود و ممدوح و مقدس است. مثل اختلاف دو کفه ترازو در برابر شاهین که برای حفظ عدالت است. قسم دوم اختلاف در اثر اطلاع‌رسانی‌ها یا برداشت‌های ناصواب یا مقدمات و مؤخرات و نتایج ناصواب و سوء تفاهم‌هاست که با گفت‌و‌گو و گفتمان و نزدیک شدن و جلسه تشکیل دادن و تفاهم، قابل حل است. اما قسم سوم، اختلاف به عنوان عذاب الهی است. ذات اقدس اله، در سوره مبارکه مائده، فرمود بین یهودی‌ها در اثر بدرفتاری، عذاب اختلاف را ایجاد کردم. و القینا بینهم العداوه و البغضاء الی یوم القیامه؛ فرمود: این ملتی که حق را نپذیرفت را به جان هم انداختم. این اختلاف تقدیر با ناله و ضجه و اصلاح بین خود و خدا حل می‌شود. [
اینجا]
راه حل شبههنزاع در قصص العلمامقابله به مثل در اهانتاصل 10/90بگذارید بزند تا دلش خنک شود اگر نادان به وحشت سخت گویدقصد کنی بر تن من شاد شود دشمن منزان حدیث تلخ می‌گویم تو را
+نوشته شده در سه شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۹:۳۹ ب.ظ توسط اشرفی
با کشته شدن شتر عایشه، سپاه پیمان‌شکنان از هم پاشید. طلحه خواست فرار کند اما توسط مروان که در لشکر عایشه بود کشته شد. زبیر هم گریخت ولی غافلگیر و کشته شد. علی(ع) شمشیر زبیر را گرفت و فرمود: این شمشیری است که مدت‌ها گرد غم را از چهره‌ی رسول خدا پاک کرد. بعد از جنگ، علی(ع)، عایشه را همراه برادرش، محمد بن ابی‌بکر و تعدادی زن و مرد بصری به مدینه فرستاد
./برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۱۸ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۵۰ ب.ظ توسط اشرفی
عایشه از کسی که افسار شتر را گرفته بود خواست تا علی(ع) را به او نشان دهد. وقتی امام را به او نشان داد، گفت: چقدر به برادرش شبیه است! مرد پرسید: مقصودت کیست؟ عایشه گفت: پیامبر. مرد افسار شتر را رها کرد و به سپاه امام پیوست
./برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۱۸ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۹:۵ ب.ظ توسط اشرفی
ناکثین برای نبرد با علی(ع) به طرف بصره حرکت کردند. به منطقه‌ی حوأب که رسیدند، صدای پارس سگان به گوش عایشه رسید. ناگهان به یاد پیامبر افتاد که همسرانش را برحذر داشته بود از فتنه‌ای که در راه، صدای پارس سگان حوأب را می‌شنوند. عایشه مصمم شد که بازگردد، اما عبدالله بن زبیر، خواهرزاده‌ی عایشه، پنجاه نفر از بنی‌عامر را نزد او آورد تا به دروغ شهادت دهند که اینجا حوأب نیست
./برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۱۸ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۷:۵۸ ب.ظ توسط اشرفی
عایشه در کجاوه، زبیر فرمانده‌ی اصلی جبهه، طلحه فرمانده‌ی سواره نظام و محمد بن طلحه فرمانده‌ی پیاده نظام بود. ناکثین از شتر عایشه به عنوان نماد مقاومت به شدت مراقبت می‌کردند. می‌گویند تعداد هفتاد دست که می‌خواستند افسار شتر او را بگیرند، قطع شد. امام که مقاومت را در اطراف شتر دید، دستور داد شتر را بکشند
./برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۱۸ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۶:۳۵ ب.ظ توسط اشرفی
ام‌سلمه به عایشه نامه نوشت تا او را از جنگ جمل منصرف کند. ولی عایشه قبول نکرد. بعد از جنگ، عایشه بارها اظهار پشیمانی کرد. آیه‌ی «وَ قرْنَ فی بیوتکُنَّ» را می‌خواند و گریه می‌کرد
./برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۱۸ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۵:۸ ب.ظ توسط اشرفی
وقتی عده‌ای زمینۀ جنگ جمل را فراهم کردند، علی(ع) به والی بصره نوشت: اگر شورشیان به حکومت مرکزی برنگشتند با آنها برخورد کن! از افراد مطیع کمک بگیر و به افراد بی‌تفاوت و منزوی کاری نداشته باش، چون افراد بی‌تفاوت اگر هم وارد صحنه شوند دیگران را متزلزل می‌کنند.
آیت الله جوادی آملی، برداشت آزاد [
اینجا]
لو خرجوا فیکم
+نوشته شده در جمعه ۱۸ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۴:۱۱ ب.ظ توسط اشرفی
در مقابل هدایت، ضلالت است و غوایت. ضلالت گم کردن راه است و غوایت گم کردن هدف. هدایتِ «اهدنا الصراط المستقیم» چون در برابرت ظلالتِ «ولا الظالین» قرار گرفته است، به معنای پیدا کردن راه است. از طرفی...
