ما چو پیمان با کسی بستیم دیگر نشکنیم
گر همه زهر است چون خوردیم ساغر نشکنیم
پیش ما یاقوت یاقوت است و گوهر گوهر است
دأب ما این است یعنی قدر گوهر نشکنیم
هر متاعی را در این بازار نرخی بستهاند
قند اگر بسیار شد ما نرخ شکر نشکنیم [دوست نو]
ما درختافکن نهایم آنها گروهی دیگرند
با وجود صد تبر، یک شاخ بی بر نشکنیم
به که وحشی را در این سودا نیازاریم دل
بیش از اینش در جراحت نوک نشتر نشکنیم
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
پیش ما یاقوت یاقوت است و گوهر گوهر است
دأب ما این است یعنی قدر گوهر نشکنیم
هر متاعی را در این بازار نرخی بستهاند
قند اگر بسیار شد ما نرخ شکر نشکنیم [دوست نو]
ما درختافکن نهایم آنها گروهی دیگرند
با وجود صد تبر، یک شاخ بی بر نشکنیم
به که وحشی را در این سودا نیازاریم دل
بیش از اینش در جراحت نوک نشتر نشکنیم
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۲۶ ق.ظ توسط اشرفی