نکات

آب می‌جویم ولیکن در سراب

آب می‌جویم ولیکن در سراب/کوفه‌بازار است این شهر خراب
ای خداوندان مُلک عافیت/والیان مسند اشرافیت
من یقین دارم مسلمان نیستید/چون ولی را تحت فرمان نیستید
من در این آشفته بازار شما/پرده برمی‌دارم از کار شما
نصرت حق را چو باور داشتم/با علی دست از دهان برداشتم
آه از تزویر خلق دلق‌پوش/مردم گندم‌نمای جوفروش
آه از این گرگ‌های میش‌خوار/وین همه مستغنی درویش‌خوار [آهنگران]
+نوشته شده در سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۴:۴۴ ب.ظ توسط اشرفی