آیت الله جوادی آملی، برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۱۸ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۳۳ ق.ظ توسط اشرفی
اول خدا را ستایش می‌کنیم:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ (۱) الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (۲) الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ (۳) مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ (۴) إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (۵)
بعد از ستایش خواهش خواهش می‌کنیم:
اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ (۶)
اهمیّت دعای مأثورهیاد ده ما را سخن‌های رقیق
+نوشته شده در جمعه ۱۸ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۵۱ ق.ظ توسط اشرفی
سیّدالشّهدا(ع) می‌فرمایند: وقتی این آيه نازل شد که مؤمنين! پيامبر خدا را با اسم صدا نزنيد، لَا تَجْعَلُوا دُعَاء الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعَاء بَعْضِكُم بَعْضًا مادرم بهت زده شد و گفت: اوّلين كسی كه موظّف است به اين آيه عمل كند ما خاندان رسالت هستيم. من از اين به بعد پدرم را «يا أبة» خطاب نمی‌كنم. بايد او را «يا رسول الله» صدا بزنم. امام حسین(ع) نقل می‌كند که مادرم فرمود: وقتی برای اوّلين بار خواستم پدرم را صدا بزنم هیبت او مرا گرفت، گفتم «يا رسول الله»! آنگاه پيغمبر(ص) فرمود: «انتِ منّی و انا منكِ» اين آيه برای ديگران است. تو که نباید هیبت زده مرا صدا بزنی! تو بگو «يا أبه» «فانه أحب للقلب و أرضي للرب» برای قلبم محبوب‌تر و نزد خدا مرضی‌تر است.
آیت الله جوادی آملی، برداشت آزاد
حرمت نام پیامبر اکرمخطاب سعدی و مولوی به پیامبر (ص)
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۹:۱۱ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۷:۴۸ ب.ظ توسط اشرفی
امام صادق(ع) فرمود: فاطمه(س) بعد از رحلت پیامبر(ص) هفتاد و پنج روز زنده ماند. جبرئیل پی‌درپی به حضورش می‌آمد و او را در عزای پدر تسلیت می‌داد. گاه از مقام و منزلت پدر بزرگوارش سخن می‌گفت و گاه از حوادثی که بعد از رحلت او بر ذریه‌اش وارد می‌شود، خبر می‌داد. امیرالمؤمنین(ع) آنچه جبرئیل املاء می‌کرد، می‌نوشت. مجموعۀ این سخنان است که به مصحف فاطمه(س) موسوم گردید.
برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۷:۹ ب.ظ توسط اشرفی
بيان نورانی صديقه‌ی كبرا(س) اين است كه ما حبل متین هستیم. حبل متین یک طرفش دست خداست. ما طناب آويخته‌ی الهی هستيم، نه انداخته. مثل قرآن نازل شدیم نه مثل باران. افراد عادی مثل باران نازل شدند. و اين نزول بارانی، حبل متين نيست كه يك طرفش مستقيماً به دست خدا باشد. افراد عادی آن لياقت را ندارد كه لدی اللهی باشد. اگر فاصله است، از اين طرف است. خدا با هيچ كسی فاصله ندارد. اين‌ها آن درجه را ندارند كه بلاواسطه از خدا فيض بگيرند. اين معنای توسل، مخصوص ما زمينی‌ها نيست بلكه موجودات آسمانی هم به اين بانو متوسل‌اند. هر موجودی كه نتواند لدی‌اللهی باشد از موجود لدی‌اللهی كمك می‌گيرد
./برداشت آزاد
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۵:۵۴ ب.ظ توسط اشرفی
وَ يُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا (
انسان ۸)
ضمير «حبه» به الله بر می‌گردد، نه به طعام. اين‌ها جزء مقربانند كه فوق ابرارند. اين‌ها به خود علاقه ندارند، چه رسد به نان و گندم. و اگر كلمه‌ی الله قبلاً ذکر نشد، چون روشن بود و بين‌الرشد است. گاهی ضمير در اول آيه قرار می‌گيرد و به خدا برمی‌گردد، آن ضمير ضمير شأن نيست. خدا غايب نيست تا كسی بگويد كه قبلاً نامی از او برده نشد. [اینجا]
من: عبارت «این‌ها جزء مقربانند که فوق ابرارند» ظاهراً اشاره دارد به «لن تنالوالبرّ حتی تنفقوا مما تحبون
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۵ ق.ظ توسط اشرفی
وقتی پسران نبی اکرم در مکه از دنیا رفتند، دشمنان پیامبر اسلام، شماتت کردند که تو ابتر و بی دنباله‌ای! خداوند سورۀ کوثر را نازل کرد تا حقیقتی را برای آن بزرگوار روشن کند. فرمود:
إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ
ما به تو کوثر و خیر کثیر بخشیدیم. مصداق کوثر برای نبی اکرم چیزهای گوناگونی است. یکی از برجسته ترین مصادیق آن وجود مقدس فاطمۀ زهرا است، که خداوند در این وجود مبارک دنبالۀ مادی و معنوی پیامبر را قرار داد. امروز هزاران خاندان متشخص، نمودار بقای نسل جسمانی آن بزرگوار، و هزاران مشعل هدایت نمودار بقای معنوی آن وجود مقدس‌اند. سلام خدا و اولیاء و فرشتگان و آفریدگان بر او باد.
