تشبیه و تنزیه در داستان موسی و شبان
مولوی از این داستان استفادههای پلورالیستیک میکند. میگوید شبان یک مشبِّه بود که خدا را به یک انسان تشبیه کرد، موسی یک متکلم تنزیهگر است و لذا بر شبان عتاب کرد تا چنین مشبهانه در وصف خدا سخن نگوید! خداوند هم در میان آن شبان مشبِّه و این موسای منزِّه داوری کرد. مولوی سپس توضیح میدهد که هر کدام از ما در هر مرتبهای از تنزیه که باشیم باز هم مبتلا به تشبیه هستیم. به تو رخصت ذکر تشبیهآلود دادهاند چون میدانند که نمیتوانی از تشبیه رهایی کامل یابی؛ هر کس به نسبت، هم چوپان است هم موسی؛ از نظر عارفان و صوفیان این مطلب حتی در حق انبیای عظام الهی هم صادق است.
عبدالکریم سروش، صراط های مستقیم، صفحه ۱۶، برداشت آزاد
کاشکی هستی زبانی داشتی
مکتب تشبیه و تنزیه
دید موسی یک شبانی را به راه
هر کسی را سیرتی بنهادهام
هو اللّهُ الْخالقُ الْبارئُ الْمصوِّرُ
عبدالکریم سروش، صراط های مستقیم، صفحه ۱۶، برداشت آزاد
کاشکی هستی زبانی داشتی
مکتب تشبیه و تنزیه
دید موسی یک شبانی را به راه
هر کسی را سیرتی بنهادهام
هو اللّهُ الْخالقُ الْبارئُ الْمصوِّرُ
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۷:۷ ب.ظ توسط اشرفی