حلوا خواستن فرزند درویش
پسر منعم به پسر درویش گفت: اگر میخواهی پارهای حلوا به تو بدهم سگ من باش! آن بیچاره بانگ سگ میکرد و حلوا میگرفت. شبلی گریست و گفت: اگر به نان خالی خود قناعت میکرد، سگ همچون خودی نبایستی بود.
قابوسنامه، عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر، برداشت آزاد [اینجا]
در دل کودکوشان حسرت حلوا طلب
قابوسنامه، عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر، برداشت آزاد [اینجا]
در دل کودکوشان حسرت حلوا طلب
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۴۶ ب.ظ توسط اشرفی