نکات

پدر محمدتقی جعفری

نام پدرش کریم بود. کریم درس نخوانده بود، اما صدق و صفای خاصی داشت. او نانوا بود و هیچ وقت بدون وضو دست به خمیر نان نمی‌زد. در روزگاری كه تبریز دچار قحطی شده بود، در یكی از شب‌ها، ‌كریم با هزار زحمت دو عدد نان سنگک و مقداری شیرینی خرید، در بین راه، دو نفر را در خرابه‌ای دید كه مشغول خوردن لاشه گوسفند و مرغ مرده‌ای بوده‌اند،‌ دلش به حال آنان سوخت و یكی از نان‌ها و شیرینی را به آن‌ها داد. چند قدمی دور نشده بود كه برگشت تا شاید بتواند كمك دیگری انجام دهد. دید آن دو دست به دعا برداشتند و گفتند: ای مرد مهربان! همچنان كه ما را خوشحال كردی، خدای بزرگ به تو فرزندی صالح و نیك عنایت فرماید و چشم تو را روشن كند. [اینجا]
مادر محمدتقی جعفری
+نوشته شده در پنجشنبه ۸ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۲۸ ب.ظ توسط اشرفی