نتوانستیم نشانهای از آیت الله بروجردی بگیریم
مدیوم که شاید تا آنوقت آدم سمجی مثل من ندیده بود، کوشش کرد با روح مرحوم آیتالله بروجردی ارتباط بگیرد. میز تکان خورد. مدیوم خطاب به روح پرسید آیا پیامی دارید؟ میز حرکت کرد. یعنی آری! پیام به روش حروف الفبا این بود «چ گ و ن ه ا س ت خ و د ر ا ب ن م ا ی ا ن م» چگونه است خود را بنمایانم؟ با شنیدن این پیام حالت عجیبی به حضار دست داد. چقدر خوب است که چنین شود. اما ناگهان دیدیم حال مدیوم به هم خورد. به گوشهی اتاق، نزدیک سقف خیره شد. مثل این که نور خیره کنندهای دیده باشد چشم خود را جمع کرد و سپس روی هم گذاشت و سر خود را روی میز گذاشت و بعد از مدتی مانند اینکه از خواب عمیقی بیدار شده باشد سر برداشت. از پشت میز پایین آمد و روی زمین نشست. پرسیدیم چه دیدی؟ گفت: سید محترمی با چشم سرخ! پرسیدیم به قیافهی آیت الله بروجردی نبود؟ گفت نه! پرسیدیم مثلاً فکر میکنید کی بود؟ گفت: نمیدانم. به این ترتیب جلسه پایان یافت در حالی که ساعت ۱۲ شب بود و ما نتوانستیم نشانهای از آیت الله بروجردی بگیریم.
ارتباط با ارواح، ناصر مکارم شیرازی، صفحه ۳۰، برداشت آزاد
ارتباط با ارواح، ناصر مکارم شیرازی، صفحه ۳۰، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۹ ب.ظ توسط اشرفی