نکات

آیا خداوند قابل دیدن است؟

اسم خواندی رو مسمّی را بجو/مَه به بالا دان نه اندر آب جو [مولوی]
ذکر خدا، به معنای رسیدن به خدا و دیدن او نیست. این سخنِ مه به بالا دان نه اندر آب جو، خیلی نزدیک است به سخن بودا که گفت وقتی من با انگشتم ماه را در آسمان به شما نشان می‌دهم، شما باید به ماه نگاه کنید نه به انگشت من! غزّالی می‌گوید نهایت معرفت، رؤیت است. ما باید خدا را ببینیم؛ هم در این دنیا و هم در آن دنیا! البته در روایت اهل سنّت است که همه در قیامت خدا را می‌بینند. شیعیان این روایت را قبول ندارند. غزالی می‌گوید ما نگفتیم به چشم سر؛ این چشم برای دیدن اجسام است. مگر شما در خواب چیزی را نمی‌بینید؟ با کدام چشم می‌بینید؟ غزالی در همان فصل اول کتاب می‌گوید شما فکر نکنید که پیغمبر از جبرئیل چیزهایی را می‌شنید. نه؛ پیغمبر اینها را می‌دید. تجلّی خدا بر چشم آدمیان نیست؛ بر روح آدمیان است. داستان ابراهیم در بارۀ چگونه زنده کردن مردگان و رستاخیز هم همین است. البته غزالی روایتی دارد که خداوند بر همۀ مردم به نحو عام تجلی می‌کند امّا بر ابوبکر بطور خاص!
سروش، سیری در کیمیای سعادت، جلسه پنجم، ساعت ۰۱:۱۹:۳۳، برداشت آزاد
گرچه هزار است اسم هست مسمّی یکی/دیده ز اسما بدوز عین مسمّی طلب [وحشی]
مرغ بر بالا پران و سایه‌اش
شناخت ذات خدا
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۵۱ ب.ظ توسط اشرفی