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۸:۵۳ ق.ظ توسط اشرفی
علی(ع) هنگام قرائت آیه‌ی شریفه‌ی «الهکم التکاثر» خطبه‌ای دارد که ابن ابی‌الحدید می‌گوید من از پنجاه سال قبل تا کنون بیش از هزار بار این خطبه را خوانده‌ام. اگر همه‌ی ادیبان جمع شوند و این خطبه برایشان خوانده شود، همه‌ی آنان در مقابل این خطبه سجده می‌کنند. همانطور که بعضی از آیات قرآن کریم سجده دارد، برخی از خطبه‌های علی(ع) هم سجده دارد
./برداشت آزاد
شباهت سخنان زینب(س) و علی(ع)
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۲۳ ب.ظ توسط اشرفی
شهادت حضرت زهرا (س)، ۷۵ یا ۹۵ روز بعد از رحلت پیامبر واقع شد.
اختلاف در روایت به این دلیل است که در صدر اسلام خط کوفی بدون نقطه نوشته می‌شد. [
اینجا]
ایام عزاداری بنابر ۷۵ روز فاطمیه اول و بنابر ۹۵ روز فاطمیه دوم است.
ایام فاطمیه ۴۰ روز است؛ ۱۰ روز قبل از ۷۵ تا ۱۰ روز بعد از ۹۵ [
اینجا]
وصیت حضرت زهرا (س)
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۴۸ ب.ظ توسط اشرفی
اگر كسی اهل تحقيق و خردورزی باشد و در حكمت نظری بخواهد كار كند، می‌گويند «اُنظُر إلی مَا قال» چه كار داريم يهودی است يا مسلمان؟ بايد ببينيم فيزيك را خوب درس می‌گويد يا نه. امّا اگر بخواهد علوم انسانی را فرا بگيرد و انسان بشود ديگر به او نمی‌گويند «اُنظُر إلی مَا قال» می‌گويند «اُنظُر إلَی مَا فَعَل» در علوم انسانی قرار است اين آدم باتقوا شود. چنين كسی را «فعل» رهبری می‌كند نه «قول»!
آیت الله جوادی آملی، برداشت آزاد [
اینجا]
تکنوکرات
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۸:۱۶ ق.ظ توسط اشرفی
اين كه بيشترين شرح را سنّی‌ها روی نهج‌البلاغه نوشته‌اند، برای اين است كه سيد رضی، عاقلانه جمع كرده است. حرف‌های تند و تيز در حدّ گِله را كلّاً کنار گذاشته است. مگر حضرت را با سلام و صلوات مسجد بردند؟ وقتی وجود مبارك حضرت امير را با طناب به مسجد بردند، حضرت بالأخره چهارتا حرف زد ديگر! اما آن حرفها در نهج‌البلاغه نيست./برداشت آزاد
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۷:۵۲ ق.ظ توسط اشرفی
وقتی ايران جشن 2500 ساله‌اش را می‌گرفت، كسانی كه از مصر می‌آمدند، می‌گفتند: ما از كشوری آمده‌ايم كه جشن 6000 ساله‌اش را گرفته است. يعنی اگر شما 2500 سال شناسنامه داريد، ما 6000 سال داریم. اين مصر با همه‌ی قدرتش مجمع‌البيان را چاپ می‌كند. چون مرحوم طبرسی عاقلانه و عالمانه حرف می‌زند. از ولايت عاقلانه دفاع می‌كند، بدون اين كه كسی را بشوراند./برداشت آزاد
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۶:۵۵ ق.ظ توسط اشرفی
امام صادق(ع) فرمود: بنویس و منتشر کن و آنها را میراث فرزندانت قرار بده. زیرا زمان هرج و مرجی فرا رسد که مردم جز با کتاب انس نگیرند.
