+نوشته شده در شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۳:۱ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۰ ق.ظ توسط اشرفی
رضا شاه اهل نماز نبود. می گفت مگر خدا عرب است که ما با او عربی صحبت کنیم؟ روزه هم نمیگرفت. می گفت انسان هر وقت گرسنه شود باید غذا بخورد والا مریض می شود! بعدها که حکومت قوام بیشتری پیدا کرد خواست جلوی نماز و روزه را بگیرد. دستور داد توپ افطار و سحر را بیترتیب و نامنظم بزنند! توپ افطار را نیم ساعت بعد از مغرب و توپ سحر را یکی دو ساعت قبل از طلوع فجر میانداختند. مردمی که ساعت نداشتند به علت طولانی شدن روز، روزه نمیگرفتند، کسانی هم که ساعت داشتند به توپ افطار و سحر بیاعتماد شدند تا جایی که خواستار توقف شلیک توپ شدند!
خاطرات تاج الملوک، همسر دوم رضاشاه و مادر محمدرضا پهلوی، صفحه ۲۴۱، برداشت آزاد [
اینجا]
چرا نماز میخوانیم؟
+نوشته شده در جمعه ۲۹ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۳:۵۵ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در جمعه ۲۹ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۱۶ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در جمعه ۲۹ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۱۴ ق.ظ توسط اشرفی
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی [
حافظ]
یعنی در کارگاه هستی، در این کارخانهی بزرگ، یک نقش اصلی وجود دارد که باید در این زندگی کوتاه آن را دید و آن را خواند و اگر کسی نبیند و نخواند، کور و بی نصیب از این عالم رفته است. زندگی کرده است، اما یک زندگی تهی و بی حاصل و با دست خالی هم این جهان را ترک گفته است. حقیقتاً این چه چیزی است که شاعران ما اینهمه در مورد آن سخن میگویند؟ گیرم که پارهای از آنها حرفهای دیگران را تقلیداً سخن گفته باشند که چنین هم هست یعنی به گونهای که خودشان تجربهای داشته باشند از نوشتهی دیگران رونویسی کردهاند حرفی را که دیگران گفتهاند اینها تقلیداً و مقلدانه تکرار کردهاند ولی بالاخره هر مجازی به حقیقتی میپیوندد و هر تقلیدی ریشه از تحقیقی میگیرد و هر اقتباسی به یک سرچشمهی اصیل و با اصالتی متکی و مبتنی است. یعنی جایی کسی چیزی از این عالم بویی برده است و پس از آن این رایحه توسط او منتشر شده است و دیگران را هم مست کرده است. خواه مقلد باشند، خواه محقق!
سروش، سلوک عشق مدارانه، صفحه ۳، برداشت آزاد
برگ عیشی به گور خویش فرستقنوت میرزا جواد آقای ملکی تبریزیمرحوم آخوند خراسانی کفایه نوشت
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱:۰ ب.ظ توسط اشرفی
اگر در نظر ارسطو انسان حیوان ناطق است، نزد عارفان ما انسان حیوان عاشق است. حیوانی که می تواند عشق بورزد. اگر بالقوه یا بالفعل این خصلت، این قابلیت و این قدرت در آدمی نباشد، آدمیّت او محل تردید است.
تو خود چه آدمیی کز عشق بیخبری؟
آدمی باید بتواند هم محب باشد، هم محبوب؛ هم عاشق باشد، هم معشوق و هر چه کامل تر شود حاجت و قدرت او در مهر ورزیدن بیشتر می شود.
سروش، برداشت آزاد
فرق انسان و حیوان در اراده و اختیار استعشق فرزند افلاطون
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۷:۹ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۸:۱۰ ق.ظ توسط اشرفی
متمدن کسی است که می اندیشد، میفهمد و خلق میکند اما متجدد کسی است که او را از روی شتر و الاغ بردارند و پشت کادیلاک بنشانند. متجدد همان وحشی است که مصرفش تغییر کرده است بلکه از وحشی پست تر و خبیث تر و ذلیل تر است برای اینکه امکان تبدیل وحشی به متمدن هست اما امکان تبدیل متجدد به متمدن نیست.
میعاد با ابراهیم، دکتر علی شریعتی صفحه ۱۴۵، برداشت آزاد
مدینه چیست؟فرق تمدن و تجددعلم و فرهنگ غربپیشرفتی که باعث بیگانگی انسان میشود
+نوشته شده در یکشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۵۹ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در یکشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۷:۳۲ ب.ظ توسط اشرفی
در اصول کافی آمده است که پیامبر اکرم فرمود: هر گاه اهل شک و بدعت را دیدید، فباهتوهم! در اینجا باهتوهم به معنای مبهوت کردن است نه تهمت زدن! مثل: فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ (
۲/۲۵۸)
سیری در سیرۀ نبوی، مرتضی مطهری، صفحه ۱۲۸، برداشت آزاد [
اینجا]
سروش در تیرماه ۱۳۹۲ مدعی شد، آیت الله مؤمن بهتان به مخالف را جایز میداند. [
اینجا]
عطاء الله مهاجرانی از آیت الله مؤمن دفاع کرد و به سروش پاسخ داد. [
اینجا]
سروش در چهلمین سال پیروزی انقلاب همان ادعا را تکرار کرد. [
اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۷:۲ ق.ظ توسط اشرفی
جزئیات حادثۀ کربلا ثبت شده است؛ چه کسی کدام ضربه را زد، چه کسی اوّل زد، چه کسی فلان چیز را دزدید، همۀ اینها ذکر شده است. آن کسی که مثلاً قطیفۀ حضرت را دزدید و به غارت برد، بعداً به او میگفتند: سرق القطیفه! بنابراین، جزئیات ثبت شده و معلوم است؛ یعنی خاندان پیامبر و دوستانشان نگذاشتند که این حادثه در تاریخ گم شود.
