نکات

سحرخیز باش تا کامروا شوی

بوذرجمهر همیشه انوشیروان را به سحرخیزی نصیحت می‌کرد و خودش هم صبح زود می‌آمد. شاه به افرادش گفت هنگام سحر که او از خانه‌اش بیرون می‌آید، سر راهش بایستید و هر چه دارد از او بگیرید. هنوز هوا تاریک بود، سر راهش ایستادند، پول‌ها و لباس‌هایش را گرفتند و رهایش کردند. بوذرجمهر مجبور شد به خانه برگردد، لباس دیگر بپوشد. آن روز دیرتر آمد. شاه از او پرسید چرا امروز دیر آمدی؟ بوذرجمهر جریان را تعریف کرد. انوشیروان گفت شما که گفتید: سحرخیز باش تا کامروا شوی! بوذرجمهر گفت: دزد از من سحرخیزتر بود.
مرتضی مطهری، پانزده گفتار، صفحه ۱۰۱، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۵:۴۱ ب.ظ توسط اشرفی