نکات

مهاجرت شیخ محمد عبده

کسانی که فقط در محیط زندگی خودشان مانده‌اند اساسا فکر اصلاح و تغییر و برون‌شو در سر این‌ها جوانه نمی‌زند. شما سید جمال‌الدّین اسدآبادی را ببینید، سال‌ها در کشورهای فرانسه، ترکیه، مصر و افغانستان بود. محمد عبده که شاگرد او بود هرگز آن روح حماسی سید جمال را نداشت امّا وقتی به فرانسه رفت و مدّتی در آنجا اقامت کرد آن جملۀ مشهور را گفت: که در فرانسه اسلام دیدم، در مصر مسلمان!
این جمله در ذهن شیخ محمد عبده متولد نمی‌شد مگر اینکه جامعۀ دیگری را ببیند. نحوۀ دیگری از زندگی را بیازماید و خود به این نتیجه برسد. آقای بازرگان و مرحوم دکترشریعتی از کشور خودمان و کسانی دیگر؛ همۀ این‌ها را که ملاحظه کنید می‌بینید، اولا به خارج مهاجرت کردند، ثانیا در آنجا زندگی کردند. نه این‌که مهان‌وار سفری داشته باشند و پذیرایی شوند و برگردند. بعضی‌ها هر سال چند بار به خارج سفر دارند اما آن زندگی کردن نیست. آن زیستن با دیگران نیست. آن قاطی شدن با اجتماع نیست. آن مهمانی است. مهمانییی که کاردارها و سفرا موظفند آنها را از فرودگاه تحویل بگیرند و به هتل ببرند و دوباره برگردانند. این‌چنین نمی‌توان جهان را شناخت و ادعای جهان‌شناسی و جهان‌دیدگی داشت.
سروش، اقبال و نبوت، دقیقه۱۰:۰۰ برداشت آزاد
اطلاعات قهوه‌خانه‌ای جان کری
نه مشهد را دیده‌ام نه زشک را
تو قلب بیگانه را می‌شناسی
سفارش به قرآن در وصیّت امام علی(ع)
روستای ایستا در شرق طالقان
استخاره بعد از نماز دکتر شریعتی
+نوشته شده در دوشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۵ ساعت ۱:۱۱ ق.ظ توسط اشرفی