عبور اسرا از قتلگاه
دشمن زنان را با سر و پای برهنه و لباسهای به غارت برده به اسارت گرفتند و خیمهها را آتش زد. زنان گفتند شما را به خدا قسم ما را از قتلگله حسین(ع) عبور دهید. آنها را از کنار قتلگاه عبور دادند. وقتی چشم بانوان به بدنهای پاره پاره افتاد فریاد گریه سر دادند، سیلی به صورتشان میزدند. زینب فریاد میزد:
يَا مُحَمَّدَاهْ... هَذَا الْحُسَيْنُ مُرَمَّلٌ بِالدِّمَاءِ مُقَطَّعُ الْأَعْضَاءِ وَ بَنَاتُكَ سَبَايَا... وَ هَذَا حُسَيْنٌ مَجْزُوزُ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَا مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ... بِأَبِي الْمَهْمُومُ حَتَّى قَضَى بِأَبِي الْعَطْشَانُ حَتَّى مَضَى...
راوی میگوید: به خدا قسم دوست و دشمن گریه کردند. [اینجا]
يَا مُحَمَّدَاهْ... هَذَا الْحُسَيْنُ مُرَمَّلٌ بِالدِّمَاءِ مُقَطَّعُ الْأَعْضَاءِ وَ بَنَاتُكَ سَبَايَا... وَ هَذَا حُسَيْنٌ مَجْزُوزُ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَا مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ... بِأَبِي الْمَهْمُومُ حَتَّى قَضَى بِأَبِي الْعَطْشَانُ حَتَّى مَضَى...
راوی میگوید: به خدا قسم دوست و دشمن گریه کردند. [اینجا]
+نوشته شده در سه شنبه ۱۸ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱:۵۲ ق.ظ توسط اشرفی