پس شدند اشکستهاش آن عاقلان
پس شدند اشکستهاش آن عاقلان/لیک کو خود آن شکست عاشقان
عاقلان اشکستهاش از اضطرار/عاشقان اشکسته با صد اختیار
عاقلانش بندگان بندیاند/عاشقانش شکری و قندیاند
إئتیا کرها مهار عاقلان/إئتیا طوعا بهار بیدلان
تو اگر خودت به اختیار نمیری، روزی به جبر خواهی مرد. اگه خودت چشمانت را باز نکنی، روزی چشمانت را باز خواهند کرد. اما فرق است بین مرگ اختیاری و مرگ جبری و طبیعی، فرق است بین راهی که آدمی به اختیار میرود تا راهی که به اجبار میرود و او را کشان کشان میبرند. بالاخره خداوند این کار را خواهد کرد. برای همه رقم خورده است که اهل سعادت باشند، شکی نیست و خداوند دشمنی با بندگان خود ندارد اما عدهای عاشقانه در مقابل او میشکنند، عدهای عاقلانه در مقابل او میشکنند، عدهای هم سرکشانه میشکنند. برای شکستن سرکشان، چکش لازم است. جهنم یعنی همین! برای شکستن عاقلان، بینهایت بودن خداوند و برای شکستن عاشقان، محبوب و دلربا بودن خداوند.
هر که نه گویای تو خاموش به
طوعا و كرها
معبد مرد کریم اکرمته
یزید به جهنم نمیرود
عاقلان اشکستهاش از اضطرار/عاشقان اشکسته با صد اختیار
عاقلانش بندگان بندیاند/عاشقانش شکری و قندیاند
إئتیا کرها مهار عاقلان/إئتیا طوعا بهار بیدلان
تو اگر خودت به اختیار نمیری، روزی به جبر خواهی مرد. اگه خودت چشمانت را باز نکنی، روزی چشمانت را باز خواهند کرد. اما فرق است بین مرگ اختیاری و مرگ جبری و طبیعی، فرق است بین راهی که آدمی به اختیار میرود تا راهی که به اجبار میرود و او را کشان کشان میبرند. بالاخره خداوند این کار را خواهد کرد. برای همه رقم خورده است که اهل سعادت باشند، شکی نیست و خداوند دشمنی با بندگان خود ندارد اما عدهای عاشقانه در مقابل او میشکنند، عدهای عاقلانه در مقابل او میشکنند، عدهای هم سرکشانه میشکنند. برای شکستن سرکشان، چکش لازم است. جهنم یعنی همین! برای شکستن عاقلان، بینهایت بودن خداوند و برای شکستن عاشقان، محبوب و دلربا بودن خداوند.
هر که نه گویای تو خاموش به
طوعا و كرها
معبد مرد کریم اکرمته
یزید به جهنم نمیرود
+نوشته شده در دوشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۵ ق.ظ توسط اشرفی