مشکاة الانوار، فضل بن حسن طبرسی، صفحه ۱۴۲، برداشت آزاد
کتاب بر حج مقدم است
+نوشته شده در سه شنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۳۷ ب.ظ توسط اشرفی
هدف حوزه اين نيست که هنرمند به جامعه عرضه کند. هدف حوزه این است که هنرمندانه دين را به مردم برساند. حوزه نبايد تلاش کند که متخيّل را محسوس کند. بايد معقول را محسوس کند. اگر می‌توانستم به استاد فرشچيان پيامی برسانم، توصيه می‌کردم تابلویی بکشد تا جریان سیمرغ در کتاب منطق‌الطير عطار را بشکافد. منطق‌الطير که از کتاب‌الطّير بوعلی‌سينا نوشته شده است، سی مرغ بودند که از کثرت به وحدت و به مقام فنا رسيدند و سيمرغ شد./آیت‌الله جوادی آملی، برداشت آزاد [
اینجا]
تفاوت هنرمند با خبرنگار
+نوشته شده در سه شنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۹:۲۴ ق.ظ توسط اشرفی
وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (
بقرة ۳۳)
خداوند در سوره کوثر فرمود: «انا اعطیناک‌الکوثر . فصل لربک وانحر . انّ شانئک هوالابتر»
نویسنده‌ی «حسن الايجاز» گفت: «انا اعطيناك الجواهر . فصل لربك و جاهر . ولا تعتمد قول ساحر»
مرحوم آيةالله خوئى هم در رد آن كتاب «نفحات الاعجاز» را نوشت./برداشت آزاد
+نوشته شده در دوشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۴۵ ب.ظ توسط اشرفی
<قرآن به ما آموخت که بلند همت باشیم آنجا که فرمود «واجعلنا للمتقینَ إماما» خدايا به ما توفیق بده كه مردان بزرگ و بزرگوار جامعه به ما اقتدا كنند. اين كه مخصوص امام و پيغمبر نيست. مخصوص مراجع و امثال مراجع هم نيست. اين مخصوص هر كار خيری است. ما امام خیّرین بشویم. تكبّر هم نيست. مظهر کبریای الهی شدن است. شما در دعای كميل مرتب می‌خوانيد كه خدايا مرا از همه بهتر قرار بده «أخصّهم زلفة لديك أقربهم منزلة منك»/برداشت آزاد
يا صاحب ننگ و نام می‌بايد بود
+نوشته شده در دوشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۹:۲۵ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در دوشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۷:۱۷ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در دوشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۵:۴۵ ب.ظ توسط اشرفی
عصر پنجشنبه که می‌شد علمای نجف می‌رفتند به زيارت اموات وادی‌السلام که اولین قبرستان مسلمانان است. ديدند يكی از عرفای معروف از قبرستان برمی‌گرد. پرسیدند چه ديدی؟ گفت رفتيم طلب مغفرت كرديم و فاتحه خوانديم و برگشتيم. گفتند نه، بگوييد چه ديديد؟ اين عارف بزرگوار وقتی ديد علما دست‌بردار نيستند گفت من بعد از زيارت قبور سری به اين قبرهای آماده زدم. خوب بررسی کردم ديدم مار و عقربی وجود ندارد. به قبرها گفتم علما به ما می‌گويند اينجا مار و عقرب وجود دارد، من که هر چه نگاه می‌كنم چیزی نمی‌بینم! گفتند ما مار و عقرب نداريم، هر كه می‌آيد با خودش می‌آورد
./برداشت آزاد
آن سخن‌های چو مار و کژدمت
مار و کژدم می‌شود گیرد دمت [
مولوی]
+نوشته شده در دوشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۹:۲۹ ق.ظ توسط اشرفی
در زیارت وارث به شهدا عرض می‌کنیم «طبتم و طابت الأرض الّتی فیها دُفنتم» در قرآن هم می‌خوانیم «و البلدُ الطَّیبُ یخْرُجُ نَباتُه بإذنِ ربهِ» توقع این است که کشور پاک، فرزندان پاک تحویل دهد./برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۵۹ ب.ظ توسط اشرفی
در قبر الفبای دین را سؤال می‌کنند. مسائل عمیق فلسفی و تفسیری و اصولی را که سؤال نمی‌کنند. می‌پرسند دینت چیست؟ پیغمبرت کیست؟ امامت کیست؟ خدایت کیست؟ قبله‌ات کجاست؟ وقتی از این‌هایی که اهل نماز و روزه نیستند سؤال کنی دین شما چیست؟ الآن می‌گوید اسلام، اما در قبر یادش نیست. مدّت‌ها بعد از عذاب کم‌کم یادش می‌آید. گاهی تازه یادش می‌آید که بگوید پیامبر من کسی است که بر او قرآن نازل شده است. و هنوز هم نام مبارک حضرت یادش نیامده است.
آیت الله جوادی آملی، برداشت آزاد
من ربک؟
+نوشته شده در یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۳۰ ب.ظ توسط اشرفی
تعبیر قرآن کریم این نیست که «کلّ نفس یذوقه الموت» نفرمود مرگ همه را می‌چشد. بلکه فرمود «کلُّ نفس ذائقةُ الموتِ» یعنی همه مرگ را می چشند. ذائق مذوق را در خود هضم می‌کند. اگر انسان شربتی را نوشید، شربت او را هضم نمی‌کند. بلکه انسان شربت را جذب می‌کند./برداشت آزاد
به روز مرگ چو تابوت من روان باشد
+نوشته شده در یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۹:۴۷ ب.ظ توسط اشرفی
از مجموع روایات استنباط می‌شود که این امور یا اثر ندارد و یا اگر هم اثر دارد توکل به خدا و پیغمبر و اهل بیت اثر این‌ها را از بین می‌برد. بنابراین اگر می خواهد به مسافرت برود صدقه بدهد، به خدا توکل کند، به اولیای خدا توسل بجوید و به هیچ‌یک از این امور اعتنا نکند. ما، هم دم از توکل و توسل می‌زنیم و هم از گربه سیاه می ترسیم. آدمی که می گوید توکل و توسل دیگر نباید این حرفها را بزند.
