انت شیخ ؟
بچهها با یک قطعه سُرب، پشت زرورق سیگار یا حاشیۀ روزنامه، قرآن مینوشتند و حفظ میکردند. یکی از رفقا نوشتههایش را زیر سقف توالت جاسازی کرده بود تا از چشم نگهبانها دور بماند؛ اما نگهبانها پیدا کردند. همه را به خط کردند. امجد نگهبان بود. سرزنش کرد که کار شما حرام است. بعد هم نوشتهها را آتش زد. تو بلند شدی و به سوزاندن اوراقِ متضمن آیات، اعتراض کردی! امجد گفت: انت شیخ ؟
این مطلب را حاج سیدجلال در کتابش مفصل آورده است.
این مطلب را حاج سیدجلال در کتابش مفصل آورده است.
+نوشته شده در جمعه ۱۳ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۳:۳۸ ق.ظ توسط اشرفی