زنان بیمارستان عراق
نگهبان، برانکاردم را هل داد تا به اتاق عمل ببرد. چندتا خانم عراقی با چادر عربی جلوی پذیرش ایستاده بودند. برای من که مدتها از خانواده دور بودم، دیدن این صحنه دریافت یک سیگنال عاطفی بود. شاید اگر میفهمیدند ایرانیام، پرخاش میکردند؛ اما من حس بدی به آنها نداشتم. عراقیها دشمن ما نبودند.
گرچه تیر از کمان همی گذرد/ از کماندار بیند اهل خرد
گرچه تیر از کمان همی گذرد/ از کماندار بیند اهل خرد
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۳:۴۷ ق.ظ توسط اشرفی