سیری در سیره نبوی، مرتضی مطهری، صفحه ۸۵، برداشت آزاد [
اینجا]
نحسی ماه صفر و راه رفع آن
+نوشته شده در یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۸:۵۴ ب.ظ توسط اشرفی
در خراسان می‌گفتند اگر شخصی بخواهد به مسافرت برود چنانچه با سیّدی روبرو شود نحس است و او قطعاً از آن سفر بر نمی‌گردد. بعد معلوم شد در دورۀ بنی‌العباس، سادات را که بیچاره‌ها مخفی بودند در خانۀ هر کس پیدا می‌کردند با اعضای آن خانواده می‌کشتند. کم‌کم این فکر برای مردم پیدا شد که سیّد نحس است. این نحس سیاسی است نه نحس فلکی!
سیری در سيره نبوی، مرتضی مطهری، صفحه ۸۴، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۸:۳ ب.ظ توسط اشرفی
در نهج آمده است که وقتی علی(ع) تصمیم گرفت به جنگ خوارج برود کسی گفت من منجمم، اگر الآن بروید کشته می‌شوید. فرمود: هر کس تو را تصدیق کند پیغمبر را تکذیب کرده است. این مزخرفات چیست که می گویی؟ اصحاب من! سیروا علی اسم الله؛ به نام خدا حرکت کنید. علی(ع) در هیچ جنگی به این اندازه فاتح نشد.
سیری در سيره نبوی، مرتضی مطهری، صفحه ۸۲، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۶:۱۴ ب.ظ توسط اشرفی
ما برویم سیره‌ی پیغمبر را از اول تا آخر ببینیم. تمام کتبی را که شیعه و سنی در تاریخ پیغمبر نوشته‌اند، مطالعه کنیم. ببینیم آیا پیغمبر اکرم از سعد و نحس ایام استفاده می‌کرد؟ مثلا آیا می‌گفت امروز که دوشنبه است برای مسافرت خوب نیست؟ یا امروز که سیزده عید نوروز است، هر کس بیرون نرود گردنش می‌شکند؟ در سیره‌ی علی علیه‌السلام چطور؟ در سیره‌ی ائمه علیهم‌السلام چطور؟ ما هرگز نمی‌بینیم که پیغمبر یا ائمه‌ی اطهار یک ذره از این حرفها استفاده کرده باشند.
سیری در سيره نبوی، مرتضی مطهری، صفحه ۸۱، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۵:۳۵ ب.ظ توسط اشرفی
زمان، علت حوادث نيست؛ بلكه ظرف حوادث است. و چون علت حادثه مخفی است، مردم آن حادثه را به ظرفش كه زمان است نسبت مى‌دهند. حالا اگر آن رويداد گوارا بود می‌گویند سعد است و اگر ناگوار بود، می‌گویند نحس است. و از آن جا كه علل امور وجودى در بسيارى موارد آشکار است ولى علل امور عدمى پنهان است، مثلاً سبب پيدايش يك بنا روشن است، ولى عامل فرسودن و فرو ريختن آن معلوم نيست. در اینجا زمان را عامل پيدايش بسيارى از امور عدمى همچون فراموشى، فرتوتى و زوال می‌پندارند و سعى دارند از زمان و روزگار بدگویی کنند.
ابن سینا، شفاء، طبيعيات، جلد ۱، مبحث زمان، صفحه ۱۴۸، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
زمان و مکان نحس نیست
+نوشته شده در یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۵:۲۹ ق.ظ توسط اشرفی
وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ... (
آل عمران ۱۷۰)
بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُواْ بِهِم، به اصطلاح ادیبان، عدم ملکه است. یعنی شهدا به خداوند عرض می‌کنند خدایا با کسانی که همراه ما نبودند کاری نداریم. اما آنان که همراه ما بودند یا بعداً همراه شدند و هنوز به ما نرسیده‌اند، الآن کجا هستند؟ [
اینجا]
ملکه در اصطلاح فلسفه
+نوشته شده در یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱:۱ ق.ظ توسط اشرفی
در زمینۀ مسائل مربوط به خودشان اجازۀ کوچک‌ترین خدشه و مناقشه‌ای در سطح بین‌المللی به هیچ‌کس نمی‌دهند. اما از شما می‌خواهند که در فرهنگ و باورها و عواطف و اصول خودتان معتقد به تکثّر و چندقرائتی باشید. لذا به پلورالیزم فرهنگی معتقد می‌شوند! اگر بگویید چرا؟ شما را به دُگم بودن و تحجّرگرایی متّهم می‌کنند که چرا با پلورالیزم فرهنگی مخالفید؟
نکته‌های ناب، بیانات آیت‌الله خامنهای، جلد سوم صفحه ۶۵، برداشت آزاد
چشم تو خواب می‌رود یا که تو ناز میکنیپلورالیست و برون رفت از تخاصم
+نوشته شده در شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۵:۳۵ ب.ظ توسط اشرفی
دو نجوم داریم. یکی نجوم ریاضی، که حساب خسوف و کسوف و امثال این‌ها و جزء ریاضیات است. یکی هم نجوم احکامی، که بی اعتبار است.
