واکنش مادر به خبر اسارت
محمد میگوید: وقتی خبر اسارتت را به مادر دادیم، مادر گریه کرد. گفتیم: مادرجان! تا حالا احتمال میدادیم شهید شده باشد. حالا که فهمیدیم اسیر است، خبر دادیم تا خوشحال بشوید؛ اما مادر همچنان گریه میکرد. دلم نمیآید اینها را بنویسم. وقتی میگویم انگار روضۀ مکشوف میخوانم اما خاطرم با خاطرات خود تبانی میکند.
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۴:۱۰ ق.ظ توسط اشرفی