نماز جمعه، آیت الله خامنهای، برداشت آزاد [
اینجا]
تاریخ علم است یا هنر؟سند کتبی واقعه کربلا
+نوشته شده در جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۷:۱ ق.ظ توسط اشرفی
یک عمر به دنبال جوابی دیگر/هر روز کشیدهام عذابی دیگر
هر شب به هوای دیدنت از خوابی/آسیمه دویدهام به خوابی دیگر
خواب میرزا جواد ملکی
+نوشته شده در جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۷:۰ ق.ظ توسط اشرفی
مأمورین به خانه ایشان میروند و حدود ۷۸ جلد کتاب را که مخفیانه از کتابخانه خارج کرده بود، مییابند و به کتابخانه عودت میدهند.
نفیسی وقتی کتابی را به خانه میبرد، جلد آن را عوض میکرد و درون آن کتاب دیگری تعبیه میکرد و دوباره آن را به جای اولش باز مىگرداند. [
اینجا]
توتم سعید نفیسی
+نوشته شده در جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۶:۵۹ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۶:۵۸ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۶:۵۵ ق.ظ توسط اشرفی
روزى ملا آقا جان زنجانی در مشهد، منزل مرحوم آية اللّه ميلانى منبر رفت. ناگهان سخنش را قطع كرد و به گوشهاى نگاه كرد که يكى از علما سيگار مىكشيد. سپس گفت: اگر انسان بتواند تمام حواسش را به جنبههاى روحى بدهد بيشتر استفاده مىكند.
پرواز روح، سید حسن ابطحی، صفحه ۴، برداشت آزاد [
اینجا]
اتاق سیگارحرمت تریاک و سیگار
+نوشته شده در جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۶:۴۹ ق.ظ توسط اشرفی
خداوند در این آیه به دو نوع کف مثال میزند. یکی کف روی سیلاب؛ یکی کف روی فلزاتی مانند طلا و نقره هنگامی که آن را ذوب میکنند. میفرماید: این کف خشک میشود و آب و طلا و نقره باقی میماند. فَأَمَّا ٱلزَّبَدُ فَيَذۡهَبُ جُفَآءٗ (
رعد ۱۷)
در آن بحرید کاین عالم کف اوست
+نوشته شده در جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۶:۴۸ ق.ظ توسط اشرفی
وَ لا تُعاجِلْنِی بِالْعُقُوبَةِ عَلى ما عَمِلْتُهُ فِی خَلَواتِی ...
+نوشته شده در جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۶:۴۶ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۶:۴۵ ق.ظ توسط اشرفی
اخزم طایی جد حاتم طایی بود که پدرش ابو اخزم را آزار میداد. بعد از مرگ اخزم، فرزندان اخزم با پدربزرگشان ابواخزم گلاویز شدند و او را مجروح کردند. ابو اخزم گفت نوههایم این خوی را از پسرم اخزم گرفتهاند.
انّ بُنیّ ضرّجونی بالدّم/ شِنْشِنَةٌ أَعْرِفُهَا مِنْ أَخْزَمٍ
ولدتها الفحوله... لتلد لی ولدأ شجاعا
+نوشته شده در جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۶:۴۴ ق.ظ توسط اشرفی
نوعى پارچۀ گرانبها است که در یمن تولید مىشود.
مستحب است پارچه سرتاسری میّت از برد یمانی باشد.
مستحب است خطیب جمعه ردایى از برد یمانى بپوشد.[
اینجا]
جواهرالکلام، شیخ محمدحسن نجفی جواهری، جلد ۴، صفحه ۲۲۱، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۶:۴۲ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۴:۲۱ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۹:۲۴ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در یکشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۹:۴ ب.ظ توسط اشرفی
این عسس را دید و در خانه نشد [
مولوی]
مولوی داستان عالم پرهیزگاری را بیان میکند که از بیم پذیرفتن مسند قضاوت خود را به دیوانگی زد و در پاسخ به کسی که او را ملامت کرده بود گفت: دیوانه کسی است که دزد اندیشه را ببیند اما خود را به دیوانگی نزند و گنج عقل خود را پنهان نکند.
