عیب بلال حبشی
در داستان ها آورده اند که بلال، اذان گوی پیامبر زبانش می گرفت، حبشی بود. درست نمیتوانست کلمات را ادا کند. با همۀ این احوال، پیامبر او را مؤذن خود کرده بود. اصحاب آمدند و گفتند که او نمیتواند درست اذان بگوید؛ در اوّل کار صلاح نیست چنین فرد زبان ناگشودهای را برای اذان منصوب کنید. مولوی در اینجا جواب پیامبر را نقل میکند که: نه! اهمیتی به اینها نیست شما به سوز و گداز درونی بلال نگاه کنید. درآنجا از زبان پیامبر سخن درشتی با یاران میگوید که:
برمشورانید تا من رازتان
باز گویم اول و آغازتان
نگذارید پرونده شما را باز کنم، نگذارید بگویم خودتان چکارهاید که حالا آمدهاید عیب میگیرید. اگر این عیب دارد فقط همین عیب توک زبانی حرف زدنش است اما شما ده تا عیب نهان دارید. او عیب سادهاش بالای مأذنه آشکار میشود. از کسی هم واهمه ندارد. کاش همه فقط همین عیب را داشتند.
سروش، شرح مثنوی، دفتر نخست، جلسه اول، دقیقه ۳۴، برداشت آزاد
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
برمشورانید تا من رازتان
باز گویم اول و آغازتان
نگذارید پرونده شما را باز کنم، نگذارید بگویم خودتان چکارهاید که حالا آمدهاید عیب میگیرید. اگر این عیب دارد فقط همین عیب توک زبانی حرف زدنش است اما شما ده تا عیب نهان دارید. او عیب سادهاش بالای مأذنه آشکار میشود. از کسی هم واهمه ندارد. کاش همه فقط همین عیب را داشتند.
سروش، شرح مثنوی، دفتر نخست، جلسه اول، دقیقه ۳۴، برداشت آزاد
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
+نوشته شده در چهارشنبه ۶ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۲:۳۷ ب.ظ توسط اشرفی