عبدالملک بن اعین برادر زراره است. به امام صادق(ع) عرض کرد: من به نجوم احکامی مبتلا شده‌ام. کتاب‌هایی در این زمینه دارم که تا به آنها مراجعه نکنم در هیچ کاری نمی‌توانم تصمیم بگیرم. تکلیف من چیست؟ امام صادق فرمود: برو منزل، تمام آن کتاب‌ها را آتش بزن!
مرتضی مطهری، سیری در سیرۀ نبوی، صفحه ۸۲، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۴:۲۰ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۵۷ ق.ظ توسط اشرفی
اگر مصیبت بر کسی وارد شود و تحمل کند «صبر» است. ولی اگر انسان به سراغ مصیبت برود «جهاد» است. این جهاد زینب است که فرمود: نموت معه و نحیی معه!
آیت الله جوادی آملی، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۳۹ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۲:۵ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۴۹ ق.ظ توسط اشرفی
هند جگرخوار با تعدادی از زنان، برای تطمیع سربازان قریش، با دف و دایره می‌خواندند:
نحن بنات طارق/ نمشی علی النمارق
ان تقبلوا نعانق/ أو تدبروا نفارق
ما دختران طارقيم/ روی فرش‌های گران‌بها راه می‌رويم
اگر بجنگید با شما هم‌بستر می‌شويم/ اگر فرار کنید از شما جدا می‌شويم
هند جگرخوار
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۵۲ ق.ظ توسط اشرفی
تعطیلات تا ۱۳ فروردین سزاوار حوزه نیست. آقایانی که این کار را کرده‌اند بدانند بدعت‌هایی را در حوزه می‌گذارند که سابق بر این نبوده است. معظم له با اشاره به سخن یکی از مسئولین که گفته بود: «فردوسی، مکتب پیامبر را نجات داد» فرمود: این چقدر ظلم است بر علمایی که از صدر اسلام برای حفظ مکتب اسلام و تشیع زحمت کشیدند! شیخ طوسی‌ها، شهید اول و شهید ثانی، مجلسی‌ها که برای حفظ این مکتب زندان‌ها رفته و زیر شکنجه‌ها جان دادند. فرمود: برخی می‌گویند هدف این است که مکتب ایرانی را مقابل نظام اسلامی قرار دهند.
آیت‌الله مکارم شیرازی، برداشت آزاد [
اینجا]
پدرم شاهنامه می‌خواند و گریه میکردفردوسی از مفاخر شیعیان استانتقاد علامه تهرانی به شاهنامه
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۶:۶ ق.ظ توسط اشرفی
زینب نه تنها در فصاحت و بلاغت مثل علی بود بلکه در محتوا هم به پدر شباهت داشت. امیرالمؤمنین به معاویه نوشت: «و ما للطلقاء وابناء الطلقاء» زینب هم در شام فرمود: «أمِنَ العدل یابن الطلقا؟» اشاره به داستان فتح مكه دارد كه پيغمبر به مردم مكه و از آن جمله ابوسفيان فرمود: «اذهبوا فانتم الطلقاء» همه را آزاد کرد.
سجده بر خطبه‌های علی(ع)
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۴:۱۹ ق.ظ توسط اشرفی
هنگامی که امیرالمؤمنین(ع) خواست زینب(س) را به عقد فرزند برادرش عبدالله بن جعفر بن ابیطالب در آورد، ضمن عقد شرط کردند که هر گاه سفری برای سیدالشهدا(ع) پیش آمد عبدالله بن جعفر طیار به او اجازه دهد تا همراه برادر برود.
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۳:۳۱ ق.ظ توسط اشرفی
زينب کبری يک سال پیش از ولادت امام حسين(ع) به دنیا آمد و یک سال پس از شهادت حضرت از دنیا رفت. يعنی امام حسين در کربلا 57 سال و زينب کبری 56 سال داشت. زينب از زين و أب گرفته شده یعنی زینت پدر. چون کلمۀ زينب را اميرالمومنين خيلی دوست داشت اسم همۀ دخترانش را زينب گذاشت. زينب کبری، زينب صغری، زينب وسطی. مثل علی اکبر، علی اصغر و علی اوسط. لقبش عقیله است. عقيله از عقل است. عقيلۀ بنی هاشم، يعني متفکر بنی هاشم!
