نکات

اشعار مولوی در آتش تنور

در حکایاتی که از مولوی رسیده است که حسام الدین می‌گوید روزی مولوی منزل من آمد و گفت تنور را روشن کن، روشن کردم؛ گفت کاغذ بیاور، کاغذ آوردم؛ مولوی شعر می‌نوشت و در آتش می‌انداخت. می‌گفت از غیب آمدند و به غیب الغیب می‌روند.
سروش، شرح مثنوی، دفتر نخست، جلسه اول، دقیقه ۰۱:۱۶:۰۰، برداشت آزاد
گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ
از بین بردن اشعار علامه طباطبایی
کتاب‌های علامه طباطبایی در رودخانه
در سرای بی کسی بی کس درا
+نوشته شده در چهارشنبه ۶ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۵۱ ب.ظ توسط اشرفی