نکات

این‌ چنین گستاخ زان می‌خاردم

کو درین شب گاو می‌پنداردم [مولوی]
شخصی گاو خود را در طویله بست. شب، شیری به طویله رفت؛ گاو را خورد و در جای گاو نشست. مرد روستایی وارد طویله شد و شیر را به خیال گاو خود نوازش می‌کرد. شیر با خود گفت:
این چنین گستاخ زان می‌خاردم/کو درین شب گاو می‌پنداردم [مولوی]
چرا موش از شیر نمی‌ترسد؟
+نوشته شده در یکشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۴۲ ق.ظ توسط اشرفی