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱:۲۰ ق.ظ توسط اشرفی
دو نفر از بنی هاشم نتوانستند در واقعه‌ی کربلا شرکت کنند. یکی محمد حنفیه که بیمار بود و دیگری عبدالله بن جعفر که پیر و نابینا بود. عبدالله بن جعفر به همسرش زینب کبری سفارش کرده بود که اگر روزی برای سیدالشهدا جنگی در گرفت، دو پسرم را فدای حسین کن. عاشورا که شد، زینب عون 11ساله و محمد 13ساله را به مقتل فرستاد.
سلام بر زینب و قلب صبورش
+نوشته شده در چهارشنبه ۹ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۸:۲۵ ق.ظ توسط اشرفی
من طنزنویس روزنامۀ شرق بودم. سال ۱۳۸۴ تصمیم گرفتم كه یك دروغ جدی در روزنامه كار كنم. قرار بود بگویم حفره‌ای در تخت‌جمشید پیدا شده است که اگر حفاری شود، سر از آمریكا در می‌آورد! اما گفتیم ممكن است مردم باور كنند و مسافران به شیراز هجوم ببرند. بنابر این دروغ برج میلاد را انتخاب كردم چون فكر می‌كردم هر كس این دروغ را بخواند در نهایت از پشت بام یا پنجرۀ منزلش برج را نگاه می‌كند و می‌بیند كه كج نشده و خیالش راحت می‌شود. تصویر برج میلاد را با فتوشاپ كج كردیم، و دروغ را هم در روزنامه چاپ كردیم. یك شبكه‌ی تلویزیونی لوس‌آنجلسی در همان زمان روی این دروغ مانور داده بود. مجری آن شخصی به نام آقای میبدی بود. او نتیجه گرفت حالا که برج میلاد در حال سقوط است نظام هم برخواهد افتاد! [
اینجا]
راست شبیه به دروغ
+نوشته شده در یکشنبه ۶ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۴۸ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در شنبه ۵ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۲:۵۹ ب.ظ توسط اشرفی
ابوریحان بیرونی صراحتاً در کتاب «آثارالباقیه» می‌نویسد که پیامبر اسلام از نوروز تعریف کرده‌اند. می‌نویسد سلمان فارسی در نوروز برای حضرت حلوا برده‌اند که احتمال زیاد همین سمنو بوده است و حضرت تناول نموده و میان اصحاب قسمت کرده و ذوق ایرانی‌ها را ستوده‌اند. آن‌هایی که ابوریحان را قبول ندارند مشکل خودشان است. ابوریحان در کتاب «التفهیم لاوائل صناعه التنجیم» که در مورد نجوم است، ۴۰۰ سال قبل از گالیله، گرد بودن زمین را کشف کرده است. در آن کتاب گفته است که زمین بر خلاف پندار آن‌زمان مربع نیست بلکه گرد است و به نظریه‌ی بطلمیوسی خدشه وارد کرده است. گردش زمین به دور خورشید و ماه به دور زمین را هم قرن‌ها قبل از گالیله در آن کتاب آورده است. هزار سال پیش از کریستف‌کلمب قاره‌ی امریکا را کشف کرده است و احتمال بسیار داده که قاره‌ی دیگری هم در آن‌سوی اقیانوس وجود داشته باشد. ما اگر نوروز را پاس نداریم این‌ها را هم نمی‌توانیم به نسل جدید بفهمانیم که چه تمدن بزرگی قبل و پس از اسلام در این سرزمین رشد کرده است. [
اینجا]
پیدایش عید نوروز
+نوشته شده در شنبه ۵ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۸:۳۳ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در جمعه ۴ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۵۵ ب.ظ توسط اشرفی
دیدگاه‌های پوپر در باب دموکراسی، چگونه به کرسی نشاندن یک حاکم نیست، بلکه چگونه آسان به پایین کشیدن حاکم است. و من بعدها این جملۀ او را چنین بیان کردم که دموکراسی، شیوۀ نصب و نقد و عزل حاکمان است.
سخنرانی عبدالکریم سروش در لندن، اسفند ۱۳۹۰، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۴ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۴۴ ب.ظ توسط اشرفی
پوپر می‌گوید: تئوریِ خوبِ علمی، آن است که قابل ابطال باشد. و دولتِ خوب، دولتی است که قابل برچیدن باشد.
سخنرانی عبدالکریم سروش در لندن، اسفند ۱۳۹۰، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۴ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۹:۴۳ ق.ظ توسط اشرفی
طارق بن زياد در جنگ اسپانيا دستور داد به اندازه‌ی بيست و چهار ساعت آذوفه نگه دارند و بقیه را با كشتی‌ها آتش بزنند. بعد سربازان و افسران را جمع کرد و گفت دشمن روبروی شما و دریا پشت سر شماست غذای شما در چنگ دشمن است. این سرباز اگر تا آخرین قطره‌ی خون نجنگد چه کند؟
حماسۀ حسینی، مرتضی مطهری، جلد ۲، صفحه ۲۶۳ الکترونیکی و چاپی، برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۴ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۲۲ ق.ظ توسط اشرفی
زمانی که هند مستعمره‌ی انگلیس بود. بریتانیا برای هر ۴۰ کیلوگرم نمک طعام، یک روپیه مالیات وضع کرده بود. در سال ۱۹۳۰ یعنی ۸۱ سال پیش گاندی با پای پیاده پیشاپیش هزاران نفر از هندیان به مدت ۲۵ روز مسافت ۴۸۰ کیلومتر را پیمود تا به ساحل دریا رسید. آنگاه خم شد و از آنجا مقداری نمک برداشت. نه تنها هزاران نفر دیگر هم ظروف خود را از آب شور اقیانوس پر کردند و در مقابل چشمان بریتانیایی‌ها جوشاندند و نمک گرفتند، بلکه پارچه‌های انگلیسی را آتش زدند. با این‌که حکومت استعماری، بیش از ۶۰ هزار نفر را زندانی کرد، اما سرانجام تسلیم شد. تا این‌که حدود ۲۰ سال بعد هندوستان به استقلال رسید. این راهپیمایی از نظر بریتانیا مشابه «جشن چای» بوستن در آمریکا بود که منجر به استقلال این کشور شد.
