پارچ آب شکر
گاهی مقداری شکر داشتیم که آب شکر درست میکردیم و میخوردیم. هر کس قاشقش را در لیوان میچرخاند، معلوم بود دارد آب شکر درست میکند. صفَر یک پارچ آب دستش گرفته بود و تندتند قاشق میزد. وقتی آماده شد، توی لیوان ریخت؛ به نفر اول داد. اولی خورد و گفت: چه شیرین! دوباره ریخت؛ به نفر دوم داد. دومی هم خورد و گفت: عالی! نفر سوم یا چهارم بود که به شربت بدون شکر صفر خندید و بچهها شیرینکاریاش را تحسین کردند. اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد.
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۵۵ ب.ظ توسط اشرفی