نکات

اسارت اسلام‌پور

من زودتر از اسلام‌پور اسیر شدم. می‌گوید: وقتی عراقی‌ها آمدند، من روی زمین خوابیده بودم. وانمود کردم مرده‌ام. عراقی به من نزدیک شد. پایش را جلوی صورتم گذاشت. زیرچشمی به پوتین‌های براقش نگاه کردم. خم شد دست چپم را گرفت و بالا آورد. ساعتم را باز کرد. دستم را رها کرد و به زمین افتاد. روز پنجم عملیات اسیر شدم.
درایت اسلام‌پور
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۴:۵۲ ب.ظ توسط اشرفی