علی ای سرّ نامعلوم عالم
علی ای سرّ نامعلوم عالم/علی ای اولین مظلوم عالم
علی ای ناشناس آفرینش/علی ای انبیاء را از تو بینش
تو ابر فیض و ما دشت کویریم/تو فریاد رهائی ما اسیریم
تو شاه هر دو عالم ما گداییم/تو دست حق و ما بی دست و پاییم
علی ای از رعیت دیده آزار/سخن با چاه گفته در شب تار
غمت را از شرار آه پرسم/روم در کوفه و از چاه پرسم
الا چاهی که رازت در دلت خفت/بگو شبها علی با تو چه میگفت
[حاج ذبیح الله ترابی]
مستزاد عوام
علی ای ناشناس آفرینش/علی ای انبیاء را از تو بینش
تو ابر فیض و ما دشت کویریم/تو فریاد رهائی ما اسیریم
تو شاه هر دو عالم ما گداییم/تو دست حق و ما بی دست و پاییم
علی ای از رعیت دیده آزار/سخن با چاه گفته در شب تار
غمت را از شرار آه پرسم/روم در کوفه و از چاه پرسم
الا چاهی که رازت در دلت خفت/بگو شبها علی با تو چه میگفت
[حاج ذبیح الله ترابی]
مستزاد عوام
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۹:۲۵ ق.ظ توسط اشرفی