ما كنت الّا كقارب ورد و طالب وجد
در بستر افتاده و ساعت به ساعت سموم روی بدن مقدسش بيشتر اثر میگذارد. اصحاب ناراحتند، گريه میکنند، ناله میکنند ولی امام میفرماید: ما كنت الا كقارب ورد و طالب وجد! مثل من، مثل عاشقی است كه به معشوق خود رسيده و مثل كسی است كه در يك شب ظلمانی آب پيدا كرده باشد.
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند/ واندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند
چه مبارك سحری بود و چه فرخنده شبی/ آن شب قدر كه اين تازه براتم دادند
اين بيت، همان فزت و رب الكعبة را میگوید. از غصه نجاتم دادند، يعنی فزت و رب الكعبة!
انسان کامل، مرتضی مطهری، صفحه116 برداشت آزاد
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند/ واندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند
چه مبارك سحری بود و چه فرخنده شبی/ آن شب قدر كه اين تازه براتم دادند
اين بيت، همان فزت و رب الكعبة را میگوید. از غصه نجاتم دادند، يعنی فزت و رب الكعبة!
انسان کامل، مرتضی مطهری، صفحه116 برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۱۷ ب.ظ توسط اشرفی