مکاشفه علامه طباطبایی
مرحوم قاضی استاد علامه طباطبایی بود. استاد در مسجد كوفه و مسجد سهله حجره داشت. بعضى از شبها را به تنهایى بيتوته میكرد. به شاگردانش توصيه کرده بود گاهی در مسجد كوفه يا سهله بمانند. دستور داده بود چنانچه در حال بیتوته صورت زيبایى ديدند توجّه نکنند. علّامه طباطبایی میفرماید: من در مسجد كوفه مشغول ذكر بودم؛ ناگهان حوريّهای از سمت راستم با جامی از شراب بهشتی آمد! به ياد حرف استاد افتادم و چشم پوشيدم. حوريّه برخاست، از طرف چپ آمد و آن جام شراب را به من تعارف كرد. باز هم توجه نکردم و صورتم را برگرداندم. حوريّه رنجيد و رفت. علامه میفرماید: هر وقت یاد آن منظره میافتم، از رنجش آن حوريه متأثّر میشوم.
من: این همان علامۀ مهربانی است که مرغ منزلش را نمیکشد.
نرم افزار عرفان ۳، مهر تابان، سیدمحمدحسین تهرانی، صفحه ۲۰، برداشت آزاد
نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
مکاشفه آیت الله گلپایگانی
من: این همان علامۀ مهربانی است که مرغ منزلش را نمیکشد.
نرم افزار عرفان ۳، مهر تابان، سیدمحمدحسین تهرانی، صفحه ۲۰، برداشت آزاد
نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
مکاشفه آیت الله گلپایگانی
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۹:۴۶ ق.ظ توسط اشرفی