بیست و سه سال
چند نفر از فرزندان مرحوم آقاشیخ بزرگ، صاحب کتاب الذریعه مارکسیسم شدند که یکی از فرزندان او علی نقی منزوی بود. علی نقی مدتها در لبنان به سر میبرد و بعد از انقلاب هم به ایران آمد. شاید بیش از یک بار هم به دیدن من آمد. من از او پرسیدم این کتاب بیست و سه سال قصّهاش چیست؟ من در این کتاب قلم علی دشتی را میبینم. گفت: بله! علی دشتی نوشت اما من یادداشت هایم را به او دادم. علی نقی گفت من ماتریالیست تاریخیام. گفت من ماتریالیست تاریخی رو قبول دارم. یعنی همان مشرب مارکسیست را که همهی حوادث تاریخی را بر مبنای ماتریالیسم اقتصاد توجیه میکند. باری! آقای طباطبایی دلیری کرد و پاسخی به کتاب بیست و سه سال نوشت. بیست و سه سال، کتابی است که با استشهادات و استنادات تاریخی و قرآنی، نبوّتِ پیامبر را زیر سؤال میبرد. قرآن را زیر سوال میبرد. به هر حال علی دشتی قبلا آخوند بود و اطلاعات حوزوی و علمی و فقهی و این چیزها هم داشت. من در سفری که از انگلستان به ایران داشتم، مرحوم آقای مطهری را دیدم. ایشان خیلی نگران بود که این کتاب به دست عامه رسیده و منتشر شده است. اینها را کار ساواک میدانستند و گفتند که نسخهای از این کتاب را هم به مرحوم علامه طباطبایی دادهاند؛ اما تا انقلاب، جوابی در رد آن، از مرحوم مطهری یا دیگران نوشته نشد تا اینکه آقای طباطبایی نوشتند.
آقابزرگ تهرانی و فرزندان
آقابزرگ تهرانی و فرزندان
+نوشته شده در پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۹:۴۳ ق.ظ توسط اشرفی