انتقاد علامه طهرانی به شاهنامه
فردوسی با شاهنامۀ افسانهای خود خواست باطلی را در مقابل قرآن علم کند و موهومی را در برابر یقین بر پا دارد اما خداوند او را به جزای اعمالش رساند. خودش میگوید:
بسی رنج بردم در این سال سی/ عجم زنده کردم بدین پارسی
چو از دست دادند گنج مرا/ نبد حاصلی دسترنج مرا
ما در زمان خود هر کس را دیدیم که خواست عجم را در برابر اسلام علم کند، و لغت پارسی را در برابر قرآن بنهد، با ذلّت و مسکنتی عجیب جان داده است.
علامه سید حسین تهرانی، نور ملکوت قرآن ۴، صفحه ۱۴۶، برداشت آزاد [اینجا]
جلسهای با اساتید دانشگاه معارف اسلامی
داستان نضربن حارث
فردوسی از مفاخر شیعیان است
پدرم شاهنامه میخواند و گریه میکرد
مکتب ایرانی در مقابل نظام اسلامی
داستان رستم و اسفندیار در شاهنامه
بسی رنج بردم در این سال سی/ عجم زنده کردم بدین پارسی
چو از دست دادند گنج مرا/ نبد حاصلی دسترنج مرا
ما در زمان خود هر کس را دیدیم که خواست عجم را در برابر اسلام علم کند، و لغت پارسی را در برابر قرآن بنهد، با ذلّت و مسکنتی عجیب جان داده است.
علامه سید حسین تهرانی، نور ملکوت قرآن ۴، صفحه ۱۴۶، برداشت آزاد [اینجا]
جلسهای با اساتید دانشگاه معارف اسلامی
داستان نضربن حارث
فردوسی از مفاخر شیعیان است
پدرم شاهنامه میخواند و گریه میکرد
مکتب ایرانی در مقابل نظام اسلامی
داستان رستم و اسفندیار در شاهنامه
+نوشته شده در شنبه ۳ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۶:۱۴ ب.ظ توسط اشرفی