درگیری مسلم با مأموران ابن زیاد
مسلم از گرفتاری هانی با خبر شد. با افراد خود برای جنگ با عبیداللَّه بیرون آمد. عبیداللَّه در درون دار الاماره پناه گرفت. نگهبانان و لشکرش با مسلم و یارانش درگیر شدند. شب فرا رسید. یاران بیوفای مسلم در تاریکی شب اطراف آن حضرت را خالی کردند. تنها ده نفر با مسلم باقی ماندند. مسلم برای انجام نماز مغرب وارد مسجد اعظم کوفه شد. در این هنگام همان ده نفر نیز از ترس پراکنده شدند. مسلم تنها در کوچههای کوفه میگشت تا اینکه به در خانه بانویی به نام طوعه رسید. توقّف کرد و از آن بانو تقاضای آب کرد. طوعه آب آورد. مسلم از طوعه خواست آن شب را به او پناه دهد، طوعه پذیرفت و به او پناه داد. پسر طوعه موضوع را به ابن زیاد گزارش داد. ابن زیاد مأمور فرستاد تا مسلم را دستگیر کنند. مسلم زره خود را پوشید و بر اسب خود سوار شد و از خانه طوعه بیرون آمد و با محمّد بن اشعث و همراهانش به جنگ پرداخت، جمعی از آنها را کشت. سرانجام بر اثر زخمهایی که بر پیکرش وارد شده بود به روی زمین افتاد و به اسارت دشمنان درآمد. [اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۱۴ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱:۵۹ ب.ظ توسط اشرفی