نکات

جاسوس آسایشگاه

برای عراقی‌ها جاسوسی می‌کرد. در ضمن، تخیلاتی هم داشت که به عنوان خبر برایشان تعریف می‌کرد. مثلا برای اینکه هیجان کار را بالا ببرد گفته بود بچه‌ها قاشق تیز کرده‌اند تا نگهبان‌ها را بکشند! عراقی‌ها هم ترسیده بودند. آسایشگاه را به‌هم می‌ریختند. بچه‌ها را بازرسی می‌کردند و کتک می‌زدند. وقتی فهمیدند دروغ گفته، شکنجه‌اش کردند. خدایا ما بخشیدیم؛ تو هم ببخش!
+نوشته شده در سه شنبه ۱ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۲:۳۹ ق.ظ توسط اشرفی