او با ده پسر ابتر است
اکنون قریش که بزرگ ترین قبیلۀ عرب است همۀ مفاخر خویش را به دو خانوادۀ بنی امیه و بنی هاشم سپرده است. بنی امیه ثروتمندترند ولی بنی هاشم آبرومندتر! و حالا عبدالمطلب از دنیا رفته است و ابوطالب نفوذ و قدرت پدر را ندارد. در تجارت نیز ورشکسته شده و از فقر، فرزندانش را میان خویشاوندان تقسیم کرده است. رقابت شدیدی میان این دو خانواده جان گرفته و بنی امیه میکوشد تا وارث تمام مناصب و مفاخر قریش گردد و بنی هاشم را از نظر معنوی نیز بشکند. تنها خانوادهای که در بنی هاشم اعتبار و حیثیتی تازه یافته خانوادۀ محمد است که ازدواج با خدیجه زن باشخصیت و ثروتمند مکه هم برایش موقعیت اجتماعی پدید آورده است. و شجرۀ بنی هاشم باید از این خانه شاخ و برگ برافشاند. همه در انتظار تا از این خانه پسرانی بیرون آیند اما فرزند نخست دختر بود، زینب! خانواده در انتظار پسر است دومی دختر بود؛ رقیه! انتظار شدت یافت سومی؛ ام کلثوم بود. دو پسر قاسم و عبدالله مژدۀ بزرگی بودند اما ندرخشیدند و افول کردند. اکنون در این خانه سه فرزند است و هر سه دختر! آخرین امید خانوادۀ عبدالمطلب است اما باز هم دختر! نامش را فاطمه گذاشتند. شور و شوق از خانوادۀ بنی هاشم به بنی امیه منتقل شد و فریادها که «محمد ابتر است» انا اعطیناک الکوثر فصل لربک و انحر ان شانئک هوالابتر...
فاطمه فاطمه است، دکتر علی شریعتی، صفحه ۷۳، برداشت آزاد
فاطمه فاطمه است، دکتر علی شریعتی، صفحه ۷۳، برداشت آزاد
+نوشته شده در شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۶ ب.ظ توسط اشرفی