شیخ جعفر مجتهدی در کرمانشاه
حاج شیخ جعفر مجتهدی از شهر کرمانشاه عبور میکرد. به مدرسۀ علمیه رفت تا شب را در آنجا بماند. خادم حجرۀ تمیزی برایش در نظر گرفت؛ اما شیخ به حجرۀ دیگری اشاره کرد و گفت: آن را به من بدهید. خادم گفت: آقاجان آن حجره مدتی استفاده نشده و خاک گرفته است. شیخ فرمود: اشکال ندارد. خادم رفت در حجره را باز کند. آهی کشید و گفت: چه شبهایی که مرحوم وحدت کرمانشاهی در این حجره عبادت کرد. شیخ فرمود: حالا معلوم شد چرا قلب من متوجه این حجره شده است. حجره نور میگیرد.
آیت الله سیدمحمدصادق حسینی طهرانی، درس اخلاق، جلسه ۴، دقیقه ۲۰، برداشت آزاد [اینجا]
آیت الله سیدمحمدصادق حسینی طهرانی، درس اخلاق، جلسه ۴، دقیقه ۲۰، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در دوشنبه ۱ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۳:۵ ق.ظ توسط اشرفی