چو آید به کوشیدنت خیر پیش
به توفیق حق دان نه از سعی خویش [سعدی]
یک کلمه است که ما به خاطر آن باید خداوند را شکر بگذاریم و آن توفیق است. توفیق به معنای هماهنگ کردن است. اینکه میگوییم موفق شدم یعنی میلیونها عامل هماهنگ شدند تا من موفق شوم. اما معمولا ما در این موفقیت، فقط خود را میبینیم. در صورتی که من یک عامل در میان میلیونها عامل دیگرم که بدون آنها رسیدن به مقصد محال است. وقتی شما در جاده میرانید، نفت و بنزین و تصفیه و دانشگاه و دانشکده و شیمی را نمیبینید؛ فقط میگویید من راندم. میلیونها عامل در کارند تا تو نانی به کف آریّ و به غفلت نخوری؛ به غفلت نخوری یعنی شکر کنی؛ شکر کنی، یعنی درست استفاده کنی!
سروش، شرح بوستان سعدی، جلسه شانزدهم، دقیقه ۳۱:۵۳، برداشت آزاد
یک کلمه است که ما به خاطر آن باید خداوند را شکر بگذاریم و آن توفیق است. توفیق به معنای هماهنگ کردن است. اینکه میگوییم موفق شدم یعنی میلیونها عامل هماهنگ شدند تا من موفق شوم. اما معمولا ما در این موفقیت، فقط خود را میبینیم. در صورتی که من یک عامل در میان میلیونها عامل دیگرم که بدون آنها رسیدن به مقصد محال است. وقتی شما در جاده میرانید، نفت و بنزین و تصفیه و دانشگاه و دانشکده و شیمی را نمیبینید؛ فقط میگویید من راندم. میلیونها عامل در کارند تا تو نانی به کف آریّ و به غفلت نخوری؛ به غفلت نخوری یعنی شکر کنی؛ شکر کنی، یعنی درست استفاده کنی!
سروش، شرح بوستان سعدی، جلسه شانزدهم، دقیقه ۳۱:۵۳، برداشت آزاد
+نوشته شده در دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۴:۲۶ ق.ظ توسط اشرفی