+نوشته شده در شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۴۳ ب.ظ توسط اشرفی
مشروعیت یک حکومت نه به شیعه بودن است نه به سنی بودن است نه به وهابی بودن! بلکه به عدالت است. من سعدی را که میپسندم برای این است که وقتی سلاطین را موعظه میکرد، به هیچکدام نگفت حکومت اسلامی کنید. به هیچکدام نگفت مردم را وادار به نماز و روزه و حج و زکات و این چیزها کنید. به همه میگفت عادل باشید و بر منهاج عدالت رفتار کنید. خدا را بر آن بنده بخشایش است که خلق از وجودش در آسایش است./سروش
من: سعدی در مقام بیان اخلاق فردی است.
عزاداری حکومتی
+نوشته شده در جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۵۴ ق.ظ توسط اشرفی
زن غرب، به هیچ وجه معیار یک زن نمونه در عالم نیست. غرب، پنجاه سال پیش اینگونه نبود و من مطمئنم پنجاه سال بعد هم به این صورت نخواهد ماند. هیچ وقت در مغربزمین این برهنگی وجود نداشت. هیچ وقت کلیسا و دین و مردمِ با دین و بی دین، به این نحوه از زندگی رضایت نمیدادند. این یک فاز گذراست اما آقایان خودشان را گرفتند و میگویند ما معیاریم. این خیلی بد است. هیچ قومی برای قوم دیگر معیار نیست. درست مثل این میماند که ما بگوییم موسیقی غربی بهترین موسیقی است. یا زبان انگلیسی بهترین زبان است! آداب و رسوم اجتماعیِ قومی برای قوم دیگر معیار نیست اما این نخوتی که در بعضی از غربیها وجود دارد خیلی تحقیر کننده و بی دلیل و بی دفاع است. [سروش]
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۸:۴۶ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱:۵۵ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱:۴۷ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱:۷ ق.ظ توسط اشرفی
انواع مشکلاتی که ما داریم، معنایش این است که اگر انسان مادی باشد، باخته است. امکان ندارد آدم بتواند تحلیلی برایش پیدا کند و به کسی که نباخته، حسرت نبرد. یک تفسیر بیخدا از این عالم به او میگوید این عالم باختن در باختن است. چون دنیا را حول محور وجود خودش میبیند اما وقتی از سطح بالاتری به این مسئله نگاه کنیم دنیا را مثل یک سیستم بستهای میبینیم که اگر چیزی اینجا نیست جای دیگر وجود دارد. آدمیانی که با خدا زیستهاند اهمیّت این نکات را کمتر درک میکنند. کسی که مدتی بیخدا زندگی کرده و مردنِ خدا را در وجود خود تجربه کرده است، بهتر میتواند عمق این نکات را دریابد. [
اینجا]
برد عارفان
+نوشته شده در شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۸:۹ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۲:۱۰ ق.ظ توسط اشرفی
شب اول: جناب مسلم بن عقیل
شب دوم: ورود به کربلا
شب سوم: حضرت رقیه علیهاالسلام
شب چهارم: فرزندان حضرت زینب، جناب حر، فرزندان مسلم
شب پنجم: عبدالله بن حسن، جناب زهیر، جناب حبیب بن مظاهر
شب ششم: قاسم بن الحسن (ع)
شب هفتم: حضرت علی اصغر (ع)
شب هشتم: حضرت علی اکبر (ع)
شب نهم: حضرت عباس (ع)
شب دهم: حضرت امام حسین(ع)
شب یازدهم: شام غریبان
شب دوازدهم: حضرت امام سجاد (ع)
نام روزهای محرم
+نوشته شده در پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۸:۵۸ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در سه شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۴:۵۸ ب.ظ توسط اشرفی
یکی از مسئولین آمریکایی گفته است: به جای انداختن بمب، دامنهای کوتاه برایشان بفرستید!
راست میگوید؛ فساد، یک ملت را به خودی خود ضایع میکند.
رهبر انقلاب، ۱۳۸۳/۱۰/۱۷، برداشت آزاد [
اینجا]
هدیه به گربه
+نوشته شده در سه شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۴:۳۴ ب.ظ توسط اشرفی
غزالی از کسانی است که میگوید: قناعت رکن من ارکان الدین! درست هم میگوید. قناعت یکی از ارکان دین است. قاعت ضد طمع و زهد ضد خوشی است. بیماری کاپیتالیسم این است که اولاً بیش از حد نیاز تولید کند، ثانیاً وقتی که تولید کرد به مردم بگوید که این تولیدات را حتما بخرید و مصرف کنید تا ماشین ما از گردش نیفتد. دائم نیاز مصنوعی خلق میکند تا مردم بدوند. اینکه میگویند کاپیتالیسم غیر اخلاقی است، بله! یعنی مهمترین ارزش اخلاقی که زیر پای کاپیتالیسم لگدمال شده، ارزش قناعت است. و هر کسی در زندگی خودش میتواند این را بفهمد که قانعانه زیست میکند یا آزمندی و طمع ورزی میکند. [
اینجا]
نقش قناعت در فکر و ذکر
+نوشته شده در دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۸:۴۹ ب.ظ توسط اشرفی