+نوشته شده در پنجشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۵۷ ب.ظ توسط اشرفی
گاهی تهیه‌کنندگان فیلم و سریال، به بهانه‌ی نشان دادن واقعیت‌های جامعه، اثرات ناپسندی به نمایش می‌گذارند. گزارش واقعیت، کار خبرنگار است. اما هنرمند، باید اثر سازنده بیافریند.
هنر حوزه
+نوشته شده در چهارشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۷:۳۱ ب.ظ توسط اشرفی
محمدجواد لاریجانی: برخی می‌گويند اگر آمريكا آدم بشود با او مذاكره می‌كنيم. اين محال است كه آمريكا تغيير كند. ما با آمريكايی‌ها يك اختلاف سنگين داريم كه به دشمنی كشيده شده است. منتها در روابط بين‌الملل، دشمنی هم مديريت می‌خواهد. ما بايد دشمنی خود را با آمريكا و كشورهای غربی مديريت كنيم. يعنی بايد تنش بين خود و آمريكا را مهار كنيم تا گسترش پيدا نكند. سياست، فرزند زمان است. به زمان و فرصت بستگی دارد. ديگر اين‌كه سياست تابع منافع ملی است. يعنی پدر و مادر ندارد [
اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۴:۳۸ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در سه شنبه ۱ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۴۰ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در سه شنبه ۱ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۹:۴ ب.ظ توسط اشرفی
تصویر قاب و دی وی دی [
اینجا]
نمونۀ یک صفحه از کتاب [
اینجا]
کتاب درسی سال ۹۲ [
اینجا]
+نوشته شده در سه شنبه ۱ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۴۵ ب.ظ توسط اشرفی
هر نوع ورزشی که علاقه‌مندید انجام دهید.
روزانه حداقل نیم ساعت به مدت ۵ روز مجموعأ ۱۵۰ دقیقه در هفته پیاده‌روی، دو، شنا و دوچرخه‌سواری داشته باشید.
کسانی که بالای ۳۵ سال دارند یا بیشتر از ۱۰ سال از بیماری دیابتشان می‌گذرد حتما باید ورزش را با احتیاط شروع کنند و با متخصصین قلب مشورت کنند.
قبل از ورزش قند خون خود را چک کنید اگر بالای ۲۵۰ بود ورزش نکنید. چون ورزش باعث بالا رفتن قند می‌شود. اگر زیر ۱۰۰ باشد قبل از ورزش میان‌وعدۀ غذایی استفاده کنید.
کسانی که سابقۀ بیماری‌های قلبی و آنژوگرافی و آنژوگلاسی یا سکته‌های قلبی دارند با مجوز متخصصین قلب ورزش کنند.
کسانی که سابقه درگیری چشمی دارند. شبکیه یا رتنوپتی دیابتی یا خونریری‌های ته چشمی داشتند با متخصصین چشم مشورت کنند.
کسانی که درگیری عصبی پا دارند (نوروپاتی) چون پاهایشان حس ندارد ممکن است با دویدن و کوهنوردی باعث زخم پا شوند؛ حتما قبل و بعد از ورزش پا و کفش خود را بررسی کنند.
قبل از ورزش مادۀ غذایی مصرف کنید تا دچار افت قند نشوید. خصوصا کسانی که انسولین استفاده می‌کنند هر نیم ساعت یک بار ماده غذایی استفاده کنند. بهتر است در عضله‌ای که ورزش می‌کنید انسولین تزریق نکنید.
ورزش را به صورت ملایم شروع کنید؛ ۱۰ دقیقه بدن را گرم کنید، ۲۰ دقیقه ورزش ایروبیک و به آهستگی کم کنید تا نیم ساعت تمام شود.
ورزش، در کوتاه‌مدت باعث پایین آمدن قند خون می‌شود اما در درازمدت باعث بهبود وضعیت عضلانی و کاهش وزن و بهبود وضعیت قلبی ـ عروقی می‌شود و ممکن است نیاز به انسولین را کاهش دهد.
+نوشته شده در سه شنبه ۱ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۱۵ ق.ظ توسط اشرفی