خاطرات اسارت
تعداد دفعات اعزام به جبهه
دستکاری تصویر شناسنامه
اولین اعزام به جبهه
مرزن آباد چالوس
شنا در کارون
روی رکاب قطار
از تهران به اهواز
شنا در رودخانه کارون
تمرین نظامی در اردوگاه بیگلو
رزم شبانه در اردوگاه بیگلو
بهر آزادی قدس
اجازه از امام جمعه مشهد
اعزام از نخریسی مشهد
از مهاباد به سنندج
اعزام از علیآباد به شلمچه
پرسش خبرنگار
علیرضا شمسآبادی
آر پی جی
گوشت پرنده
شروع عملیات
اصابت گلوله
لحظه اسارت
زیر پایم چیزی بگذارید
اسارت ایوب
اذان پدر
شغالان شیران را سر بریدند
آن روز سخت
نارنجک دشمن
پشت کردن کادر درمانی به نخست وزیر بلژیک
شهید حسین پیراینده
تقسیم صمون
آی دزد
نوستالوژی
دیروز پادگان شهید بهشتی اهواز
ایثار آزادگان
به من سیدی نگویید
دعای کمیل در اسارت
مورچههای بیمارستان تکریت
شکنجههای اسارت
محمدعلی حبیباللهی
علی هاشمی تهرانی
تحفه
زیر کابل امجد
پیراهن سفید
بازجویی در استخبارات
شهدای قبل از عملیات
شب عملیات
زانوی پای راستت تیر خورد
فردا اسیر میشوم
برگشت نارنجک
وقتی اسیر شدی
اسارت اسلامپور
من اسیر نمیشوم
نامه رمضان به خانواده
اهدای قمقه آب
معرفی مجروحین به عراقیها
انتقال به استخبارات
آسایشگاه اردوگاه تکریت
حمام اردوگاه
غذای اردوگاه
خواستم تشنه نمیری
پانسمان در اروگاه
خواب در اسارت
انت شیخ ؟
مرور خاطرات پدر در اسارت
عمل زانو در بیمارستان تکریت
کرم زخم پا در بیمارستان
ترخیص از بیمارستان به اردوگاه
جاسوس آسایشگاه
حفظ قرآن در اسارت
قلم و کاغذ تحفه
گرسنگی در اسارت
خرمای خلبان
به جهنم که مردند
پهلوی شکافته
زنان بیمارستان عراق
آآآ یادم آمد
پارچ آب شکر
تحویل شکر به عراقیها
مشورت با محمد
نیاز مادر اختراع است
جیغ اسارت
حیو صدام
سیلی با دمپایی
لگد به سیف
قاسم فرهانی
گریه بر فراق
صبر پدر
درایت اسلامپور
محمد امین
اسیر زابلی
فقط شیر خشک
غذای گروهی در اسارت
مهندس اسدالله خالدی
صف آمار
اسارت متاهلین
سیلی عراقی
ماه رمضان در اسارت
پذیرش قطعنامه شورای امنیت
زیارت مرقد امام
روزهای آزادی
کمیسیون اسرای مجروح
خبر اسارت از مشاگردی
خبر اسارت از امامزاده
واکنش مادر به خبر اسارت
خبر اسارت
تحویل وسایل شخصی از مدرسه
آزادی از اسارت
واکنش پدر به خبر آزادی
زیارت مرقد امام خمینی
غذای اسرا در اردوگاه
کوچه وحشت
وسایل شخصی در اسارت
قبر مصطفی
دعوای من و تو
سخنرانی سید علی قمصری
نوجوانان قهرمانان
محضر آیت الله طاهری
فرهانی شاگرد من است
توزیع سیگار
دوست معتادم
محبت به فاصله نیست
فراموش کردن اسارت اشتباه بود
از تهران تا قرق
از جنگل قرق تا علیآباد
رقص استقبال
از علیآباد تا مازیاران
پشت سنگر مانده بیسر پیکر پاک برادر
این صدای هشدار بود
یوم الشک
خواب شجاع
خواب صدام
خواب فرار از اسارت
و لاتهنوا و لاتحزنوا
ان جائکم فاسق بنبإ فتبینوا
آسیه دختر مصیب بود