شهید حسین پیراینده
از اسرای خوشمشرب آسایشگاه بود. میگفت: ما زیاد زنده ماندیم باید توی جبهه شهید میشدم. به عراقیها اعتنا نمیکرد. آن روز در حیاط اردوگاه به سوی آسایشگاه میرفت که نگهبان عراقی از پشت با کابل بر بدن نازنینش زد تا تحقیرش کند اما حسین بدون اینکه برگردد و به عراقی نگاه کند با آرامش به راهش ادامه داد. حالا این عراقی بود که نحقیر میشد. حسین در یکی از درگیریها مورد اصابت گلوله قرار گرفت و شهید شد. پیکرش را همانجا به خاک سپرده شد. پس از ۱۲ سال وقتی پیکر نازنینش را به ایران آوردند همچنان سالم بود.
سرباز جهادم من و از جبهۀ احرار
انصاف کجا رفته که در خانه بمیرم
سرباز جهادم من و از جبهۀ احرار
انصاف کجا رفته که در خانه بمیرم
+نوشته شده در پنجشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۴۶ ق.ظ توسط اشرفی