نکات

عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید

ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی [حافظ]
یعنی در کارگاه هستی، در این کارخانه‌ی بزرگ، یک نقش اصلی وجود دارد که باید در این زندگی کوتاه آن را دید و آن را خواند و اگر کسی نبیند و نخواند، کور و بی نصیب از این عالم رفته است. زندگی کرده است، اما یک زندگی تهی و بی حاصل و با دست خالی هم این جهان را ترک گفته است. حقیقتاً این چه چیزی است که شاعران ما این‌همه در مورد آن سخن می‌گویند؟ گیرم که پاره‌ای از آنها حرفهای دیگران را تقلیداً سخن گفته باشند که چنین هم هست یعنی به گونه‌ای که خودشان تجربه‌ای داشته باشند از نوشته‌ی دیگران رونویسی کرده‌اند حرفی را که دیگران گفته‌اند اینها تقلیداً و مقلدانه تکرار کرده‌اند ولی بالاخره هر مجازی به حقیقتی می‌پیوندد و هر تقلیدی ریشه از تحقیقی می‌گیرد و هر اقتباسی به یک سرچشمه‌ی اصیل و با اصالتی متکی و مبتنی است. یعنی جایی کسی چیزی از این عالم بویی برده است و پس از آن این رایحه توسط او منتشر شده است و دیگران را هم مست کرده است. خواه مقلد باشند، خواه محقق!
سروش، سلوک عشق مدارانه، صفحه ۳، برداشت آزاد
برگ عیشی به گور خویش فرست
قنوت میرزا جواد آقای ملکی تبریزی
مرحوم آخوند خراسانی کفایه نوشت
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱:۰ ب.ظ توسط اشرفی