ملاقات دکتر صدیقی با شاه
صادق زیباکلام میگوید در مصاحبهای که با داریوش فروهر داشتم، فروهر گفت: دیماه ۱۳۵۷ بود؛ شاه، بازرگان و سنجابی و بختیار و غلامحسین صَدیقی، را احضار کرد تا دولت آشتی ملی تشکیل دهد. بازرگان قبول نکرد و گفت فایده ندارد چون اگر امام موافق نباشند عملی نخواهد شد. دکتر سنجابی هم گفت من باید با رهبر جبهه ملی مشورت کنم اما بختیار و صَدیقی حاضر شدند بروند و با شاه ملاقات کنند. فروهر میگوید من به پای صَدیقی افتادم و گریه کردم که تو نخستوزیر مصدق بودی اگر بروی دیدن شاه، تمام اعتبار مصدق و جبهه ملی از بین میرود. اما صَدیقی قبول نکرد و رفت. وقتی به دیدن شاه رفت، شاه از صَدیقی میپرسد داستان خمینی چیست که اینها در مملکت راه انداختهاند؟ صَدیقی به شاه میگوید، داستان خمینی نیست بلکه داستان یک پدر و پسر است [رضاشاه و محمدرضا شاه]! آن زمان کسی جرأت نداشت به پدر شما دروغ بگوید، اکنون کسی جرأت ندارد به شما راست بگوید! [اینجا]
این مردم چه میخواهند؟
به سر مبارک قسم
استقبال از فرح
مشورت انوشیروان
این مردم چه میخواهند؟
به سر مبارک قسم
استقبال از فرح
مشورت انوشیروان
+نوشته شده در سه شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۳:۹ ق.ظ توسط اشرفی