این قناعت تو
بانو! بانوی بخشندهی بینیاز من! این قناعت تو عجب دل مرا میشکند. این چیزی نخواستنت و با هر چه که هست ساختنت. و به آن سوی پرچینها نگاه نکردنت. کاش کاری میفرمودی دشوار ناممکن تا من به خاطر تو سهل ممکنش میکردم. کاش میتوانستم همچون خوبترین دلقکان جهان، تو را سخت طولانی و عمیق بخندانم. کاش میتوانستم همچون مهربانترین مادران، رد اشک را از گونههایت بزدایم. آه که این قناعت تو، این قناعت تو دل مرا عجیب میشکند.
نادر ابراهیمی، چهل نامه کوتاه به همسرم، صفحه ۳، برداشت آزاد
نادر ابراهیمی، چهل نامه کوتاه به همسرم، صفحه ۳، برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۲۶ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۷:۱۴ ب.ظ توسط اشرفی