آتشی از تو در دهان دارم
لیک صد مُهر بر زبان دارم
دو جهان را کند یکی لقمه/شعلههایی که در نهان دارم
گر جهان جملگی فنا گردد/بیجهان مُلک صد جهان دارم
کاروانها که بار آن شِکرست/من ز مصر عدم روان دارم
من ز مستی عشق بیخبرم/که از آن سود یا زیان دارم
شکر آن را که جان دهد تن را/گر بشد جان، جانِ جان دارم
دو جهان را کند یکی لقمه/شعلههایی که در نهان دارم
گر جهان جملگی فنا گردد/بیجهان مُلک صد جهان دارم
کاروانها که بار آن شِکرست/من ز مصر عدم روان دارم
من ز مستی عشق بیخبرم/که از آن سود یا زیان دارم
شکر آن را که جان دهد تن را/گر بشد جان، جانِ جان دارم
برچسبها: پادکست
+نوشته شده در سه شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۸:۴۸ ق.ظ توسط اشرفی